در این نوشته، متداولترین مهارتهای لازم برای ویرایش متن بر روی کاغذ یا بر صفحهنمایش فهرست شده است. متن حاضر ترجمهٔ استانداردهایی است که انجمن ویراستاران کانادا تدوین کرده و اعضای انجمن آن را در ۲۷آوریل۱۹۹۱ تصویب کردهاند.
توضیح مترجم
متن حاضر ترجمهٔ استانداردهایی است که کمیتهٔ استانداردهای حرفهای انجمن ویراستاران قراردادی کانادا (که اکنون به انجمن ویراستاران کانادا تغییر نام یافته) تدوین کرده و اعضای انجمن آن را در ۲۷آوریل۱۹۹۱ تصویب کردند. کمیتهٔ مزبور در ژوئن۱۹۹۹ این استانداردها را بازبینی و اصلاح کرده است و اطلاع داده است که این بازبینی بهطور منظم ادامه خواهد داشت.[1]
مطالبی از متن اصلی که خاص زبان انگلیسی بود (در بیشتر موارد در حد یک سطر) |ترجمه نشد و در متن فارسی بهجای آن […] قرار گرفت. برخی از نکات این نوشته قبلاً در نوشتگان ویرایش در ایران مطرح شده است؛ اما بدیعبودن بخشی از مطالب آن بههمراه ریزکردن وظایف و مهارتهای ویراستاری و جمعبندی و طبقهبندی آنها بهصورت منظم و موجز، انگیزهٔ ترجمهٔ این مطلب بود.
مقدمه
ویراستار: آنکه اثری را برای انتشار، اصلاح یا آماده میکند (ساموئل جانسون، فرهنگ زبان انگلیسی، ۱۷۵۵).
ویرایش هم هنر است و هم فن. این کار به درجات متفاوتی از فکر بکر و حوصله و توانایی بیحد برای پرداختن به جزئیات یا قدری از هرکدام نیاز دارد. برآوردهکردن نیازهای ناشر، نویسنده و خواننده مستلزم داشتن اعتمادبهنفس، ظرافت در کار و تواضع است.
برای ویرایش مهارتهای مختلفی نیز لازم است. با درنظرگرفتن این تنوع، هیچکس نمیتواند بگوید که در هریک از کارهایی که ویرایش نامیده میشود، «بهخوبی از عهدهٔ کار برآمدن» به چه معناست. مهارتهایی که در این نوشته فهرست شده، متداولترین مهارتهای لازم برای ویرایش متن نوشتهشده به زبان انگلیسی، بر روی کاغذ یا بر صفحهنمایش است.
نقش ویراستار هنگامی آغاز میشود که نویسنده اعلام میکند متن کمابیش تکمیل است و تا جایی ادامه مییابد که متن برای انتشار، صرفنظر از نوع رسانه، آماده میشود. ویراستاران در این راه کارهای متعددی انجام میدهند؛ از جمله ویرایش ساختاری، ویرایش سبکی، ویرایش فنی، نسخهپردازی و نمونهخوانی. تکنولوژیهای ویرایش و انتشار تغییر مییابند؛ اما وظایف اصلی و مهارتهای ویرایشی لازم برای کار با کلمات نسبتاً ثابت میماند.
بیشتر ویراستاران نوعی تخصص ویژه دارند؛ اما برای عرضهٔ کار خوب در هریک از زمینههای پیشگفته، همهٔ ویراستاران به برخی از مهارتها در همهٔ این زمینهها نیاز دارند. آشنایی با فرایند نشر، از جمله آشنایی مقدماتی با قراردادهای طراحی و تکنولوژی تولید و برخی مهارتهای مربوط به عقل متعارف برای تعامل با نویسندگان، ویراستارانِ دیگر، منتقدان، طراحان حروفنگاران، دستاندرکاران چاپ و دیگرانی که بر روی همان اثر کار میکنند، برای همهٔ ویراستاران ضروری است.
نقش ویراستار هنگامی آغاز میشود که نویسنده اعلام میکند متن کمابیش تکمیل است و تا جایی ادامه مییابد که متن برای انتشار، صرفنظر از نوع رسانه، آماده میشود
سرانجام ویراستاران باید بدانند چه موقع به افزایش دانش و مهارتهای خود نیاز دارند. کمتر کسی ممکن است بر همهٔ نکاتی که در پی میآید، تسلط کامل داشته باشد؛ اما هر ویراستاری باید چگونگی استفاده از کتابها و منابع مرجع را برای یافتن اطلاعات لازم بداند.
برای آسانی بحث، مهارتهای لازم را به چهار دسته تقسیم کردهایم؛ هرچند بین آنها برخی همپوشیهای ذاتی وجود دارد: ویرایش ساختاری و سبکی، ویرایش فنی، نمونهخوانی نسخههای اول و وارسی مراحل بعدی تولید، آشنایی مقدماتی با فرایند نشر.
الف. استانداردهای ویرایش ساختاری و سبکی
ویراستار ساختاری و سبکی قابل باید بتواند:
۱. ساختار مناسب برای مخاطب و رسانهٔ مفروض را تشخیص دهد و در موارد لازم، پیشنهاد حذف، افزایش یا بازآرایی بدهد. مثلاً در جاهایی که خلائی در محتوا وجود دارد، مراحلی از استدلال از قلم افتاده است با گذار از بخشی به بخش دیگر بهاندازهٔ کافی روشن نیست.
۲. طرح کلیای بسازد که روشنگر ساختار متن باشد.
۳. مطلب را با ترتیب و ساختار مناسب، مثلاً سرگرمکننده یا منطقی، بازآرایی کند و این نکته را در نظر داشته باشد که ماهیت اثر غالباً تعیین کنندهٔ سازماندهی محتواست. مثلاً مقالهٔ آکادمیک ماهیتاً با گزارش روزنامهای متفاوت است. همین طور است تفاوت کتاب با سایت اینترنتی.
۴. تشخیص دهد که چه موقع میتوان نثر را بهصورت دیگری بهتر عرضه کرد. مثلاً متن مملو از ارقام بهصورت جدول، متن توصیفی بهصورت نمودار با تصویر، مجموعهای طولانی از نکات مختلف بهصورت فهرست.
۵. زبان مناسبِ مخاطب و رسانهٔ مفروض را تشخیص دهد و تغییرات لازم را در زبان متن اعمال کند.
۶. سبک، سطح دانش، دیدگاه و میزان رسمیبودن زبان را یکدست کند؛ در عین اینکه لحن نویسنده را بهصورتی که قابلتشخیص باشد، حفظ کند.
۷. عناصر سبکی و احساسی ضروری را تقویت و یا حداقل آنها را حفظ کند و عناصر غیرضروری را حذف کند.
۸. واژگان و نحو مبهم را تشخیص دهد و ابهام آنها را برطرف کند.
۹. اطناب و زواید متن را تشخیص دهد و حذف کند.
۱۰. اصطلاحات تخصصی نامناسب برای مخاطب مفروض را تشخیص دهد و حذف کند.
۱۱. نامناسببودن پیوندها و پیوستگی مطالب، پاراگرافبندی و یکساننبودن شیوهٔ بیان را در موارد لازم تشخیص دهد و برطرف کند.
۱۲. نایکدستیهای شکلی و موارد مربوط به نحوهٔ استفادهٔ نامناسب از عنوانها را تشخیص دهد و برطرف کند؛ مثل درجهبندی نامناسب برای عنوان با عنوانهای غیرهماهنگ.
۱۳. سبک یکدستی برای عنوانها، زیرنویسهای شکلها، جدولها و تصاویر حفظ کند.
۱۴. مطالبی را که باید صحت آنها وارسی شود، تشخیص دهد و در صورت لزوم، جریان وارسی را پیگیری کند.
۱۵. نایکدستیهای موجود در منطق، اطلاعات و جزئیاتی نظیر تاریخ، اسامی، زمان و مکان را شناسایی و رفع یا در صورت لزوم، سؤالهای خود را دراینباره طرح کند.
۱۶. یادداشتهای منسجم و حسابشدهای برای مؤلفان بنویسد. درمورد دلایل تغییراتی که داده، توضیح دهد یا خواستار وضوح بیشتری در جایی از مطلب شود و درمورد تغییرات اعمالی خود مذاکره کند.
۱۷. هم در زبان و هم در محتوا، نکات بالقوه مشکلآفرین بهلحاظ قانونی (مثل افترا، سرقت ادبی، اجازهنگرفتن در موارد لازم) یا موارد انحراف از عرف اجتماعی (مثل جانبداری جنسیتی، قومی یا سنی و ناتوانی در ارائهٔ شواهد) را تشخیص دهد.
۱۸. برای رسیدن به حجم درنظرگرفتهشده برای متن، آن را اصلاح و یا قسمتهایی از آن را حذف کند.
استانداردهای ویرایش فنی
ویراستار فنی قابل باید بتواند:
۱. خطاهای املایی، کاربردی، دستوری، سجاوندی و سبکی را تشخیص دهد و اصلاح کند.
٢. اطمینان حاصل کنید که منابع اثر بهصورتی مناسب با شیوهٔ نشر، ذکر و از آنها قدردانی شده است.
۳. هم در متن و هم در تصاویر و نمودارها… اطلاعاتی را که در قلمرو دانش عمومی قرار می گیرد، وارسی کند. درمورد درستی ارقام ذکرشده تحقیق کند و از یکدستی این موارد در کتاب اطمینان یاید.
۴. درستی و یکدستی نحوهٔ عنوانبندی و سبک بهکاررفته برای عنوانها، عنوانهای فرعی، جدولها و شکلها و زیرنویس جدولها، شکلها و فهرستها را تضمین و حفظ کند.
۵. اصطلاحات و اعلام مربوط به زبان غیر از زبان اصلی را بهنحو درستی در متن اصلی بیاورد.
۶. از علائم پذیرفتهشدهٔ نمونهخوانی استفاده کند.
۷. برگ شیوهنامه تنظیم کند. از برگ شیوهنامهای که به او داده میشود، استفاده کند.
۸. درمورد تغییرات اعمالشدهٔ مربوط به ویرایش فنی، با ظرافت مذاکره کند و اطمینان حاصل کند که این تغییرات و تجدیدنظرهای بعدی در آنها، مشکلی در جای دیگر متن ایجاد نمیکند
توضیح برخی از نکات فوق به قرار زیر است:
۱. الف. املا
۱. موارد زیر را بهصورت یکدست تشخیص دهد و اصلاح کند:
– کلماتی که املای آنها معمولاً اشتباه میشود؛
– اعلامی که معمولاً اشتباهآفریناند.
۲. استفاده از تیرهٔ بلند و تیرهٔ کوتاه [تیرهٔ ۶ پوینت و تیرهٔ ۳ پوینت] و خط مورب بین کلمات و در انتهای خطوط را یکدست کند.
۳. اختلاف گونههای مختلف املایی را تشخیص دهد و از گونهٔ مناسب برای مخاطبان مفروض استفاده کند.
۱. ب. انتخاب و کاربرد کلمات
۱. اشتباههای متداول نحوهٔ کاربرد کلمات را تشخیص دهد و اصلاح کند […].
۲. با اتکا به غنای واژگانی خود، کلماتی را جانشین کند که منظور نویسنده را بهتر میرسانند و در عین حال، حساسیت کافی داشته باشد تا تغییر غیرضروری ندهید.
۳. لفاظی توخالی، اصطلاحات فنی غامض، زبان جانبدارانه بهلحاظ جنسیتی، نژادی و هرگونه زبان بالقوه برخورنده و توهینآمیز را بشناسد و آن را حذف یا اصلاح کند.
۴. یکدستی سطح زبانی مؤلف، با سطح زبانی مقررشده از جانب ناشر یا هر دو را حفظ کند.
۱. ت. سجاوندی
۱. اصول حاکم بر استفاده از علائم سجاوندی را درک کند؛ از جمله: نقطه، علامت سؤال، دونقطه، ویرگول (متوالی و معترضه)، نقطهویرگول، تیرهٔ بلند، تیرهٔ کوتاه، علامت نقلقول (تکی و دوتایی، باز و بسته) و نقطههای نشانگر حذف مطلب.
۲. برای واضحترکردن مطلب، از گسترهٔ کامل علائم سجاوندی استفاده کند؛ مثلاً در جملات مرکب که هریک از اجزا، خود، سجاوندی دارند.
۳. اصول سجاوندی را بهصورت درست و یکدست در خود متن، فهرستها، جدولها، شکلها و زیرنویسها و… رعایت کند.
۱. ث. جنبههای فنی
برای هر متن، الگوهای یکدستی برای موارد زیر تعیین و آن الگوها را در طی کار حفظ کن:
- صورتها و نمادهای مخففشده و نمادهای مربوط به زبانهای دیگر؛
- تاریخها، نشانیها، شمارهتلفنها، نشانی سایتهای اینترنت و مانند آن.
۲. نقلقول و مراجع
۲. ۱. موارد نیاز به نقلقول را تشخیص دهد.
۲. ۲. قواعد شیونامههای رایج را بهگونهای معقول و دور از ملانقطیبودن در کتابنامه، مراجع داخل متن، پانوشتها و یادداشتهای آخر فصل به کار ببرد.
۲. ۳. وارد نقص اطلاعات کتابشناختی یا نقلقولی را تشخیص دهد و آن اطلاعات را تهیه یا درخواست کند.
۲. ۴. موارد نیاز به اجازه برای استفاده از نقلقولها، آهنگها، عکسها، تصاویر و دیگر مطالب را تشخیص دهد و چنین اجازهای را به دست آورد یا از مؤلف بخواهد.
٣. ریاضیات
۳. ۱. اشکالهای خاص متون حاوی آمار، مطالب ریاضی یا اعداد را تشخیص دهد و بداند چگونه از کسر اعشاری، کسر متعارفی، درصد و علامت درصد استفاده کند.
۳. ۲. تبدیل واحدهای متری به غیرمتری را بهدرستی و با یکدستی، با واحدهای مناسب و با دقت لازم انجام دهد.
۴. جدولها، طرحها و تصاویر متن و شکلها
۴. ۱. خطاهای رایج جدولها را تشخیص دهد؛ مثل جابهجایی نوشتههای بالای ستون یا ابتدای مسطر، نادرستی ریاضی جمعهای دادهشده در هر سطر یا ستون.
۴. ۲. یکدستی و هماهنگی تمام طرحها و تصاویر گنجاندهشده در متن را با خود متن و شرح این آثار وارسی کند. متن را بهلحاظ درستی ارجاع به تصاویر، جدولها و شرح آنها وارسی کند.
۴. ۳. در موارد لازم، برای شکلها توضیحات دقیق و شرحهای جذاب و حاوی اطلاع بنویسد.
۵ و ۶. قراردادها و ابزارهای حرفهای
از شیوههای متداول استفاده کند و قراردادها و ترجیحهای صنعت نشر / ناشر را در موارد زیر به کار ببرد:
– استفاده از حروف ایتالیک [ایرانیک]، رومن، سیاه، خطکشیدن زیر مطلب؛
– اندازهگیریهای متری در مقابل اندازهگیریهای غیرمتری؛
- قواعد املا و سجاوندی؛
- شکلهای مخفف و نمادها؛
- اصطلاحات فنی یا تجاری.
– از علائم پذیرفتهشدهٔ ویرایش فنی و نمونهخوانی استفاده کند.
– مزایا و محدودیتهای ابزارهای نرمافزاری موجود را بشناسد (مثل نرمافزار جستوجو و جایگزینی، غلطیابهای املایی، غلطیابهای دستوری) و غلطهایی را که این نرمافزارها ایجاد میکنند یا نادیده میگیرند، اصلاح کند.
– تفاوتهای ویرایش روی کاغذ را با ویرایش روی صفحهنمایش کامپیوتر (مثل انواع غلطهای ویرایشی، دنبالکردن تغییرات ویرایشی) تشخیص دهد و برای حصول اطمینان از دستیابی به کیفیت ویرایشی خوب، صرفنظر از روشها و ابزارهای بهکاررفته، اقدام کند.
– هنگامی که برگهٔ مشخصات طرح اولیه با صفحات نمونه به او داده میشود، بتواند متن روی کاغذ را برای حروفچینی با حروفنگاری نسخهبرداری کند یا بتواند متن الکترونیکی را قالببندی [فرمت] کند یا کدهای لازم را در آن وارد کند.
پ. استانداردهای نمونهخوانی
نمونهخوان قابل باید بتواند:
۱. غلطهای چاپی را تعیین و مشخص کند و به حوزههای مشکلآفرین نظیر اعلام، اعداد و اصطلاحات زبانهای بیگانه توجه داشته باشد.
٢. از علامتهای استاندارد نمونهخوانی استفاده کند و بداند چه هنگام و چگونه برای روشنترشدن مطلب، دستورهای مفصلتر برای حروفچین با حروفنگار بنویسد.
٣. تفاوت غلطهای چاپی و تغییرات مؤلف / ویراستار را تشخیص دهد و آنها را بهصورت متمایز نشان دهد.
۴. مزایا و معایب انواع مختلف نمونهخوانی را بداند؛ مثل نمونهخوانی دونفره، نمونهخوانی از روی نمونههای قبلی، نمونهخوانی روی کاغذ یا روی صفحهنمایش کامپیوتر.
۵. درستی شکستن کلمات در انتهای سطر را تشخیص دهد و موارد نادرست را برای اصلاح تعیین کند.
۶. برگهٔ شیوهنامهٔ ویرایشی را بخواند و از صحت تبعیت از آن اطمینان حاصل کند. در صورت وجودنداشتن برگهٔ شیوهنامه، چنین برگهای را حین نمونهخوانی تهیه کند.
۷. درمورد نایکدستیهای ویرایشی سؤال کند و اگر اجازه دارد، آنها را اصلاح کند؛ مثلاً املا، دستورزبان یا اطلاعات، از جمله سبک سرصفحه یا نحوهٔ شمارهخوردن صفحهها، نقلقولها، جدولها، شکلها و تصویرها.
درمورد لزوم چنین پرسشها / اصلاحهایی، قدرت تشخیص خود را به کار ببرد؛ بهویژه اگر با متن الکترونیکی کار میکند که در آن معمولاً ویرایش فنی و نمونهخوانی ادغام میشود.
۸. تغییرات نویسنده را با ظرافت و قدرتِ تشخیص وارد متن کند.
۹. مشخصههایی را که طراح داده، درک کند و اطمینان حاصل کند که در حین کار، از این مشخصهها تبعیت شده است. مثلاً با وارسی حاشیهها و تورفتگیها، ترازبودن قسمتهایی که باید تراز باشند، اندازهها و نوع حروف، طول خط، فاصلهٔ سر سطر تا سر اشپون، سر اشپون، فاصله تا هر عنوان، پهنای خط برنج، استفاده از رنگ.
۱۰. سطر پاشنه، سطر بیوه، سطر ناصاف، نوارهای فاصلهٔ سفید در متن و دیگر نقصهای حروفنگاری را تشخیص دهد و برای حذف آنها تغییراتی در نحوهٔ حروفنگاری یا کلمهبندی پیشنهاد کند.
۱۱. مطالبی که بر مراحل بعدی تولید اثر میگذارند، علامت بگذارد؛ مثل ارجاع متقابل به صفحه و محل قرارگرفتن طرحها و تصاویر متن و دیگر مواردی که درون متن گنجانده میشوند یا تغییراتی که بر آرایش صفحه و فهرست راهنما اثر میگذارند.
اگر قرار است اثر در بیش از یک رسانه منتشر شود، مثلاً صفحهٔ چایی و صفحهٔ اینترنتی، عناصری مانند عنوانها و عکسها را که توجه ویژه لازم دارند، مشخص کند.
۱۲. مراحل نمونهخوانی بعد از نمونهٔ اول را بهدرستی طی کند. مثلاً تغییرات و بقیهٔ متن را وارسی کند؛ از جمله محل شکستن سطرها، اما تمام متن را نخواند؛ تمام محل قطعشدن صفحهها را وارسی کند؛ یکدستی و درستی عناصر تأثیرپذیرنده از جابهجایی متن را وارسی کند، از جمله ارجاعهای متقابل، سرصفحههای جابهجاشده، صفحات زوج و فرد و مطالب غیرنوشته؛ در موارد لازم «ادامه دارد» اضافه کند؛ فهرست مطالب و تشکر بابت اجازهها را وارسی یا تهیه کند.
۱۳. با توجه به فرایند تولید مورداستفاده و کیفیت مطلوب نشر، از میان انتخابهای ممکن، تغییراتی را که کمترین هزینه یا بیشترین ضرورت را دارد، انتخاب کند.
۱۴. خطاهای ناشی از ابزارهایی نظیر واژهپرداز، قراردادهای نسخهپردازی، غلطیاب املایی، غلطیاب دستوری، اسکنرهای نوری و برنامههای ترجمه را تشخیص دهد و آنها را برطرف کند؛ مثل جدولهای درهمرفته، تعبیر نادرست، علائم خاص، فاصلههای اضافی، شکستهشدن نادرست سطر، عوضشدن نادرست نوع حروف، قرارگرفتن کلمات همآوا بهجای کلمهٔ موردنظر، جابهجایی حروف و علائم مشابه.
۱۵. درمورد اینکه اِعمال یا پیشنهادکردنِ چه تغییراتی در چه مراحلی برای چه نوع نشری مناسب است، داوری کند. مثلاً در یک آگهی تبلیغاتی، غلطهای مربوط به توصیف کالا و قیمت در هر مرحلهای باید اصلاح شود. در رمان، غلطهای چاپی جزئی در مرحلهٔ اوزالید اصلاح نمیشود.
ت. استانداردهای آشنایی اولیه با فرایند نشر
ویراستار باید اطلاعاتی کلی درمورد فرایند نشر و اطلاعاتی خاص درمورد فرایند تولید اثری که در دست دارد، داشته باشد. بنابراین ویراستارِ قابل باید با مطالب زیر آشنا باشد:
۱. ضرورت تهیهٔ برنامه زمانبندی واقعبینانه و تبعیت از آن.
۲. مرحلههای متداول نشر و توالی رایج و تقدم و تأخر آنها.
٣. اطلاعات ضروریای که باید در نشریهٔ ادواری ذکر شود: تاریخ انتشار، شمارهٔ دوره یا سال، شمارهٔ جاری در صورت وجود، نام و نشان ناشر.
۴. ملزومات اخطار حق طبع [کپی رایت]، اخطار حقوق علائم ثبتشدهٔ تجاری، شابک (ISBN)، شمارهٔ استاندارد متوالی بینالمللی (ISSN).
۵. بخشهای مختلف صفحه، حاشیه، حاشیهٔ سفید بین دو صفحهٔ روبهرو، سرصفحه، صفحات زوج و فرد و ناحیهای که متن در آن قرار میگیرد.
۶. امضای چاپ و نحوهٔ شکلگرفتن فرم چاپی.
۷. فرایندهای بهلحاظ تاریخی مهمِ حروفچینی دستی، مونوتایپ، لینوتایپ و لیزری.
۸. قلمهای مختلف هر حرف چاپی (رومن، ایتالیک [ایرانیک]، ایتالیک سیاه [ایرانیک سیاه]) و برخی استفادههای هریک.
۹. فرق بین حروف سریف و سانسریف و استفادهٔ مناسب هریک.
۱۰. مشخصهها و اندازههای هر حرف چاپی، پایه، تاج، بخشهای مختلف هر حرف، پهنای یک پایکا و پهنای نیمپایکا.
۱۱. تمایز بین سطرهای صاف و ناصاف.
۱۲. نظام تعریف اندازهٔ حروف برحسب پوینت یا پایکا، اندازهٔ سطر، اندازهٔ اشپون و چگونگی نوشتن مشخصههای ساده برای این عناصر.
۱۳. روشهایی برای تخمین اندازهٔ متن (مثلاً شمارش کلمات) و با توجه به این اطلاع و دانستن نحوهٔ طراحی، تخمین اندازهٔ اثر.
۱۴. توالی مراحل مختلف تولید و وظایف ویرایشی لازم برای اثر در دست انتشار. این اطلاع باید با فکر اولیه برای دردستگرفتن اثر، شروع و با محصول تمامشده خاتمه یابد.
۱۵. روشهایی برای حصول اطمینان از اینکه مطالب غیرنوشته مثل عکس و تصویر، در اثر نهایی در جای درست خود قرار میگیرند.
۱۶. تکنیکهای موجود برای تطبیقدادن مطالب غیرنوشته مثل جدولها، تصاویر، آثار گرافیکی، بهنحوی که در یک فضای معین جا بگیرند.
۱۷. روشهای خاص هر مرحلهٔ تولید برای حصول اطمینان از اینکه تغییرات دلخواه اعمال شده و مطالب تأییدشدهٔ قبلی تغییر نکرده است.
۱۸. تأثیرات کلی الکترونیک و تکنولوژیهای دیگر در فرایند نشر، خاصه اثر آن بر نقش و مسئولیت ویراستار.
[1]. متن انگلیسی از سایت انجمن مذکور بر روی اینترنت گرفته شده است و برای اخذ اجازهٔ ترجمه، با انجمن مکاتبه شد. مدیر انجمن در نامهٔ محبتآمیزی، ضمن موافقت با ترجمه و پیشنهاد کمک در این امر، خواسته است که نشانی انجمن در اینترنت به قرار زیر:
و نشانی پستی انجمن بهصورت زیر:
Editors Association of Canada
1507-180 Dundas Street West
Toronto ON M5G 1Z8
Canada
در ترجمهٔ فارسی ذکر شود و بهعلاوه، توضیح داده شود که چون آنها این ترجمه را مرور نکردهاند، هیچ مسئولیت قانونی در قبال نادرستی یا نایکدستی مطالب آن نمیپذیرند.
منبع: انجمن ویراستاران کانادا، «استانداردهای حرفهای ویرایش»، ترجمهٔ مجید ملکان، مجلهٔ جهان کتاب، ش۱۱۹ و ۱۲۰، اسفند۱۳۷۹، ص۴۹ تا ۵۱.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
سلام و وقتبخیر.
در خطِّ بعد از سرمطلبِ «استانداردهای ویرایش فنی»، واژهٔ «فنی» را غلط نوشتهاید.
بهشخصه از خواندن واژهٔ ترجمهشدهٔ «قابل» ناخوشایندم. قابل را در فرهنگ لغت بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم آنچنانکه باید، معنی مدِّ نظر نویسنده را نمیرساند. بهتر است بگویید «ویراستار ماهر» یا «ویراستار توانا».
سپاس از تذکرتان.