در این نوشتار، نویسنده به بررسی ویرایشی کتاب مصباح الهدی و سفینة النجاة پرداخته است. در نهایت با توجه به ایرادهای موجود پیشنهاد کرده کتاب، به‌ویژه پانوشت‌ها و پی‌نوشت‌های آن، بازنگری شده، چاپ مجدد آن با ویرایشی جدید عرضه شود.

نقد ویرایشی - کتاب مصباح الهدی و سفینة النجاة - وحید خراسانی - راضیه حقیقت - «ویراستاران»

آشنایی با کتاب مصباح الهدی و سفینة النجاة

از کتاب‌های گران‌سنگی که دربارهٔ واقعهٔ عاشورا منتشر شده، مصباح الهدی[1] است. این کتاب جمع‌آوری بیانات مرجع عالی‌قدر تشیع، آیت‌الله وحید خراسانی(دام‌ظله)، از سال‌های ۱۳۷۴ تا به امروز بوده که در دو جلد منتشر شده است.

متن کتاب دربرگیرندهٔ بیانات پربار ایشان به همان بیان گفتاری خودشان است، بدون هیچ تغییری؛ اما برای منبع‌یابی، پانوشت‌ها و پی‌نوشت‌هایی مفصل ترتیب داده‌اند که زحمات گروه تدوین جای قدردانی دارد.

نکتهٔ درخور تأمل آنکه این بیانات در جمع استادان حوزهٔ علمیه و فضلای قم ایراد شده است و به‌طبع، مخاطب نوعیِ این کتاب کسانی‌اند که با مباحث حوزه و ادبیات آن آشنایی دارند. بنابراین وجود اصطلاحات علمی حوزوی و عبارات مُغلق در آن، عیب به‌ شمار نمی‌آید.

پانوشت‌ها و پی‌نوشت‌ها

این نکته جای تأمل دارد که وجودِ پانوشت و پی‌نوشت با هم در توضیح روایات و مطالب کتاب، برای خواننده مشقت و زحمت ایجاد می‌کند و ملال‌آور و خسته‌کننده است؛ زیرا خواننده هم‌زمان باید یک چشم به متن کتاب و یک چشم به پانوشت آن و یک چشم به پی‌نوشتِ پایان هر فصل داشته باشد.

پیشنهاد ما برای چاپ‌های بعدی کتاب این است که با تجدیدنظری در این امر، به وجود پانوشت در کتاب بسنده شود و مطالب پی‌نوشت‌ها نیز به پانوشت منتقل شوند؛ ضمن اینکه ماهیت مطالب پی‌نوشت با ماهیت مطالب پانوشت یکی هستند و تفاوتی از این نظر ندارند.

نقد ویرایشی - کتاب مصباح الهدی و سفینة النجاة - وحید خراسانی - راضیه حقیقت - «ویراستاران»

مسئلهٔ دیگر اینکه در تدوین ترجمهٔ روایات و آیات، به مسئلهٔ درج نشانه‌های سجاوندی اصلاً توجهی نشده است و بیشتر ترجمه‌ها بدون نشانه‌گذاری نوشته شده‌اند؛ در نتیجه در بسیاری مواقع، مطالب ترجمه‌شده ابهام‌زا و فهم آن‌ها مشکل می‌شود. گاهی هم بر اثر بی‌توجهی به برخی نکات ترجمه، ترجمه‌ها ابهام دارند و باید به‌نحوی اصلاح شوند. در ادامه یکی‌دو نمونه از این ابهام‌ها ذکر خواهند شد.

نکته‌ای دیگر که در تدوین پانوشت‌‌ها و پی‌نوشت‌ها به‌چشم می‌خورد، نایکدستی در تدوین آن‌هاست؛ یعنی بسیار دیده می‌‌شود که برای آیات قرآن در پانوشت، ترجمهٔ عربی آمده و برای برخی آیات ترجمه‌ای در پانوشت ذکر نشده است. بسیاری از روایات موجود در پانوشت ترجمه دارند و بسیاری از روایات بدون ترجمه و فقط با ذکر منبع آمده‌اند. از آن مهم‌تر اینکه برای بسیاری از روایات فقط به ذکر ترجمهٔ مقداری از آن بسنده شده و ترجمهٔ کامل روایت موجود نیست.

علاوه بر این نایکدستی‌ها، نایکدستی در اعراب‌گذاری نیز درخور تأمل است؛ زیرا بسیاری از آیات و روایات با اعراب‌گذاری کامل آمده‌اند و بسیاری از روایات اندک اعرابی ندارند. این نایکدستی‌ها به‌طبع، زیبندهٔ کتابی گران‌سنگ چون مصباح الهدی نخواهد بود. نمونه‌هایی از این نایکدستی‌ها به‌صورت مصداقی از جلد اول استقرا شده و در ادامهٔ این نوشتار ذکر خواهد شد.

نایکدستی در ارائهٔ ترجمه

در انتخاب هر رویکردی برای تدوین کتاب، اصل یکسان‌سازی اولین و مهم‌ترین اصلی است که باید در همهٔ مراحل تدوین، آن را در نظر گرفت و به آن پایبند بود. اما متأسفانه همان‌ طور که گفته شد، در کتاب مصباح الهدی در بسیاری مواقع ترجمهٔ روایات ذکر نشده است.

برای نمونه در پانوشت سوم صفحهٔ ۲۱، متن عبارت عربی بدون ترجمه ذکر شده است. در صفحهٔ ۲۷، در ذیل تیتر «مَسکن خون امام‌ حسین(علیه‌السلام)» ترجمهٔ عبارت «أشهد أن دمک سکن فی الخلد…» در پانوشت نیامده است. کتابی که بیشترین حجمِ آن از مطالب پانوشت‌ها تشکیل شده است، می‌طلبد که در پانوشت آن، ترجمهٔ تمام آیات و روایات موجود در متن ذکر شود.

نقد ویرایشی - کتاب مصباح الهدی و سفینة النجاة - وحید خراسانی - راضیه حقیقت - «ویراستاران»

در صفحهٔ ۳۲ از جلد اول، عبارت عربیِ پانوشت ۱ و ۲ و در صفحهٔ ۳۳، عبارت عربیِ پانوشت ۱ بدون ترجمه آمده است. خلاصه آنکه تا آخر کتاب، چه در جلد اول و چه در جلد دوم، بسیاری از روایات و عبارات عربی بدون ترجمه هستند.

در صفحهٔ ۴۴، در ذیل پانوشت اول، روایتی از عمرو بن‌ حریث آمده که مترجم محترم، آن روایت را تا نیمه ترجمه کرده و از ذکر ادامهٔ ترجمه خودداری کرده است. پانوشت اول از صفحهٔ ۵۴ و صفحهٔ ۳۰۰ نیز مصداق همین مسئله است. از آنجا که ذکر مصداقی یک‌به‌یک این نایکدستی‌ها از حوصلهٔ این نوشتار خارج است، فقط به ذکر چند نمونه از آن بسنده می‌شود.

از ابتدای کتاب مصباح الهدی، بنای نگارنده بر آن بود که برای آیات موجود در متن، در پانوشت ترجمه درج کند؛ اما گاهی این مسئله از دید ایشان مغفول مانده و ترجمهٔ آیه در پانوشت درج نشده است. برای نمونه، در صفحهٔ ۵۱ از جلد اول، برای آیهٔ ۳۵ نور ترجمه‌ای بیان نشده است.

خطا در املای کلمات

با اینکه روشن است در تدوین کتاب مصباح الهدی دقت و موشکافی لازم شده، بازهم در چند جا خطا در املای کلمات به‌ چشم می‌خورد. برای نمونه در صفحهٔ ۱۶۵، در چند جملهٔ پشت‌سرهم دیده می‌شود:

اگر پرده از باطن‌ها برداشته شود، جناز‌ها دفن نمی‌شود. عیب‌های روحی هم این است. خیال می‌کنیم خوبیم. خود آن هم از جهل ماست. اگر بفهمیم چه اندازه بدیم، آن وقت به حقیقت پی می‌بریدم.

واژهٔ «جنازه‌ها» و «پی می‌بریم» به‌صورت «جنازها»‌ و «پی می‌بریدم» آمده است.

در پی‌نوشت صفحهٔ ۲۹۴ می‌خوانیم: «فاطمه(سلام‌الله‌علیها) بر آن حضرت گریست و زجه زده و به‌ دنبال آن جهنم فریادی کشید.» «ضجه»‌ در این عبارت به‌شکل «زجه»‌ نوشته شده است.

در پانوشت صفحهٔ ۱۲۴ مرقوم فرموده‌اند: «و آن حضرت نیز از گریهٔ قدرت بر تکلم با من نداشت. آنگاه حضرت برخواسته و به مصلای خود تشریف به دعا پرداختند.» در این عبارت، فعل «برخاسته»‌ به‌صورت «برخواسته» نوشته شده و جزء دوم فعل «تشریف بردند» حذف شده است؛ ضمن اینکه باید می‌نوشتند: «و آن حضرت نیز از گریه، قدرت تکلم با من نداشت.»

خطا در ترجمه

گاهی در ترجمه‌های روایات به خطای مترجم برمی‌خوریم که بهتر است در چاپ‌های بعدی اصلاح شوند. برای مثال، در پانوشت صفحهٔ ۲۸ در ترجمهٔ عبارت «و کان المتکلم یونس و کان أکبر منّا سناً» مرقوم فرموده‌اند: «و یونس بود که از همهٔ ما عمر بیشتری ‌داشت در حال سخن‌گفتن بود.» در توضیح مطلب باید بگوییم فعل «کان»‌ جزو افعال ناقصه است و نیازی نیست که به فعل «بود» ترجمه شود. اگر فعل «بود» از جمله حذف شود، ساختار جملهٔ ترجمه‌شده سالم‌تر و خواندنی‌تر خواهد شد.

در پی‌نوشت دوم از صفحهٔ ۲۴۸ در ترجمهٔ «نحن العاملون بأمره و الداعون إلی سبیله» آمده است: «ما عالم به امر و دعوت‌کننده به راهش هستیم.» عبارت «عاملون بأمره» به‌معنای «عمل‌کنندهٔ به امر او» است و نه «عالم به امر او»!

در پانوشت اول صفحهٔ ۲۷۰ در ترجمهٔ «أ ما ترونَ هؤلاء فی قلتهم و کثرة عدوّهم یصفون فضل آل محمد» آمده است: «آیا ننگرید که اینان با اینکه افرادشان کم است، دشمنانشان بسیارند، فضیلت آل‌محمد را بیان می‌کند؟» در عبارت «أ ما ترون»، «ما»ی نفی به‌ کار رفته است و نه «ما»ی نهی. وقتی «ما»ی نفی کنار «أ» استفهام قرار گرفته است، باید این‌گونه ترجمه کرد: «آیا نمی‌نگرید؟»

در قسمت الف از پی‌نوشت اول صفحهٔ ۲۷۲ این عبارت سؤال‌برانگیز است: «امام‌حسین(علیه‌السلام) به اصحاب خود فرمود: مژده باد شما را، گرچه دشمنان ما را می‌کشند ولی ما بر پیامبر خود خواهیم شد»! در حالی‌ که باید می‌نوشت: «ولی ما بر پیامبر خود وارد خواهیم شد.» این ترجمهٔ عبارت «فإنّا نرد علی نبیّنا» است که ترجمهٔ «نَرِدُ» از قلم افتاده بود. همچنین نگذاشتن کاما بعد از واژهٔ «دشمنان» ممکن است منجر به بدخوانی شود و خواننده این‌گونه بخواند: «و دشمنانِ ما را می‌کشند»!

نقدی ویرایشی بر کتابِ ناگفته‌هایی از حقایق عاشورا

در پی‌نوشت ۶ از صفحهٔ ۲۷۵ این جمله وجود دارد: «برای شیطان و سپاهیانش چیزی بدتر و سخت‌تر از دیدوبازدید برادران، یکدیگر برای خدا نیست.» با این بیان، به‌طبع درک معنای این جمله برای خواننده دشوار خواهد بود؛ چراکه عبارت، به‌صورت تحت‌اللفظی و نامفهوم ترجمه شده است. متن عربی این عبارت چنین است: «لیس شیءٌ أنکی لابلیس و جنوده من زیارة الاخوان فی الله بعضهم لبعض.» به‌طبع لازم بود این‌گونه ترجمه شود که «برای شیطان و سپاهیانش چیزی بدتر و سخت‌تر از این نیست: دیدوبازدید برادران با یکدیگر به‌نیت رضایت خداوند.» در ادامه هم آمده است: «به‌راستی که دو مؤمن یکدیگر را ملاقات می‌نمایند و گفتگوی خدا می‌کنند.» جملهٔ «گفتگوی خدا می‌کنند» نیز ابهام‌زاست و خواننده اگر عربی نداند یا متن عربی را در دسترس نداشته باشد، مقصود روایت را درنمی‌یابد؛ در حالی‌ که با توجه به عبارت عربی «فیذکران الله» بهتر بود مترجم می‌نوشت: «و با هم خدا را یاد می‌کنند و از او سخن می‌گویند.»

گرته‌برداری از ساخت عربی

گاهی مترجم در ترجمهٔ عبارت عربی به‌سبب ترجمهٔ لفظ‌به‌لفظ، همان ساخت عربی را وارد زبان فارسی می‌کند. بسیار می‌بینیم که در عربی واژه‌‌ای عام را با حرف «علی» برمی‌شمارند و واژه‌های زیرشمولش را بعد از «علی» می‌آورند. مترجمان چنین عبارات را لفظ‌به‌لفظ ترجمه می‌کنند و حرف اضافهٔ «علی» را به‌معنای «بر» می‌گیرند.

برای مثال، در صفحهٔ ۴۲ در پانوشت ۱ نوشته است که امام‌صادق(علیه‌السلام) فرموده‌اند: «کتاب الله عز و جل علی اربعة اشیاء: علی العبارة و الاشارة و اللطائف و الحقائق.» (کتاب خدا بر چهار چیز می‌باشد: عبارت‌ها، اشارات، لطایف و نکته‌های دقیق و حقایق.) عبارت «کتاب خدا بر چهار چیز می‌باشد» معنایی درخور ندارد؛ بلکه باید گفته شود: «کتاب خدا مشتمل بر چهار چیز است.»

ده نمونه گرته‌برداری از زبان عربی | از بر بال قلم

نایکدستی در شیوهٔ تخاطب

وجود نایکدستی در هر رکنی از ارکان نگارش کتاب صحیح نیست و باید یکسان‌سازی در تمام ارکان نگارش رعایت شود.

نویسندگان غالباً در مقام احترام به بزرگان، ضمایر و صیغهٔ افعال مربوط به آنان را به‌صورت جمع می‌آورند؛ اما گاهی غافل از این نکته‌اند که اگر بنا دارند به‌صورت جمع بیاورند، باید این مسئله را در همه‌جا به‌صورت یکدست اعمال کنند.

نقد ویرایشی - کتاب مصباح الهدی و سفینة النجاة - وحید خراسانی - راضیه حقیقت - «ویراستاران»

برای نمونه در پانوشت دوم از صفحهٔ ۳۳، شیوهٔ تخاطب در ترجمهٔ عبارت عربی به‌صورت یکدست نیست. نگارندهٔ محترم در ابتدا، افعال و ضمایر را به‌نشانهٔ احترام برای امام، به‌‌صیغهٔ جمع آورده؛ اما در جملهٔ بعد، افعال و ضمایر را به‌شکل مفرد آورده است. برای نمونه، قسمتی از ترجمه را در اینجا می‌آوریم: «[چون بر بدن مبارک امام‌حسین(علیه‌السلام) ۷۲ زخم وارد شد] ایستادند تا اندکی استراحت کنند، ضعف بر بدنشان غالب شده بود، به‌طوری‌ که دیگر توان جنگ نداشت. در این هنگام، ناگاه سنگی از آسمان آمد و بر پیشانی‌اش خورد و خون جاری شد. پس پیراهنش را بالا گرفت تا… .»

نمونهٔ دیگر از نایکدستی در شیوهٔ تخاطب در پانوشت صفحهٔ ۲۳۵ و ۲۳۶ وجود دارد: «هرکس از ولایت ما اعراض کند و دیگری را بر ما مقدم دارد، آن‌ها ’عن الصراط لناکبون‘ ‌از راه هدایت دور افتاده‌اند.» شیوهٔ تخاطب عبارتِ «آن‌ها ’عن الصراط لناکبون‘ ‌از راه هدایت دور افتاده‌اند» نسبت‌به جملهٔ قبل آن تغییر کرده، ضمن اینکه کلاً ساختار جمله برای خواننده نامأنوس است. اگر فقط ترجمهٔ آیهٔ «عن الصراط لناکبون» می‌آمد و جمله‌ای سالم و یکدست ارائه می‌شد، به‌طبع فهمش برای خواننده بسیار راحت‌تر می‌بود؛ زیرا به‌هرحال اصل آیهٔ قرآن در متن عربی روایت آمده بود و نیاز نبود که در ترجمه دوباره تکرار شود.

در پی‌نوشت ۱۱ از صفحهٔ ۶۲ در ترجمهٔ عبارت «نحن اُمناء الله علی خلقه و الدعاة إلی دینه و الحجاب فیما بینه و بین خلقه» آمده است: «ما امانت‌داران خدا بر آفریدگان او هستیم و فراخوانندگان به دین او و پرده‌داران میان او و مخلوق او هستم.» فعل «هستم»‌ در اینجا مطابق با صیغهٔ «ما»‌ نیست.

مثال آخر در پانوشت ۱۳ از صفحهٔ ۶۹ در ترجمهٔ عبارت «و أبصر الناس الشّمس علی الحیطان حمراء» آمده است: «و مردم خورشید را بر دیوارها سرخ دیدید.» در اینجا نیز باید فعل «دیدند» می‌آمد.

تقدم و تأخر اجزای جمله بر اساس ترجمهٔ تحت‌اللفظی از عربی

در کتاب مصباح الهدی، در ترجمهٔ روایات عربی بسیار دیده می‌شود که اجزای جمله‌های فارسی ترجمه‌شده جابه‌جا هستند و آن به‌سبب ترجمهٔ تحت‌اللفظی از عربی رخ داده است.

برای نمونه در پانوشت ۲ از صفحهٔ ۲۳۶ می‌خوانیم: «فرمود همان معرفت و شناخت اهل هر زمانی است امام زمان خود را.» این ساختار در فارسی چندان مطلوب نیست و بهتر است که اجزای جمله در جای خودشان قرار بگیرند. در اینجا نگارندهٔ محترم به‌راحتی می‌تواند این ترجمه را این‌گونه اصلاح کند: «فرمود همان معرفت و شناخت اهل هر زمان به امام زمان خود است.»

ابهام در ترجمه

یکی از مسائلی که گاهی در ترجمه و نگارش ابهام‌زا می‌شود، روشن‌نبودن مرجع ضمیر است؛ یعنی خواننده سردرگم می‌ماند که ضمیر به کدام‌یک از اشخاص قبل از آن برمی‌گردد.

گلدان لب‌پریدهٔ ناشر | نقدی بر مجموعهٔ «تجربه‌های کوتاه» نشر چشمه

در پانوشت ۱ صفحهٔ ۴۷، این عبارت عربی وجود دارد: «و الذی بعثنی بالحقّ نبیاً إن الحسین بن علیٍ فی السّماء اکبر منه فی الارض» و مترجم محترم آن را این‌گونه ترجمه کرده است: «به‌حق آن کسی که مرا به‌حق به پیغمبری فرستاد، که حسین‌ بن‌ علی در آسمان بزرگ‌تر است از وی در روی زمین.» در این عبارت خواننده مردد می‌شود که منظور از «وی» کیست؟ امام‌ حسین(علیه‌السلام) در آسمان بزرگ‌تر از چه‌کسی در روی زمین است؟ آیا «وی» به عبارت «و الذی بعثنی بالحق نبیاً» برمی‌گردد یا به…؟

با توجه به سیاق روایت منظور از «هُ» در «مِنهُ» خود امام‌حسین(علیه‌السلام) است که در فارسی این ضمیر اصلاً نباید ترجمه می‌شده است. لذا بهتر بود مترجم این‌گونه می‌نوشت: «حسین‌ بن‌ علی در آسمان بزرگ‌تر است از روی زمین.» ضمن اینکه عبارت «حسین‌ بن‌ علی بزرگ‌تر است» نیز مبهم است؛ یعنی خواننده با این پرسش روبه‌رو می‌شود که منظور، مقام حسین‌ بن‌ علی است یا شمایل و هیبت حضرت، که به‌ هر حال بهتر است در ویرایش جدید، ترجمهٔ روان‌تری از این روایت به‌ دست دهند.

عبارات مبهم

در صفحهٔ ۲۸ این جمله ابهام‌زاست: «معنای این کلمه این است که حسین‌ بن‌ علی(علیه‌السلام) به جایی رسیده که حدّ خلد این است که مَسکن خون او باشد.» ای‌ کاش این عبارت از حالت گفتاری به حالت نوشتاری نزدیک می‌شد تا کمتر دچار ابهام برای خواننده شود؛ ضمن اینکه تکرار حرف «که»‌ نیز تا این حد روا نیست.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

با توجه به ایرادهای موجود در کتاب مصباح الهدی، پیشنهاد ما این است که این کتاب، به‌ویژه پانوشت‌ها و پی‌نوشت‌های آن، بازنگری شده، چاپ مجدد آن با ویرایشی جدید عرضه شود، با درنظرگرفتن درج نشانه‌های سجاوندیِ بجا در ترجمه‌ها و اعمال اصلاحات به‌صورت یکدست در درج ترجمه و اعراب‌ها و از همه مهم‌تر اینکه همان‌ گونه که در ابتدا اشاره شد، با تصمیم‌گیری بجا برای پی‌نوشت‌های کتاب، تمام مطالب حاشیه در قالب پانوشت به خوانندگان محترم عرضه شود.


[1]. حسین وحید خراسانی، مصباح الهدی و سفینة النجاة، ج۱ و ۲، قم: مدرسة الامام باقر العلوم(ع)، ۱۳۹۵.

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد