سؤالها محورهای بسیاری داشت، از جمله:
وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کردستان،
انگیزهٔ حضور در جهاد کردستان،
فرهنگ و مدیریت جهاد سازندگی،
رابطهٔ با مردم و دیگر سازمانها
و… .
در عبارت بالا، نویسنده پیش از بیان نمونه برای محورها، با آوردن «از جمله» گفته است آنچه میآورد، همهٔ آن محورها نیست؛ بلکه برخی، از جملهٔ آنهاست. در پایانِ بیانِ برخی از این محورها هم گفته است: «و…»؛ یعنی «و غیره»؛ یعنی «و جز اینها».
به نظر میرسد کاربرد «از جمله» و «و…» با هم حشو است. اگر در آغاز گفتهایم اینها برخی از مصادیق است، چه نیازی است در پایان نیز بگوییم جز اینها هم هست؟
چند ترکیب اینچنینی: «مانند… و…»، «همچون… و…»، «از جمله… و مانند آن».
بر پایهٔ این سخن، بهکاربردن «اعم از» و «شامل» و «مشتمل بر» و «دربردارندهٔ» با «و…» حشو نیست؛ زیرا شامل و اعم، نمیگوید مصادیقی وجود ندارد جز مصادیقی که میآید: «این کتاب مشتمل است بر قوانين و مقررات مربوط به پروتكل و كنوانسيونها و… .»
آنچه گذشت، گمانه است و نظر و نیازمند درنگ. شما هم نظرتان را ادامه درج کنید.
5 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
به نظرم کاملاً دیدگاه درستی است.
درباره «مانند» و «همچون» از دید من حشو نیست. چون «مانند» و «همچون» داره «نمونه» میاره.
«در اینجا باید از رنگهای گرم مانند قرمز و زرد و… استفاده کرد.»
اینجا حشو نیست. چون داره چند نمونه میاره برای رنگِ گرم و در پایان «و…» یعنی رنگهایی از این دست. پس نمیتونه حشو باشه.
همینگونس «همچون».
ولی درباره «از جمله» چون لحن تاکیدی داره، میشه پذیرفت حشو بودنِ «و…» را، ولی باز هم نمیشه اونو کاملاً نادرست خوند. در این باره بهتره بگیم «بهتره بکار نره».
کاملا درست و دقیق
درود
بسیار آموزنده بود.
نکته:
سرویس reCatptach ی سایت شما در زمان دیدگاه نوشتن در مرورگر Microsoft Edge عمل نمیکند.
بررسی میکنیم. سپاس از بازخوردتان.