ناویراسته: نبایستی یک مسلمان، نسبت به شرائط سائر مسلمین بی تفاوت نمی باشد .
درنگ: نبایستی یک مسلمان، نسبت به شرائط سائر مسلمین بی تفاوت نمی باشد .
ویراسته: هیچ مسلمانی نباید به اوضاعواحوال دیگر مسلمانان بیتوجه باشد.
بهتر: هر مسلمان باید دغدغهمند فرازونشیب زندگی همکیشان خود باشد.
گزارش: با فاجعهای روبهروییم که ذهنی خلاق آن را آفریده است. آسیبهای این جمله و اصلاح آن:
۱. «نبایستی» نابجا استفاده شده است و درستش «نباید» است.
۲. رواج «یک» در متون فارسی ناشی از گرتهبرداری است. چون جمله منفی است، بهجای آن «هیچ مسلمان» میگذارم.
۳. کاما نابجاست و حذفشدن، سرنوشتش است.
۴. «نسبت» در «نسبت به» کلیشه و بیمعناست و چارهای جز فنا ندارد.
۵. «شرائط» دو گیر دارد: اول همزهاش و دیگر گرتهبرداریبودنش. میشود «شرایط» و بعد «اوضاعواحوال».
۶. «سائر» را اولاً به رسمالخط فارسیشِکلتر یعنی «سایر» مینویسم. این کلمه عربی است و ظاهر چندان دلکشی ندارد. واژهٔ «دیگر» را جانشینش میکنم.
۷. «مسلمین» با ادات جمع عربی جمع بسته شده است و در متن فصیح، بهتر است با ادات فارسی جمع بسته شود؛ پس «مسلمانان».
۸. «بی تفاوت» نیمجداست: «بیتفاوت». «بیتفاوت» بهمعنای بیتوجه و بیاعتنا و غافل و… گرتهبرداری است. اصلاحش کردم به «بیتوجه».
۹. «نمی باشد» نیمجداست: «نمیباشد». بهتر است از «میباشد» استفاده نکنیم. میکنمش: «نباشد».
۱۰. نقطه با قبل بیفاصله است.
تا اینجا شد: نباید هیچ مسلمانی به اوضاعواحوال دیگر مسلمانان بیتوجه نباشد.
۱۱. چون جمله طولانی شده بود، این ذهن خلاق، بهخطا، هم فعلِ «نمیباشد» را منفی آورده بود و هم «نبایستی» را. فعل را مثبت میکنم: «باشد.»
۱۲. «نباید» را به جای خودش منتقل کردم: قبل از فعل و متعلقاتش.
نتیجه این شد: هیچ مسلمانی نباید به اوضاعواحوال دیگر مسلمانان بیتوجه باشد.
۱۳. جمله دچار منفیگویی مکرر است و همچنین پیام مثبت را با بار منفی منتقل میکند. کلاً مثبتش میکنم: «هیچ مسلمانی» به «هر مسلمان»، «نباید» به «باید»، «بیتوجهبودن» به «توجهکردن».
رسیدم به: هر مسلمان باید به اوضاعواحوال دیگر مسلمانان توجه کند.
۱۴. میخواهم زیباترش کنم: «توجهکردن» و «اوضاعواحوال» و «دیگر مسلمانان» را عوض کردم:
اینهم دستپخت ویراستار: هر مسلمان باید دغدغهمند فرازونشیب زندگی همکیشان خود باشد.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
فوقعلاده زیبا بود.
ایول.