خواندن، رکن نوشتن
نویسندگی آیین و قواعدی دارد که بدون دانستن و بهکاربستن آنها، چیرهدستی در این فن ممکن نیست. بسیاری از قواعد نویسندگی در کتابهای دستورزبان و آیین نگارش بیان شده و دانستن آنها بر هر نویسندهای فرض است؛ اما تنها با دانستن دستورزبان و آیین نگارش نمیتوان نویسنده شد و اینها شرط لازم برای نویسندهشدن است و نه شرط کافی. شرط دیگر برای نویسندهشدن، خواندن نوشتههای فصیح است و تا هنگامی که فردی خوانندهٔ خوبی نباشد، نویسندهٔ خوبی نمیشود. برای خوب نوشتن باید خوب خواند و البته باید نوشتههای خوب را خواند.منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
چموخمها و ریزهکاریهایی در نویسندگی وجود دارد که در هیچ کتابی بیان نشده است و دانستن آنها تنها با خواندن آثار نویسندگان فصیح و دقیق ممکن میشود. آری، آموختن نویسندگان تنها مرهون آموختن آیین نویسندگی نیست؛ بلکه مشروط به خواندن آثار نویسندگان هم هست. ازاینرو برای خوبنوشتن باید خوب خواند و چنان نوشت که نویسندگان خوب مینویسند. خوب گفته است مولوی:منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
مدتی میبایدت لبدوختن
وز سخندانان سخن آموختنتا نیاموزد نگوید صد یکی
ور بگوید حشو گوید بیشکی
نقد گزیدههای نثر فصیح
از آنجا که خوبنوشتن بسته به خواندن نوشتههای خوب است، تنی چند از دانشوران عهدهدار گردآوری گزیدهایی از نوشتههای خوب شدند. بدین ترتیب جویندگان اینگونه نوشتهها بهجای جستوجو برای یافتن آنها، گزیدهای از نوشتههای خوب را در یک یا چند کتاب دارا میشوند. برخی از این کتابها شامل گزیدهای از نثرهای فصیح گذشتگان است و برخی دیگر شامل گزیدهای از نثرهای فصیح معاصران و بعضی دیگر مشتمل بر ترکیبی از این دو. در پیوست کتاب حاضر، ذیل عنوان «کتابشناسی گزیدههای نثر فصیح»، به معرفی این کتابها پرداخته میشود.منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
بدون مداهنه باید گفت که همهٔ کتابهایی که دربردارندهٔ گزیدهٔ نثر فصیح است، ارزنده و آموزنده است و کوشش فراهمکنندگان آنها مشکور. اما این سخن بهمعنی آن نیست که این گزیدهها خالی از هر کاستی و نادرستی است و همهٔ نمونههایی که در آن آمده بهترین است. از قضا شماری از این کتابها نقص مشترکی دارد که اینک عهدهدار بیان آن هستیم.منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
از میان این گزیدهها، پارهای از آنها شامل نمونهٔ نثر معاصران است و پارهای دیگر شامل نمونهٔ نثر گذشتگان و معاصران. آن دسته از کتابهایی که همه یا بخشی از آن مشتمل بر نمونهٔ نثر معاصران است، یک عیب مشترک دارد و آن اینکه فاقد نمونهٔ نثر فصیح نویسندگان اسلامی است.منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
در این کتابها همواره نمونههای نثر فصیح معاصران از آثار این نویسندگان و مانند آنها، انتخاب شده است: محمدعلی فروغی، علیاکبر دهخدا، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، مجتبی مینوی، پرویز ناتل خانلری و عبدالحسین زرینکوب. البته نویسندگان فوق در شمار بهترین نویسندگان این سرزمین هستند و نثر آنها فصیح و شیرین و دلنشین است و بیگفتوگو، در هر مجموعهای که مشتمل بر نمونههای نثر فصیح معاصران است، باید نثر آنها آورده شود. تا اینجا جای هیچ خردهگیری و نقدی نیست. اما سخن در این است که آیا نویسندگان فصیح معاصر منحصر به اینهاست؟ و آیا نثر فصیح معاصر ملک طلق اینهاست؟ و آیا نثر فصیح معاصر با این عده آغاز میشود و با همین عده بهپایان میرسد؟ گمان نمیکنم هیچ ادبدان و کتابخوانی به این پرسشها بله بگوید.منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
راست این است که نویسندگان فصیح معاصر تنها همین عده نیستند و در کنار آنها، از دهها تن دیگر میتوان یاد کرد که نثرشان فصیح است؛ از جمله: جواد فاضل، علی شریعتی، محمدرضا حکیمی، عبدالکریم سروش، بهاءالدین خرمشاهی، محمدحسین روحانی و محمدحسین ساکت که همه در شمار نویسندگان اسلامی هستند. نثر اینها در شمار بهترین نمونههای نثر معاصر است و نثر برخی از اینها از نثر برخی از بهترین ادیبان دانشگاهی هم بهتر است.منبع: «ویراسـتاران» virastaran.net
بازهم گمان نمیکنم هیچ ادبدان و کتابخوانی در این سخن چندوچون کند و یا آن را یکسره خالی از واقعیت بداند.
بخوانید: حبهای قند پارسی، قسمت دوم
گزیدهای از:
محمد اسفندیاری، قند پارسی، چ۲، قم: صحیفهٔ خرد، ۱۳۸۲، مقدمهٔ کتاب.
گزیننده: سجاد محمدی، سرویراستار مؤسسهٔ «ویراسـتاران».