virastaran.net/a/27049

کودتانامه

نوشته‌چه

تانک‌ها در حرکت،

درون خیابان‌های بی‌جان تهران،

و ۲۸ مردادی که ننگین شد.

و تنها صدایی که به گوش می‌رسد سکوتی است که حکم مرگ دارد.

گاردی‌ها می‌آیند به پشتوانهٔ تفنگ‌هایشان،

موسیو درِ کافه نادری را بسته است.

و لاله‌زاری پر از گرد‌وغبار…

شعبان بی‌مخ‌ها آمده‌اند برای فروریختن‌ها،

شیشهٔ مغازه‌ها،

در و پنجره‌ها،

و از همه مهم‌تر قلب‌های عابران.

و چه کسی جز من و تو می‌داند معنای خلوت درون هیاهو را؟!

چه کسی می‌فهمد مزهٔ لعل لب یار کنار خیابان را؟!

بوسه‌ها خوشمزه‌اند،

اما یواشکی‌هایش بیشتر…

کودتا نه تنها مصدق را برد،

که تو را هم از من گرفت.

شعبان بی‌مخ‌ها آمده‌اند برای فروریختن‌ها،

شیشهٔ مغازه‌ها و در و پنجره‌ها خرد شده است،

دقیقاً مثل من و تمام قلبم

بعد از رفتن تو.

 

رضا مسعودی، خرداد۱۴۰۰

rezamasoudi96@gmail.com

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد