طبق گفتهٔ کنفوسیوس، در حدود پانصد سال پیش از میلاد، ویراستاری در کشور چین مرسوم بوده است. با بهوجودآمدن صنعت چاپ، کار ویرایش بالا گرفت.
در تاریخ اسلام هم نقطهگذاری و اعرابگذاری قرآن و سپس کار دانشمندان علم تجوید در وضع علامتهای وقف و وصل برای قرآن، بخشی از کاری بود که امروزه ویراستاران انجام میدهند.
چندین کتاب هم در این زمینه نوشته شده بود. در عصر حاضر، در سال ۱۹۰۶ مؤسسهٔ انتشارات دانشگاه شیکاگو، کتابی دربارهٔ ویراستاری منتشر کرد که نقطهٔ عطفی در ویراستاری است. کتاب مزبور، مهمترین ابزار کار ویراستاران است.
در دههٔ سی، با تأسیس مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین، ویراستاری بهصورت یک شغل بهصورت جدی در ایران مطرح شد. همچنین با انتشار دائرةالمعارف فارسی، اهل کتاب به دائرةالمعارفی ویراسته دست پیدا کردند. در دههٔ پنجاه، نخستین و مفصلترین کتاب دربارهٔ آیین ویرایش و چاپ، تألیف شد. همچنین مجلهٔ نشر دانش در ده سال نخست انتشار خود، حدود بیست مقاله دربارهٔ آیین ویرایش به چاپ رساند و با این کار، نقش مؤثری در گسترش ویرایش در دههٔ شصت ایفا کرد.
اینک در کشور ما، دو دسته ویراستار وجود دارد:
- ویراستاران تحصیلکرده و آموزشدیده؛
- ویراستارانی که هیچ آموزشی در این زمینه ندیدهاند.
متأسفانه برخی میپندارند که با خواندن یک یا دو کتاب دربارهٔ ویرایش، ویراستار میشوند و ویراستاری را کاری پیشپاافتاده تصور میکنند. اینان معمولاً یک سبد ویرگول در کنارشان دارند که در صفحات میپاشند. بهعقیدهٔ بنده، اینان ویرگولاستار هستند و نه ویراستار.
شبهویراستاران چند جای کتاب را درست میکنند؛ اما یک جای آن را چنان خراب میکنند که این غلطشان از هزار غلط نویسندگان بدتر است؛ به همین دلیل، بسیاری از نویسندگان ارتباط خوبی با ویراستاران ندارند که بنده در این جدل، حق را به نویسندگان میدهم. از هنگامی که ویراستاری بازاری شد و ویرگولاستاران به جرگهٔ ویراستاران پیوستند، عدهای هم از این عرصه رخت بربستند.
هر ویراستار علاوهبر دانش لازم، سه ویژگی باید داشته باشد:
- خردهبینی (دقت): هیچ خردهای از دید او نباید پنهان بماند؛
- خردهگیری (شمّ انتقادی): کسی که روحیهٔ نقادی ندارد، نه میتواند زشتی یک اثر را ببیند و نه زیباییهای آن را. در کار ویرایش، نظر به عیبها هنر است؛
- ازخودگذشتگی (ایثار): آنکه فداکار نیست، ویراستار باوفایی نیست و آنکه فقط به نام و نان خود میاندیشد، حق ورود به جرگهٔ ویراستاران را ندارد.
چکیدهای از: محمد اسفندیاری، «از ویراستاری تا ویرگولاستاری»، در: کتابپژوهی، چ۱، قم: صحیفهٔ خرد، ۱۳۸۵، ص۱۸۳ تا ۱۸۸.
چکیدهساز: فهیمه قاسمی، ویراستارِ مؤسسهٔ «ویراستاران».