بحث است در اینکه آیا پیشرفت اقتصادی و رفاه معیشت در یک جامعه، مقدمه و موجب پیشرفت فرهنگ است یا فرهنگ شرط لازم ترقی اجتماعی و اقتصادی است. اما این نکته مسلم است که این دو امر، باهم ملازمه دارند.
جامعهای که اکثر افراد آن گرفتار عسرت معاش است، مجال و فراغت پرداختن به امور معنوی و فرهنگی ندارد. از طرف دیگر، در هر اجتماعی که از جنبۀ اقتصادی، در مرحلۀ رشد است، میان افراد آن یک نوع رقابت و مسابقه برای کسب درآمد بیشتر و زندگی آسودهتر یا تجملیتر درمیگیرد که خود مانع توجه به معنویات میشود.
جامعۀ امروزی ما دچار چنین بحرانی است. در این حال، برعهدۀ رهبران اجتماع است که هشیار باشند و نگذارند که جامعه در امور پَست مادی مستغرق شود و آنچه را که با ذوق و ذهن و اندیشه ارتباط دارد، یکسره از یاد ببرد.
اما خوشبختانه در کشور ما هنوز شوق و دلبستگی به امور معنوی از میان نرفته است و با آنکه پرداختن به این مسائل، اجر و پاداش مادی ندارد و مایۀ رفاه معیشت نمیشود، شمارۀ کسانی که قسمتی از عمر عزیز را در این کارها صرف میکنند، کم نیست.
گزیدهای از: پرویز ناتلخانلری، هفتاد سخن، ج۲: فرهنگ و اجتماع، چ۲، تهران: توس، ۱۳۷۷، ص۲۳۸.
توجه: این متن تکهای از مقالۀ «کوششهای فرهنگی» نوشتۀ پرویز ناتلخانلَری است که در آبان۱۳۴۹ نوشته شده است.