virastaran.net/a/13543

گزارش نشست نخست فیلم‌خوانی، ۲۰مرداد۱۳۹۶

آموزش, کارگاه‌های حضوری

گاه: جمعه ۲۰مرداد۱۳۹۶

جای: دفتر «ویراستاران»
عنوان فیلم: کمال‌الملک
دبیر نشست: علی زارع
شرکت‌کنندگان: ۱۶ نفر

 نشست فیلم‌خوانی را آقای محمدمهدی باقری، از بنیادگذاران «ویراستاران» پیشنهاد دادند. این نام را هم خودشان برگزیدند و توضیحی برایش نگاشتند و در وبگاه گذاشتند. وقتی این طرح را مطرح کردند، با چشم تردید درش نگریستم: به‌نظرم برگزاری این نشست، آن‌هم در بعدازظهر جمعه، آن‌هم در تابستان که همه به‌دنبال تفریح و تفرج‌اند، آن‌هم با نگاهی کلی و ناواضح، چندان خوش‌آغاز نخواهد بود؛ ولی ایشان به طرحشان امیدوار بودند و بر‌عکسِ من، از استقبال زبان‌دوستان و هنرباوران اطمینان داشتند. فقط در پی کنشگری می‌گشتند که طرحشان را پیش برانٙد.

گزارش نشست فیلم‌خوانی-نشست فیلم خوانی-ویراسـتاران

من با اراده‌ای ۱۰۰درصدی ولی امیدی ۵۰درصدی کار را پی گرفتم. با دوستم، علی زارع که هم نمایشنامه نوشته، هم فیلم‌نامه، هم نمایش کارگردانی کرده، هم مستند، هم سَری در نوشتن دارد، هم دستی در خواندن، مشورت کردم و دعوتش کردم به دبیری این نشست. شورمندانه پذیرفت و جانانه مایه گذاشت.

پس از هماهنگی‌‌ها با مسئولان مؤسسهٔ «ویراستاران»، سرانجام  ۲۰مرداد۱۳۹۶ نخستین جلسه را اعلام کردیم: ۲۱ نفر نام‌نویسی کردند و ۱۶ عزیز آمدند و این ذات همهٔ برنامه‌های رایگان است! کلاً دو روز قبلش قطعی شد و یک روز مانده به جلسهٔ نخست، فراخوان زدیم. از سویی، بساطمان فراهم نبود و از سوی‌ دیگر، چندوچون کار برایمان زیاده مبهم می‌نمود. این شد که همان اول کار، ضمن تبیینی کوتاه دربارهٔ چیستی و چرایی نشست، به‌یاد و به‌پاس ألنِّجاةُ في الصِّدْق، سنگ‌ها را با میهمانان جانان واکندم و بی‌پرده از ضعف‌های جاری و کاستی‌های احتمالی با آنان سخن گفتم:

گزارش نشست فیلم‌خوانی-نشست فیلم خوانی-ویراسـتاران

گفتم این کار نه‌تنها نوپا است؛ بلکه چه‌بسا دستِ‌کم در ایران، در جرگهٔ بدیع‌ها است. گفتم هر کار این‌چنینی به زمانی آن‌چنانی نیاز دارد تا از خامی دربیاید و به پختگی بگراید. گفتم تا می‌توانید پروا نکنید و خوب و بد کار را بنمایید و پیشنهادتان را بفرمایید. گفتم اینجا متخصص و کارشناس و صاحب‌نظر و عقل‌ کل نداریم؛ همه اینجا همه‌کاره‌اند. گفتم تا بازخورد ندهند، خطاها عیان نمی‌شوند و تا نشست را از خود ندانند، کاستی‌ها کاستی نمی‌گیرند.

ازشان خواستم صبر پیش گیرند و بردبارانه یاریگری کنند. ازشان خواستم انتظار شاخ غول شکستن نداشته باشند و موقعیت را واقع‌بینانه بنگرند. ازشان خواستم زود قضاوت نکنند و تا چند نشست نگذشته، دلسرد نشوند. ازشان خواستم کم‌کم، خود بخشی از مدیریت و اجرای نشست را به‌دست بگیرند و جلسه‌ها را روزآمد کنند.

گزارش نشست فیلم‌خوانی-نشست فیلم خوانی-ویراسـتاران

بعد از این روضه‌خواندن‌ها، آقای زارع را معرفی کردم. آقای زارع اندکی دربارهٔ فیلم کمال‌الملک و سبک علی حاتمی توضیح داد. دربارهٔ توازن و تناسب زبان شخصیت‌ها با نقش آن‌ها گفت و این هماهنگی را به پرسش کشید.

فرمودهٔ جناب زارع که تمام شد، احساس کردم نطق پیش‌ از جلسه‌ام (!) چنان‌که می‌بایسته، بر جان عزیزان ننشسته. پنداشتم این لَختی و سختی میهمانان در همیاری و مجلس‌گردانی، از احساس غریبی و جدی‌انگاری فضای حاکم است. فکر کردم چه خوب است اگر مخاطبان همدیگر را بشناسند و با دانش‌ها و مهارت‌های یکدیگر آشنا شوند؛ بلکه صدقه‌سرِ همین هم‌شناخت، یخ جلسه هم وابرود. چنین کردیم و ده دقیقه‌ای به این گذشت و این ده‌ دقیقه از قضا قیامت کرد! در همین نیمچه‌معرفی، چه سرمایه‌هایی عیان شدند و چه گنجینه‌هایی نمایان! چه طیفی! چه طیف متناسبی! گروهی ادب‌دان و زبان‌دان، شماری زبان‌شناس و روان‌شناس، یک خبرنگار و نیز دسته‌ای اهل فیلم و اهل تئاتر، از میان این جمع جامع رخ نمودند و همین باعث شد هرکس به‌فراخور علم و فن و هنرش، وارد میدان شود. از پسِ آن، به تماشای فیلم نشستیم: یک ساعت و پنجاه‌وشش دقیقه!

گزارش نشست فیلم‌خوانی-نشست فیلم خوانی-ویراسـتاران

گفت‌وگوهای میان شخصیت‌های فیلم چنان گیرا و شیوا می‌بود که خستگیِ برآمده از طولانی‌بودن فیلم را از تن می‌زدود. چون بلندگو نداشتیم، صدای کم‌نوای فیلم سبب شد برخی حاضران سخت بکوشند و تیزگوشانه‌تر به فیلم چشم بدوزند. در نشست دوم، این نقیصه را با خرید دو بلندگوی ناقابل برطرف خواهیم کرد. در روند فیلم‌خوانی تقریباً همه، ‌نکته‌هایی را روی کاغذ نقش می‌زدند. فیلم که تمام شد، دمی ژرف برگرفتیم (!) و نقد  بحث را از سر گرفتیم.

دیدگاه‌ها کاملاً نمایانگر سبک فکری حاضران بود. برخی ذوقی‌تر و برخی منطقی‌تر نظر می‌دادند. بعضی بر زیبایی و دل‌نشینی جمله‌ها تأکید می‌کردند و برخی تناسب آن جمله‌های شیرین را با آن موقعیت می‌سنجیدند. اگرچه بحث‌ها چندان انسجام لازم را نداشتند و گاه چندین مبحث با هم خلط می‌شدند، برای جلسهٔ اول و آن‌هم با آن نگاه بدبینانهٔ ما، از سرمان هم زیاد بود!

گزارش نشست فیلم‌خوانی-نشست فیلم خوانی-ویراسـتاران

در این‌ میان، شخصی مهربانانه، این لحظه‌ها را به‌سرانگشت هنرورانهٔ تصویراندوزش می‌اندوخت. این شخص خانم سحر ناجی، یکی از میهمانان نشست بود که فیلم و فیلم‌بینان را با هم، از روزنهٔ دوربینش می‌نگریست. مباحثه بالا گرفت و جلسه به‌درازا کشید و تا ساعت ۸ شب ادامه داشت! پس از پایان جلسه هم چندی از دوستان چندی در دفتر «ویراستاران» ماندند و همچنان دوبه‌دو دربارهٔ فیلم گفت‌وگو کردند.

نقص‌هایمان زیاد بود؛ ولی در کل، نشست به جانمان خوش نشست و با استقبال فراتر از انتظار مخاطبان، شک و دودلی از روانمان رخت بربست.

معین پایدار، همیار «ویراستاران»
۲۲مرداد۱۳۹۶

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد