- لقمهٔ کوچک زیبانویسی
- نویسندگی
- اطلاعات عمومی
- خواندن
- پراکندهخوانی
- باید فقط تخصصی بخوانیم؟ پراکندهخوانی هم مفید است؟
- برشی از: رضا بابایی، بهتر بنویسیم، چ۳، قم: ادیان، ۱۳۹۵، ص۲۸.
- آوچههای ویرایشی و نگارشی
نویسندگی بر پنج پایه استوار است:
- ذوق؛
- تجربه؛
- اطلاعات و مطالعات متنوع؛
- تخصص علمی؛
- مخاطبشناسی.
رکن سوم نویسندگی مطالعات روزآمد و پراکنده است. کسی که نمیخواهد به مؤلفبودن بسنده کند و خواهان آن است که علاوه بر عنوان مؤلف، شایستگیهای یک نویسنده را نیز داشته باشد، باید افزون بر مطالعات تخصصی در اثر، بر حوزهها و قلمروهای دیگر نیز مطالعه یا حتی دست داشته باشد.
آگاهیهای ویژه در موضوع مربوط برای مؤلفبودن کافی است؛ اما بسندگی به مطالعات تخصصی، قلم را در پرورش مطالب، ناتوان و ذهن را در افقگشایی ناکام میکند. نوشتن میتواند و بلکه باید تخصصی باشد؛ اما خواندن چنین بایدی ندارد.
گمان نکنید مطالعات پراکنده وقتگیر هست و کمفایده. نگاه به مقالهای که در نقد یکی از فیلمهای کلاسیک نوشته شده است، اگر در محتوای کتاب فقهی یا کلامی بهکار نیاید، بیگمان در واژگان و هندسهٔ اثر و حتی زاویهٔ دید نویسنده مؤثر است. سرمقالههای هر روزنامهای که استانداردهای حرفهای را رعایت میکنند، به مؤلف فلسفی یا عرفانی میآموزد که چگونه موضوع بومی و سادهای را برجسته و حتی جهانی کند. همچنین میتوان از ورزشینویسان آموخت که چگونه میتوان بر شادابی و هیجان نوشته افزود.
در میان همهٔ گرایشهای مطالعاتی که نویسنده را برای پرورش مطالب علمی توانمند میکند، جامعهگرایی و باخبری از اوضاعواحوال فرهنگی کشور و حتی جهان و تاریخ معاصر اهمیت بیشتری دارد.
تاریخ انتشار در کانال تلگرامی «ویراسـتاران»: ۱۲تیر۱۳۹۶.