virastaran.net/a/22676

دربارۀ غلط ننویسیم | از سه کاستی این کتاب خبر دارید؟

آموزش, دربارهٔ ویرایش, سیر مطالعاتی ویرایش, شناخت کتاب, شناخت‌نامه, مبانی ویرایش, ویرایش و درست‌نویسی

غلط ننویسیم اثری جامع و ناسخ آثار پیشین است و گزافه نیست اگر فن ویرایش زبانیِ فارسی را به دو دورهٔ پیش از غلط ننویسیم و پس از غلط ننویسیم تقسیم کنیم. اغلب مدخل‌های این کتاب برگرفته از آثار پیشینیان است و نقدهای گوناگونی بر آن نوشته شده است. اما سه کاستی اساسی در غلط ننویسیم وجود دارد.

غلط ننویسیم-ابوالحسن نجفی-ویراستاران

غلط ننویسیم اثری جامع و ناسخ آثار پیشین است. این اثر بر تمامی آثار مرتبطِ پس از خود تأثیری عمیق گذاشته است. در این نوشتار نگاهی به غلط ننویسیم نوشتهٔ مرحوم ابوالحسن نجفی می‌اندازم.

پیشینهٔ غلط ننویسیم

اغلب مدخل‌های کتاب برگرفته از غلط ننویسیم نوشتهٔ فریدون کار، ارکان سخن نوشتهٔ محمدحسین رکن‌زادهٔ آدمیت، مجموعه‌مقاله‌های «غلط مشهور» به‌قلم عبدالرسول خیام‌پور، در مکتب استاد نوشتهٔ ضیاءالدین سجادی، در مکتب استاد اثر سعید نفیسی، غلط‌های فاحش فرهنگ‌های فارسی نگاشتهٔ حسن عمید  یادداشت‌های قزوینی از محمد قزوینی است.

برخی شاهدهای موجود در غلط ننویسیم برگرفته از لغت‌نامهٔ دهخدا و آثار پیش‌گفته و برخی حاصل جست‌وجوهای خود ابوالحسن نجفی در متن‌های کهن بودند.

نقدهایی بر غلط ننویسیم

نقدهای بسیاری نیز بر کتاب نوشته شد؛ از جمله «اجازه بدهید غلط بنویسیم» (محمدرضا باطنی، مجلهٔ آدینه، ش٢۴، ١٣۶٧)، «هیاهوی بسیار بر سر هیچ» (محمدرضا باطنی، مجلهٔ آدینه، ش٢۵، ١٣۶٧)، «فارسی بیدی نیست که از این بادها بلرزد» (محمدرضا باطنی، مجلهٔ آدینه، ش٢۶، ١٣۶٧)، «نگاهی دیگر به غلط ننویسیم» (محمدجواد شریعت، مجلهٔ نشر دانش، س٨، ش۵، ١٣۶٧)، و «فرهنگ دشواری‌ها» (بهاءالدین خرمشاهی، مجلهٔ کیهان فرهنگی، س۵، ش٢، ١٣۶٧). علی‌اشرف صادقی مقالهٔ مهم «تحول زبان و تثبیت یا معیارسازی آن؛ دو جریان مخالف و ناگزیر» (مجلهٔ زبان‌شناسی، ش٩، ١٣۶٧) را منتشر کرد و بدون نام‌بردن از «غلط ننویسیم»، نگاه تجویزگرایانهٔ ابوالحسن نجفی به زبان را غیرعلمی دانست.

با اغلاط مشهور چه باید کرد؟ | نکته‌ای دربارۀ تحول معنایی

با انتشار چاپ نخست کتاب، منتقدان نیز در رد یا تأیید مطالب کتاب شاهدهایی در مقاله‌های خود آوردند و برخی، مانند مسعود قاسمی و علی‌اشرف صادقی، شاهدهایی از کاربرد واژه‌ها در متن‌های کهن به نجفی دادند. بسیاری از این شاهدها به ویراست دوم غلط ننویسیم افزوده شد و آن را پربارتر کرد. ویراست دوم کتاب، با دگرگونی‌هایی بنیادین، در سال ١٣٧٠ منتشر شد.

جریان‌سازی غلط ننویسیم

گزافه نیست اگر فن ویرایش زبانیِ فارسی را به دو دورهٔ پیش از غلط ننویسیم و پس از غلط ننویسیم تقسیم کنیم. اغلب ادیبان آن را بسیار پسندیدند و تجویزهای آن را الگوی خود در نوشتن قرار دادند. از دههٔ هفتاد به‌بعد، توجه روزافزون به ویرایش نام غلط ننویسیم را بیشتر بر سر زبان‌ها انداخت. تأثیر شگفت‌انگیز غلط ننویسیم بر بسیاری از ویراستاران ایرانی، نگاهی را بر آنان تحمیل کرده است که حتی تصور نگریستن به ویرایش از زاویه‌ای دیگر نیز برایشان غیرممکن است.

غلط ننویسیم-ابوالحسن نجفی-ویراستاران

کاستی‌های غلط ننویسیم

۱. بی‌توجهی به نحو

اما غلط ننویسیم و همهٔ آثار مرتبطِ پیش و پس از آن، با بی‌توجهی یا کم‌توجهی به نحو، آن را از دایرهٔ دانش‌های موردنیاز ویراستار کنار گذاشتند و ویرایش را به واژه‌های زبان محدود کردند.

۲. مراجعه‌نکردن به پیکرهٔ زبانی غنی

هیچ‌یک از منتقدان غلط ننویسیم به کاستی‌های بسیار زیادِ پیکرهٔ زبانی (corpus) این کتاب توجهی نداشتند و بسیاری از کاربران هرآنچه را در کتاب دربارهٔ به‌کاررفتن یا به‌کارنرفتن واحدی واژگانی یا ساختی نحوی در متن‌های کهن آمده‌ است، بی‌قیدوشرط درست دانسته‌اند.

این در حالی است که اصلی‌ترین کاستی این اثر دراختیارنداشتن پیکرهٔ زبانی غنی است و بر اثر همین کاستیِ به‌ظاهر پیش‌پاافتاده، شاهد نظرهایی در کتاب هستیم که پیکره‌های زبانی دقیقاً برخلاف آن‌ها را ثابت می‌کنند.

برای مثال، در جای‌جای غلط ننویسیم آمده‌است: «این کلمه در متون معتبر فارسی به‌ کار نرفته‌ است.» گاه نیز چنین جمله‌ای در مدخل نیامده‌ است؛ ولی با ذکر شاهدهایی یا بیان قیدهایی مانند «اخیراً»، نشان داده شده که واژه یا معنیِ مدنظر در متن‌های کهن فارسی به‌ کار نرفته و جدید است. این در صورتی است که اغلبِ این واژه‌ها یا معنی‌ها در متن‌های معتبر کهن فارسی به‌ کار رفته‌اند و گاه بسامد بالایی نیز دارند؛ مانند: آنچه‌ که، استعفادادن، استمدادطلبیدن، اسلحه، اَعراب، الاغ، انجام، دریافت‌کردن، سؤال‌پرسیدن و فکور.

آیا «آنچه که» و «آنچه را که» درست است؟

پیکره‌های موجود در هنگام تدوین غلط ننویسیم

ممکن است برخی متذکر شوند در دههٔ ۱٣۶۰ پیکره‌ای در زبان فارسی وجود نداشته‌ است؛ حال آنکه در آن دوران، در «مؤسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا»، پیکره‌ای بزرگ برای تألیف لغت‌نامهٔ فارسی گردآوری شده بوده‌ است.

لغت‌نامهٔ فارسی فرهنگ بزرگی است که پژوهشگران مؤسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا پس از به سرانجام رساندن لغت‌نامهٔ دهخدا، تدوین آن را آغاز کردند و اکنون نیز در حال تألیف آن هستند و تا سال ۱٣٩۷ نزدیک به پنج‌هزار صفحه از آن را منتشر کرده‌اند.

افزون‌ بر این، پژوهشگران دکتر علی رواقی نیز در «مؤسسهٔ شهید محمد رواقی»، پیکره‌ای کلان گرد آورده بوده‌اند.

هر دوِ این پیکره‌ها در اختیار پژوهشگری مانند ابوالحسن نجفی بوده‌ است.

پس از انتشار ویراست دوم نیز، از دههٔ هشتاد، پیکرهٔ گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نرم‌افزار دُرج که پیکرهٔ تاریخی زبان فارسی است، در اختیار وی بوده‌ است؛ اما تا جایی که نگارنده می‌داند، مؤلف غلط ننویسیم، نه خود و نه به دستیاری کسی که به مبانی رایانه آشنا باشد و بتواند در این پیکره‌های رایانه‌ای جست‌وجو کند، از پیکره‌های در دسترس خود استفاده نکرده است.

بی‌توجهی به اهمیت پیکره

اشکال کار نه در نداشتن پیکرهٔ زبانی، بلکه بی‌توجهی به اهمیت پیکره در پژوهش‌های زبانی بوده‌ است. متأسفانه این بی‌توجهی به پیکره امروز نیز در ویرایش زبانی فارسی وجود دارد. بی‌گمان اگر مؤلفِ غلط ننویسیم به‌جای مراجعه به کتاب‌های مربوط به «درست‌نویسی» و آثاری مانند لغت‌نامهٔ دهخدا، به این پیکره‌های زبانی استناد می‌کرد، غلط ننویسیم یک‌سره با آنچه امروز در اختیار داریم، متفاوت می‌شد.

۳. ادعای کاربردنداشتن در زبان عربی

دیگر کاستی مهم غلط ننویسیم نظرهای قاطعانه‌ای است که مؤلف آن دربارهٔ کاربردنداشتن برخی واژه‌ها در زبان عربی می‌دهد. توضیح اینکه عبدالرسول خیام‌پور در سال‌های ۱٣٢۷ و ۱٣٢۸ چند مقاله با عنوان «غلط مشهور» در نشریهٔ دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تبریز منتشر کرد و در آن‌ها، به آن دسته از واژه‌های عربی پرداخته بود که در فارسی با تلفظ یا معنی متفاوت به‌ کار می‌رود یا به‌گمان او، در عربی کاربرد ندارد.

محمدحسین رکن‌زادهٔ آدمیت نیز در ارکان سخن (١٣۴٧) در فصل «اغلاط مشهوره» (ص١١ تا ۵٧)، مطالبی مشابه آرای عبدالرسول خیام‌پور بیان کرد.

آیا «صمیمی» درست است؟

نجفی این آرا را در غلط ننویسیم وارد کرد. نتیجه آنکه در غلط ننویسیم، صدها واژه وجود دارد که مؤلف آن معتقد است در عربی به‌ کار نرفته‌اند. در چاپ نخست این کتاب، نزدیک به تمامیِ این واژه‌ها غلط دانسته شده بودند؛ ولی با انتقادهای بسیاری که به کتاب شد، در ویراست دوم، مؤلف غلط ننویسیم تا حدی از روش خود روی‌گردان شد و حُکم به درستی «برخی» از آن‌ها داد.

شگفت آنکه منتقدان غلط ننویسیم برای بررسی درستی و نادرستیِ این دست از آرای نجفی، به فرهنگ‌های عربی مراجعه نکرده‌اند تا خود شاهد کاربردداشتن یا نداشتن این گروه از واژه‌ها در زبان عربی باشند و تنها به کاربردداشتن این واژه‌ها در فارسی اشاره کرده‌اند.

شگفت‌تر آنکه این آرای نجفی به ده‌ها کتاب مربوط به ویرایش زبانی راه یافته‌ است و مؤلفان این کتاب‌ها نیز، بی هیچ پژوهشی، به رونویسی از مندرجات غلط ننویسیم بسنده کرده‌اند. نتیجه آنکه این آرا به‌گستردگی در میان ویراستاران فارسی رواج یافته‌ است؛ حال آنکه بسیاری از واژه‌هایی که خیام‌پور، رکن‌زادهٔ آدمیت و نجفی و پیروان او آن‌ها را «از ساخته‌های فارسی‌زبانان در دوران متأخر» می‌دانستند، هم در عربی به‌ کار رفته‌ است و هم در فارسی کهن شاهدهای پرشمار دارد.

بازاندیشی در ویرایش زبانی فارسی

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد