بیتردید ادبیات در گرمنگهداشتن اجاق عشق و جهتدادن به آن، نقش مؤثری داشته. نویسندگان و شاعران رابطهٔ زن و مرد را محور اصلی نیروی تخیل خود قرار دادهاند و جریانهای عادی را با چنان آبوتابی بیان کردهاند که بیاختیار خواننده مشتاق میشود که خود را در تجربهٔ عشقی آنان شریک سازد و میکوشد تا شخص موردنظر خود را با خواندههای خود مطابقت دهد.
معیارهای زیبایی لااقل در فروع میتوانسته است زمانبهزمان تغییر کند. مثلاً در ادبیات گذشتهٔ ایران، لبهای قیطانی، چشم درشت، صورت گردِ شبیه به ماهِ تمام و احیاناً غبغب، پسندیده شناخته شدهاند؛ ولی اکنون از دور خارج گردیدهاند. موی نقش بسیار مهمی داشته. بلندی و سیاهی و انبوهی آن، نهتنها از جلوههای زیبایی بوده، بلکه شاید ناآگاهانه نشانهٔ سلامت و قابلیت باروری نیز شناخته میشده.
گزیدهای از: محمدعلی اسلامی ندوشن، تأمل در حافظ؛ بررسی هفتادوهفت غزل در ارتباط با تاریخ و فرهنگ ایران، چ۲، تهران: یزدان و انتشار، ۱۳۸۸، ص۲۳ و ۲۴.
گزیننده: معین پایدار، مدیر اجرایی انجمن فرهنگیآموزشی ویرایش و درستنویسی.