تکوتنها و کمی خسته، در دفتر «ویراستاران» شیراز نشستهام. کتابی از بلقیس سلیمانی نظرم را جلب کرده است: بازی عروس و داماد. روی جلد و بالاتر از عنوان کتاب، عبارت «چاپ دهم» خودنمایی میکند و نشان نشر محترم چشمه هم در گوشهٔ سمت راست نشسته است. برای آشنایی با نویسنده و داستاننویسیاش، داستانک دوصفحهای نخست را میخوانم و لذت میبرم؛ اما به آخرین جملهٔ داستان که میرسم، همهچیز بههم میریزد:
این زخم را خوب میشناختم؛ مجازات پسرک نهسالهای بود که شیرکاکائو خواهر هشتسالهاش را خورده بود.
حالا با خود میاندیشم که اشتباه فهمیدهام یا اشتباه است! ولی اگر دومی درست باشد، حدیث مفصل بخوان که ده بار کتابی را چاپ کردهایم و باز… . آنچه گمان میکنم ایراد این جمله است، نکتهای است که در بند دوم جمله پیش آمده است: …«شیرکاکائو» خواهر هشتسالهاش را خورده بود. بهنظرم، درستش این است: «شیرکاکائوی» خواهر هشتسالهاش را خورده بود.
مشخصات کتابشناختی: سلیمانی بلقیس، بازی عروس و داماد، چ۵، تهران: چشمه، ۱۳۹۰.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
دو گونه «و» در پایان واژهها میبینیم. وقتی قرار است کسره بگیرند، دستورخطشان اینگونه است:
۱. شبیه به صدای او: مو، عمو، آلو، زالو، راسو، تودرتو، پُررو، پستو، سوسو، کاکائو، گامبو و… .
فقط باید «ی» میانجی بگیرد: موی بلند، کاکائوی خواهرش، سوسوی ضعیفی و… .
۲. شبیه به صدای اُ: رهرو، جلو، پرتو، قلمرو، مالرو، پیشرو و… .
در صفحهٔ ۲۹ کتابچهٔ دستورخط فرهنگستان آمده است که گاهی با «ی» میانجی میآید، مانند «پرتوی آفتاب» و گاهی بدون آن، مانند «پرتوِ آفتاب». آوردن یا نیاوردن صامت «ی» میانجی تابع تلفظ خواهد بود.
بهعلت اینکه با مصوت بلند «او» پایان یافته است، میبایست از صامت میانجی «ی» استفاده کنیم؛ لذا «کاکائوی خواهرش» صحیح است.