یکی از آفتهایی فضای مجازیِ امروزِ ایران سهلانگاری شدیدِ زبانی است. تولیدکنندگان محتوا در وب فارسی، ازنظر زبانی بسیار کمدقتاند. نمونۀ روشن این اتفاق، ویدئویی است از محمدرضا ژاله با بیش از دومیلیون بازدید. اولین جملۀ این ویدئو را بررسی میکنیم.
یکی از آفتهایی که در فضای مجازیِ امروزِ ایران بهوفور به چشم میخورد، نوعی سهلانگاری و سرسریگیریِ شدیدِ زبانی است که بیاعتنایی و آسانگذریِ کاربران بیشازپیش به آن دامن میزند. بهبیان شفافتر، کسانی که در فضای مجازی ایران محتوا تولید میکنند و مطلبهایی منتشر میسازند، ازنظر زبانی بسیار کمدقتاند و خطاهایی از همه نوع در نوشتۀشان ملاحظه میشود. ازسوی دیگر، مخاطبان نیز در مواجهه با اینگونه خطاها و نارساییها واکنشی نشان نمیدهند و با بیاعتنایی تمام از آن میگذرند.
نمونۀ روشن این اتفاق، ویدئویی است که در بالا آمده و محمدرضا ژاله، یکی از فعالان بهشهرترسیدۀ فضای مجازی، آن را نویسندگی و کارگردانی و اجرا کرده است. این ویدئو تا امروز در فضای اینستاگرام بیش از دومیلیون بار دیده شده و صدهاهزار لایک خورده است. توجهتان را به اولین جملۀ این ویدئوی پربازدید جلب میکنم:
از مضرات زنبودن در جامعهٔ ایرانی، البته در برخی از خانوادهها، نوید استقلال فردیه که ریشه در آینده داره و آیندهای پر از حسرتهای ریشهکنشده در گذشته.
معنیاش را متوجه شدید؟ سعی کنید مقصود این گویندهٔ پرطرفدار را صرفاً باتوجهبه همین جمله دریابید. به نظر بیمعنی نمیآید؟
جملۀ یادشده از چند نظر عیبناک است. اشکالی که در نگاه نخست به چشم میآید، پیچیدهگوییِ بهظاهر جذاب است. گویی نویسنده با این ترفند خواسته است کلام خود را عمیقتر و پرمعنیتر از آنچه هست، بنمایاند.
همچنین اینکه «نویدِ استقلال فردی» در این گزاره مصداقی از «مضرات زنبودن» شمرده شده، بهلحاظ بلاغی، ناصحیح است؛ زیرا پیدا است که «مضرات» واژهای است با معنیِ منفی و «نوید» کلمهای است با معنیِ مثبت. بهبیان دیگر، «نوید استقلال فردی» را که معنیِ مثبت دارد، بههیچوجه نمیتوان «ضرر» پنداشت. البته اگر غرض از این کاربرد، نیشوکنایه و تعریض باشد، میشود آن را پذیرفت؛ اما بافت کلام چنین چیزی را تأیید نمیکند و درنتیجه، همنشینی دو واژۀ مذکور، پذیرفتنی نیست.
افزونبراین، «ریشه در چیزی داشتن» عبارتی است که به منشأ و علتِ چیزی دلالت میکند و گفتن ندارد که منشأ و علت منطقاً پیش از بروز آن پدیده رخ میدهد یا وجود دارد. برای مثال، جملۀ «نابسامانی اقتصادی ریشه در بانکداری معیوب دارد» دال بر این است که اول «بانکداری معیوب» وجود دارد و سپس «نابسامانی اقتصادی» بهدنبال آن پدیدار میشود. بنا بر این توضیحات، سخنگفتن از اینکه چیزی ریشه در آینده دارد، تقریباً بیمعنی است؛ چراکه آینده هنوز نیامده تا پیامدها و معلولهایش مشخص شود. درنتیجه، «نوید استقلال فردی که ریشه در آینده داره» سخن مغشوش و بیمفهومی است.
خطای دیگری که در نوشتۀ بالا رخ داده، به واژۀ «حسرت» برمیگردد. این کلمه غالباً بهمعنی «ناراحتی از نبودِ چیزی» است. بنابراین، «حسرتهای ریشهکنشده» تقریباً معنیِ «ناراحتیهای ریشهکنشده» میدهد و درنتیجه، مفهومی مثبت است. درواقع، صورتبندی جمله نشان میدهد که در گذشته، حسرتهای کسی که در این جمله دربارهاش سخن به میان آمده، ریشهکن شده و از بین رفته است. اما چنانکه از شواهد و قرائن برمیآید، منظور گوینده مطلقاً این نیست؛ بلکه وی دارد درخصوص «خواستهها و آرزوهای سرکوبشده» صحبت میکند که به عقدههایی در آینده منجر میشود.
من نمیدانم محمدرضا ژاله هنگام نوشتن این جمله دقیقاً چه چیزی در ذهن داشته؛ اما بنا بر آنچه گفتم، جملهاش یکسره بیمعنی است و اگر معنایی هم از آن برداشت شود، کاملاً از روی نشانههای بیرونی و قبل و بعدِ جمله است.
بااینهمه، آنچه بیش از هر چیز آدم را به حیرت میاندازد، این است که از آن دومیلیون نفری که این ویدئو را دیدهاند و از آن چندصدهزار نفری که آن را پسندیدهاند، یک نفر هم نیامده معنیِ این جمله را بپرسد و به این بیمعنایی واکنش نشان دهد. تأسفبرانگیز است. سهلگیری و سرسریگذری تا چه حد؟
درهرحال، باتوجهبه نشانههای موجود، به نظر میرسد میتوان جملۀ یادشده را کمابیش اینطور ویرایش کرد (هرچند گمان نمیکنم بهسبب پیچیدگی و نارسایی بیشازحد جمله، این ویرایش هم منظور نویسنده را بهدرستی برساند):
از مضرات زنبودن در جامعهٔ ایرانی، البته در برخی از خانوادهها، نوید استقلال فردیه که ریشه در خواستههای سرکوبشدۀ گذشته داره.
4 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
سلام
از دقت شما سپاسگزارم اما به نظر من جملة شما مقصود گوينده را نميرساند. البته اگر مقصودش را بخواهيم برسانيم بيش از يك جمله ميشود:
از مضرات زن بودن در جامعة ايراني، البته در برخي خانوادهها، نويد واهي استقلال فردي در آينده است؛ آيندهاي كه پر از حسرت آزاديهاي ريشهكنشده در گذشته است.
با سلام، به نظر من جمله پیشنهادی نتوانسته مشکلات مفهومی جمله اصلی را حل کند. پیشنهاد بنده:
از مشکلات زن بودن، البته در برخی خانوادههای ایرانی، نوید استقلال فردی در آینده است، و آینده هم بهواقع بهجز افسوس آزادیهای سرکوبشده گذشته نیست.
از نوشتارتون لذت بردم، سپاسگزار.
خیلی عجیبه که انسانی که فقط یک راه (فعلا) برای ارتباط با همنوعش داره: زبان – گفتاری (صدا یا علامت)، نوشتاری (خط یا نقاشی) – تازه انقدر نسبت بهش بیتوجهه و در حال خرابکاری، دقیقا شبیه کاری که با تنها سیارهی قابل سکونتش (فعلا) داره میکنه.
در مورد این جمله، به نظر من، چون حال و هواش انتقادیه، واژهی نوید بهتره با وعده جایگزین بشه، و ضمنا “مضرات زن بودن” معنی نداره، “ضرر” از انجام کاری به وجود میاد نه صرفا بودن …، برای حالت و بودن، واژهی “مشکل” درستتر به نظر میاد. (مثل: مشکل کوچک بودن خانهاش را با طراحی بهتر حل کرده…)
پیشنهاد من:
«یکی از مشکلات خانمها در جامعهی ایرانی، البته در برخی از خانوادهها، وعدهی استقلال فردی در آیندهست، آیندهای که پر از حسرتهای گذشته خواهد بود.»
این نوشته بسیار عالی بود. من از خواندن این مطلب فهمیدم که بسیاری از انسان ها بدون اینکه معنا و مفهوم جمله ای را بفهمند، بی دلیل آن را می پسندند.