در گروه تلگرامی «ویراسـتاران» هر روز بحثهای داغی درمیگیرد. این بحث دربارهٔ کژتابی در ۲۳اردیبهشت۱۳۹۶ مطرح شد. شما هم پایین همین صفحه نظرتان را بگذارید.
مشارکتکنندگان در بحث | ||
عرفان برقبایی | افشین | روحالله نــوری |
صدرا | رضا خبازها | محمد یوسفی |
سیدحمید حیدریثانی |
من مثل استادم آقای بهشتی با توهین عقبنشینی نمیکنم.
عرفان برقبایی [۱۳.۰۵.۱۷ ۱۷:۱۶]
من دو معنای کاملاً متضاد از این جمله برداشت کردم! حس میکنم #کژتابی شدیدی دارد؛ اما مطمئن نیستم.
افشین [۱۳.۰۵.۱۷ ۱۷:۱۹]
واقعاً هم کژتابی دارد.
برداشت اول: استادم، آقای بهشتی، با توهین عقبنشینی میکرد؛ اما من مثل او نیستم.
برداشت دوم: استادم، آقای بهشتی، با توهین عقبنشینی نمیکرد. من هم مثل او هستم.
روحالله نــوری [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۱۹]
برداشت سوم هم دارد اما چون اسائهی ادب به محضر شهید بهشتیست از گفتنش معذوریم.
افشین [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۲۹]
درست میفرمایید.
برداشت چهارمی هم دارد! که اینیکی اسائهٔ ادب به شاگردشان است! بنابراین از گفتن آن هم معذوریم.
صدرا [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۳۲]
اگر منظور «مثلِ» است من هیچگونه کژتابی ئی نمیبینم. کژتابی از ذهنِ ماست نه از زبانِ ما. در زبان، ما «مثلِ» داریم و در مقابلش «برخلافِ» را. ولی ذهنِ ما «مثلِ» را هم گاهی به معنای «برخلافِ» میپندارد، که نادرست است. «مثل» فقط معنای مثل دارد و باید به ذهنمان بیاموزیم که از ساختِ درست انتزاعِ نادرست نکند.
رضا خبازها [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۴۴]
این ساختار “آ مثل ب چنان نیست” همیشه کژتابی میآفریند!
گذشته از اینکه معلوم نیست شهید بهشتی و شاگردش هرکدام عقبنشینی میکردهاند یا نه، “با توهین” هم کژتابی دارد و برداشتهای دیگری را ممکن میسازد: شهید بهشتی توهین میکردهاند یا دیگران به ایشان توهین میکردهاند؟ (تنها برداشت ممکن از “با توهین” “در برابر توهین” و “به سبب توهین” نیست. میتواند بای معیت باشد و چنین برداشتهایی را هم محتمل کند: شهید بهشتی وقتی عقبنشینی میکردهاند توهین میکردهاند و شاگردشان نمیکند؛ حالا نمیدانیم که عقبنشینی میکند و توهین نمیکند یا عقبنشینی نمیکند و توهین هم نمیکند!)
رضا خبازها [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۴۷]
[In reply to افشین]
منظورتان همینها بود که از “با توهین” برداشت میشود؟
افشین [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۴۸]
به مبحث کژتابی علاقهدارم؛ بنابراین با کسب اجازه از دوستان، برداشت چهارم را بر زبان میآورم. خدایا، خودت از سر تقصیرات ما بگذر.
برداشت چهارم:
استادم، شهید بهشتی، مظلوم بود و در برابر توهین عقبنشینی میکرد؛ اما من مثل ایشان نیستم و متقابلاً توهین میکنم!
روحالله نــوری [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۵۲]
[In reply to رضا خبازها]
برداشت سوم بنده به همین دلیل بود. درست میفرمایید “با” چون هم میتواند در معنای معیت باشد و هم تقابل، در اینجا عامل کژتابی شده.
رضا خبازها [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۰:۵۴]
[In reply to افشین]
بله. به جای عقبنشینی، خیلی کارها میشود کرد.
عرفان برقبایی [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۱:۱۳]
[In reply to صدرا]
بله صدرا جان.
من هم به همین دلیل عرض کردم مطمئن نیستم؛ اما همونطور که آقای افشین و آقای خبازها و دیگر دوستان فرمودند، میبینیم که در هرصورت برای مخاطب ابهام ایجاد میکند. مخصوصاً برای خوانندگانی که با آقای بهشتی آشنایی ندارند.
نمیدانم…
محمد یوسفی [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۱:۴۱]
[In reply to صدرا]
گمان کنم در طول این چند سال، این اولینبار باشد که شما چیزی را «تجویز» میکنید و زبان طبیعی و چیزی را که بهکار رفته، درخور چونوچرا میدانید!
صدرا [۱۳.۰۵.۱۷ ۲۲:۴۲]
تجویز هرگاه مندرآوردی و بیهوده و دفاعناپذیر باشد حتمن با آن مخالف بوده و هستم. اما اگر تجویزی به دقتِ زبانی و غنای زبانی کمک کند و ابهامها را کنار زند حتمن آن را روا میدانم.
سیدحمید حیدریثانی [۱۴.۰۵.۱۷ ۰۶:۱۱]
[In reply to رضا خبازها]
پس چهار حالت ممکن در قالب راه اصلاحشان:
۱. من مثل شهید بهشتی نیستم که با توهینکردن به دیگران، عقبنشینی کنم.
۲. من مثل شهید بهشتی نیستم که با توهینشدن به من، عقبنشینی کنم.
۳. من مثل شهید بهشتی هستم و با توهینکردن به دیگران، عقبنشینی نمیکنم.
۴. من مثل شهید بهشتی هستم و با توهینشدن به من، عقبنشینی نمیکنم.
و چهارمی درست است.
آن «به من» و «به دیگران» را برای تصریح بر معنا آوردم. در جملهٔ سرراست فارسی، شاید لازم نباشد و به ژرفساخت برود.
آمادهسازی: سیدحمید حیدریثانی heydarisani.ir