برخی معتقدند عبارت «در سنّ …سالگی» درست نیست؛ اما در این ساخت، «سال» و «سن» با یکدیگر مترادف نیستند. نیز این ساخت در متون کهن و معاصر به کار رفته است.
برخی معتقدند
برخی معتقدند عبارت «در سنّ …سالگی» درست نیست و باید یا واژهٔ سن یا واژهٔ سالگی را از آن حذف کرد و مثلاً باید گفت: «در بیستسالگی» یا «در سن بیست»، و نه «در سن بیستسالگی».
پاسخ
۱. برخی سن را در این معنی مترادف با سال انگاشتهاند و نتیجه گرفتهاند که وجود دو واژهٔ مترادف در یک ساخت نحوی حشو است. حال آنکه در این ساخت، سال و سن با یکدیگر مترادف نیستند؛ زیرا سال واحدواژه است. واحدواژهها پس از عدد میآیند و مثلاً میگوییم «دو سال زندان»؛ در حالی که نمیتوان گفت «*دو سن زندان».
٢. سن در این معنی فقط با سال به کار نمیرود و حتی میتوان گفت: «در سن ششماهگی» (برگرفته از اینترنت).
٣. از دیدگاه نحوی، در این ساخت که از حرف اضافه + اسم + نشانهٔ اضافه + عدد + واحدواژه + پسوند «ـه» + پسوند «ـی» ساخته شده است، میتوان اسم و نشانهٔ اضافهٔ آن (یعنی سنِ) را حذف کرد و گفت: «در بیستسالگی».
۴. از دیدگاه درزمانی (تاریخی)، ساخت کمابیش مشابهی در فارسی میانه نیز وجود داشته است. خودِ این ساخت نیز دستکم از سدهٔ ششم، با بسامد بالا، در متنهای معتبر فارسی به کار رفته است:
Pad dād ī pānzdah-sālag (ترجمه: در سن پانزدهساله) (کارنامهٔ اردشیر پاپکان، چاپ فرهوشی، ص۱٢ و ۱٣).
قرن ۶: خواجه بلفتح گفت: «من در سن هفدههچدهسالگی بودم پیش شیخ آمدم» (محمد منور، اسرار التوحید، ج۱، ص۱۴٧).
قرن ٧: آوردهاند که امام یگانه ابوحفص کبیر (رحمةاللهعلیه) در اول حال که جوان بود، در سن بیستسالگی، دختری را از معارف بخواست (عوفی، جوامع الحکایات، جزء ٢، قسم ۱، ص۱۱٣).
قرن ٨: حضرت خداوندگار ما در آن وقت به سن چهاردهسالگی بوده است (رسالهٔ سپهسالار، ص۱۵).
قرن ٩: کمانکش در فرخزاد نگاه کرد، کودکی دید در سن چهاردهسالگی (دارابنالهٔ بیغمی، ج۱، ص۶۱).
قرن ۱٠: بهرام در سن بیستسالگی به پادشاهی رسید (حبیبالسیر، ج۱، ص٢٣۴).
قرن ۱۱: من در سن چهاردهسالگی بودم که از گیلان خروج کردم (عالمآرای صفوی، ص۵٩٨).
قرن ۱٢: چون به سن دهسالگی رسید، سوار مرکب گردیده، به شکار شیر و پلنگ و گراز میرفت (محمد مروی، عالمآرای نادری، ج۱، ص٧).
قرن ۱٣: در سن دهسالگی از مکتب گریخت (نقیبالممالک، امیرارسلان، ص٧٧).
قرن ۱۴: بانوی مرا که اسمش شکرلب است، در جوانی به سن شانزدههفدهسالگی به شیخی پیر متمول دادند (میرزاحبیب، حاجیبابا، ص۶۴۷).
۵. این ساخت در گفتار و نوشتار معاصر فارسی رواج تام دارد:
مرا به سن سیزدهسالگی برای تحصیل به اروپا … بردند (سعید نفیسی، خاطرات نفیسی، ص۵٣٧).
در سن هفتادوچهارسالگی … زندگیاش پایان یافت (غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم، ج٢، ص٣٧۴).
پارسیها فرزندان خود را از سنین پنج تا بیستسالگی فقط سه چیز میآموزند: سواری، تیراندازی، و راستگویی (عبدالحسین زرینکوب، نقش بر آب، ص۱٨۱).
نتیجه
در سنِ …سالگی درست است.