برخی معتقدند فکور در لغت عرب نیامده و در متون معتبر فارسی نیز به کار نرفته است؛ پس بهکاربردن آن درست نیست.
پاسخ
١. فکور دستکم از سدۀ ششم در متنهای معتبر فارسی به کار رفته است:
قرن ۶: گهی به جیب فروبرده سر چو بوتیمار / ز فکر دور و لکن چو غمگنان فکور (اثیر اخسیکتی، ص١٨٠).
قرن ۶: گذر ز عقل و عشق طلب کن که جان پاک / چندین عقیله از غم عقل فکور یافت (دیوان عطار، چاپ تفضلی، ص٧٥٤).
قرن ٧: از بس که در بدايت و نهايت کارها نگرم و بر چپ و راست احوال چشم اندازم و غوامض امور بازجويم، هميشه فکور و رنجور باشم و آثار آن فکرت بر ظواهر من پديد آيد (وراوینی، مرزباننامه، ج١، ص٤٥٩).
قرن ٩: جرعهای آخر که از عقلی فکور / تشنه ماندم در بیابان غرور (دیوان قاسم انوار، ص٣٦١).
قرن ١٤: حاج معین شخصاً اول نمرهٔ رجال تجارتی ایران است و خودش آدم عمیق فکوری است (خاطرات سیدمحمد کمرهای، ج١، ص١١٥٥).
٢. فکور در فارسی معاصر نیز کاربرد دارد:
مردمان فکور عاقل هم همهجا میگفتند: این کشور نباید دنبال صنعت برود (عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج٣، ص٢٨٦).
همين مرد فکور و خردپيشه… هرچيز را نخست به ترازوی عقل میسنجد (غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم، ج١، ص٩٧).
پس از درگذشت ناگهانی میرزا مسعود، قیافهها قدری فکورتر شده بود (محمدعلی اسلامی ندوشن، روزها، ج٢، ص١٢٠).
٣. هرچند ممکن است واژۀ فکور در فرهنگهای عربی یافت نشود و ساختۀ فارسیزبانان باشد، چون از قدیم در فارسی به کار میرفته و از آن واژۀ مشتق فکورانه نیز ساخته شده است، نباید آن را غلط دانست.
نتیجه
بهکاربردن واژۀ فکور درست است.