از زمان بچگیام شنیده بودم که نان حرمت دارد و نانآور، عزت و اعتبار. همیشه هم بر این باور بودهام که ارزش نان، فراتر از غذاهای دیگری است که میخوریم. مثلاً تا حالا شنیدهاید کسی بگوید: «فلانی سیبزمینیآور خانه است» یا «فلانی گوشتآور خانه است»؟! اما این «نانآوربودن» را زیاد شنیدهایم.
چند روز پیش که خانوادگی برای خرید به فروشگاه بزرگی (خودشان میگویند هایپرمارکت) در شهرمان رفته بودیم، جلوی غرفۀ فروش نان، پسرم فرمان توقف داد که:
برایم نان تست بخر که بعدش بریم شکلاتصبحانه بخریم و برای فردای من ساندویچ درست کن که ببرم مدرسه!
زمانی که از خانم فروشنده تقاضای یک بسته نان تست میکردم، چشمم به بستۀ نان ساندویچی سنتی افتاد، از همانهایی که وقتی بچه بودم، طعم ساندویچ را با آن تجربه کرده بودم، همانهایی که بوی دوران مدرسهام را میداد. از خانم فروشنده پرسیدم:
این نانها تازهاند؟
جواب داد:
مال صبحه. این نونهای کثیف رو ما نمیپزیم. اینها رو از بیرون برامون میارن.
با شنیدن اصطلاح «نان کثیف» یکه خوردم و سریع پرسیدم:
نان کثیف؟!
و خانم توضیح دادند که:
بله، به نونهایی که بهروش سنتی درست میشن، اصطلاحاً میگن نون کثیف.
بگذریم از گفتوگوی معترضانهای که دراینباره بین من و خانم نانفروش صورت گرفت و در نهایت با چشمغرۀ پسرم به پایان رسید؛ اما از آن روز، ذهن من درگیر این اصطلاحی است که تابهحال نشنیده بودم و این پرسش مدام به ذهنم میآید که این اصطلاحات را چهکسانی روانۀ جامعه میکنند؟!
آیا ما دیگر به این معتقد نیستیم که واژهها و مفاهیم باید با هم سازگاری داشته باشند؟
آیا واقعا صفت «کثیف» برای موصوف محترم و مقدسی چون «نان» برازنده است؟!
و آیا اگر اینگونه نانها بهصورت سنتی و غیرمکانیزه یا حتی غیربهداشتی تهیه میشوند، واقعاً نمیشود با یک اصطلاح دیگر، این مفهوم را رساند؟
فرستادهٔ مریم شاهحسینی، کارشناسارشد زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه، شناسهٔ تلگرام: @Man1388
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
باید بپذیریم که واژهها قدرتمندند. ماسارو ایموتوی ژاپنی بر این باور است که مولکولهای آب به واژههایی که ما انسانها در صحبتهامان به کار میبریم، واکنش نشان میدهد. یادم نیست کدام شاعر خوش قریحه، اما شاعری گفته است:
من با کلمههایی که برای شعر میفرستم، تمام خودم را میفرستم.