«اَثْنا» یعنی «وسط، میان» و «اِثنا» در ترکیب «اِثْناعَشَر» بهمعنای «دوازده» است. برخی معتقدند کاربرد «اَثناعشر» درست نیست؛ اما در واژهٔ فارسیشدهٔ «اَثناعشر» واکهٔ هجای نخست از واکهٔ هجای دوم تأثیر پذیرفته و e به a بدل شده است و همین تلفظ اخیر نیز تلفظ معیار این واژه در فارسی است.
برخی معتقدند
برخی معتقدند این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد.
«اَثْنا»، به فتح اول و سکون دوم، در عربی بهمعنای «وسط، میان» است و در فارسی فقط در دو ترکیب به کار میرود: یکی حرف اضافهٔ مرکب «در اثنای …» بهمعنای «در میانِ، در طی» مثلاً «در اثنای سفر پیغامی به من رسید»، و دیگری «در این اثنا» یعنی «در این میان، در این هنگام».
اما «اِثنا»، به کسر اول و سکون دوم، در فارسی فقط در ترکیب «اِثْناعَشَر» بهمعنای «دوازده» مستعمل است و صفت منسوب به آن «اِثناعشری» است که بالاخص در عبارت «شیعهٔ اِثناعشری» یعنی «شیعهٔ دوازدهامامی» به کار میرود. این کلمه را اغلب بهصورت «اثنی» مینویسند و گاهی نیز آن را به فتح اول تلفظ میکنند و البته غلط است.
پاسخ
۱. در واجشناسی، هرگاه در یک واژه یا گروه، واجی از واج دیگر تأثیر بپذیرد به آن قاعدهٔ هماهنگی (harmony) میگوییم. در واژهٔ فارسیشدهٔ «اَثناعشر» بهمعنی «دوازده»، که از واژهٔ عربیِ «إثناعَشَرَ» وام گرفته شده، واکهٔ هجای نخست، یعنی e، از واکهٔ هجای دوم، یعنی â، تأثیر پذیرفته و e به a بدل شده است. در نتیجه، فارسیزبانان برای راحتی بیشتر «اِثناعَشَر» را /اَثناعَشَر/ تلفظ میکنند و همین تلفظ اخیر نیز تلفظ معیار این واژه در فارسی است. در فارسی صدها واژه وجود دارد که واکهٔ یکی از هجاهای آنها از واکهٔ هجای کناری خود تأثیر پذیرفتهاست:
تبدیل e به a: آخِر ← آخَر، اسلِحه ← اسلَحه، اشِعه ← اشَعه، بِساط ← بَساط، بِنا ← بَنا، تَبِعات ← تبَعات، تفرِقه ← تفرَقه، جِوار ← جَواز، جِهاد ← جَهاد، خِزانه ← خَزانه، خِطاب ← خَطاب، خِلاف ← خَلاف، رِدا ← رَدا، سِهام ← سَهام، شِهاب ← شَهاب، طِحال ← طَحال، عِلاج ← عَلاج، عِلاقه ← عَلاقه، غِذا ← غَذا، غِربال ← غَربال، فِرار ← فَرار، قِطار ← قَطار، کافِر ← کافَر، لِحاف ← لَحاف، مرتفِع ← مرتفَع، مقنِعه ← مقنَعه، مِنبر ← مَنبر، مِنطقه ← مَنطقه، نِهایت ← نَهایت، و دهها واژهٔ دیگر (به فرایند کاهش ارتفاع زبان در تولید واکه، مانند تبدیل e به a، «افتادهشدگی» میگوییم).
تبدیل o به a: خیزُران ← خیزَران، رُواق ← رَواق، عُنّاب ← عَنّاب، قُواره ← قَواره، لُعاب ← لَعاب، مُفاد ← مَفاد، و دهها واژهٔ دیگر.
تعداد واژههایی که دستخوش قاعدهٔ هماهنگی شدهاند، بسیار بیش از اینهاست. اگر تلفظ واژهٔ «اِثنا» بهصورت /اَثنا/ غلط باشد، تلفظ تمامی دهها واژهٔ ذکرشده و صدها واژهٔ ذکرنشدهٔ دیگر نیز غلط است که البته پذیرفتنی نیست.
۲. ممکن است برخی این نقد را وارد کنند که اگر واژهٔ «اِثناعشر» بهصورت /اَثناعَشَر/ تلفظ شود، ممکن است شنونده آن را با واژهٔ «اَثنا» بهمعنی «وسط، میان» خَلط کند. در پاسخ به این سؤال مُقَدَّر باید گفت که بافت زبانی هرگونه ابهام احتمالی را برطرف میکند. فراموش نکنیم که «اَثنا» (< عربی: اِثنا) واژهٔ مستقلی نیست و فقط در «اثناعشر» به کار میرود.
۳. «اثنیعشر»، «اثنیعشرة»، «اثنیعشری» و «اثنیعشریه» دستکم از سدهٔ چهارم در متنهای معتبر فارسی بهکار رفتهاست:
قرن ۴: بواب: آن رودههاست که بین معده پیوندد و آن را اثنیعشری گویند (قمری بخاری، التنویر، ص۵۱).
قرن ۵: ابوبکر… اندر سنهٔ اثنیعشر حج کرد (گردیزی، زین الاخبار، ص۵۳).
قرن ۶: اصل مذهب شیعهٔ اصولیهٔ امامیهٔ اثنیعشریه آن است که… (عبدالجلیل رازی، النقض، چ۲، ص۴۱۶).
قرن ۷: فرقت بیستم از شیعه امامان اثنیعشریاند (تبصرة العوام، ص۱۸۸).
قرن ۸: مِعاء [روده] را اثنیعشر از بهر آن میگویند که طول آن بهمقدار عرض دوازده اِصبَع [انگشت] از اَصابِع آن شخص باشد (ابوالمجد بیضاوی، مختصر در علم تشریح، ص۳۰۱).
قرن ۹: خواجه صفیالدین… بر اصول پردههای اثنیعشر چند شعبه تفریع کرده بود (میرخواند، روضة الصفا، ج۵، ص۲۵۲).
قرن ۱۰: آفتاب حقیقت مذهب اثنیعشری ارتفاع پذیرفت (روملو، احسن التواریخ، ج۲، ص۹۷۷).
قرن ۱۱: پای مبارک آن رواجدهندهٔ دین اثنیعشر را بوسیدند (عالمآرا، عالمآرای صفوی، ص۹۰).
قرن ۱۲: روده نخستین اثنیعشری از آن گویند که طول او دوازده انگشت مضموم میباشد به انگشتان صاحبش (ارزانی، مفرح القلوب، ص۲۳۵).
قرن ۱۳: گفت سبحانالله این گر ثانی افلاک نیست / از چه رو باشد بروجش در عدد اثنیعشر (دیوان قائممقام، ص۷۷).
قرن ۱۴: میدانی که در مذهب اثنیعشریه متعه، یعنی نکاح، هروقت به هر قدر و مدت باشد، جایز است (میرزا حبیب، حاجیبابا، ص۵۳۱).
منبع استخراج مثالها: بهروز صفرزاده، تحول آوایی واژههای عربی در فارسی، تهران: کتاب بهار، ۱۳۹۵.
پیکرهٔ زبانی استفادهشده در این پژوهش: پیکرهٔ گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بهسرپرستی دکتر علیاشرف صادقی.