۱. خروج از موازین و قواعد دستوری
یکی از موارد خروج از قواعد دستوری در زبان فارسی، تبعیت از دستورزبان عربی در مطابقت صفت و موصوف از نظر جنس است. یعنی در زبان عربی برای موصوف مذکر، صفت مذکر و برای موصوف مؤنث، صفت مؤنث میآورند؛ مثل: معلمٌ جیدٌ. در نثر فارسی نیز بسیاری از نویسندگان تحتتأثیر زبان عربی تا سالها پیش، از این قاعده تبعیت میکردند. ترکیبهای وصفی زیر غلط محسوب میشود: بانوی محترمه، نامهٔ مورخه و… .
نکتهٔ ۱. در زبان فارسی پارهای از ترکیبهای وصفی بهشکل عربی جا افتاده است؛ مانند: امور خارجه، گناهان کبیره و… . در زبان عربی برای اسامی جمع مکسر نیز صفت مؤنث میآورند. در زبان فارسی چنین قاعدهای وجود ندارد. باید بهجای علوم مختلفه بنویسم علوم مختلف.
نکتهٔ ۲. در زبان فارسی جایز نیست اسامی و صفات عربی مربوط به زنان را با «ة» مؤنث آورد؛ مثل شاعرهٔ گرامی.
۲. تنوین در فارسی
در زبان فارسی تنوین «ـً»، «ـٍ»، «ـٌ» وجود ندارد و تنها کلمات دخیل عربی در فارسی با تنوین به کار رفته است؛ مثل: اتفاقاً، غالباً.
قاعدهٔ ۱. در زبان عربی کلمهٔ غیرمنصرف تنوین نمیگیرد. از میان کلمات غیرمنصرف عربی، به دو کلمه، در زبان فارسی تنوین دادهاند که غلط محسوب میشود: اقلاً و اکثراً.
قاعدهٔ ۲. نمیتوان بهقیاس عربی، به کلمات غیرعربی اعم از فارسی، ترکی، مغولی و لاتین تنوین داد: ناچاراً، زباناً و… .
قاعدهٔ ۳. در زبان فارسی تمام کلمات تنویندار قید مختص هستند؛ بنابراین میتوان آنها را بهصورت قید فارسی بیان کرد: بهناچار، زبانی و… .
قاعدهٔ ۴. کاربرد کلمات عربی تنویندار در خط فارسی غلط نیست؛ اما در زبان معیار فارسی بهتر است بهجای اینگونه کلمات، واژهها و ترکیبهای فارسی قرار داد: بهندرت بهجای ندرتاً؛ بهتازگی بهجای اخیراً.
۳. معطوفکردن ترکیبهای اضافی
در زبان محاوره گاه پارهای ترکیبهای اضافی و وصفی بهصورت معطوف تلفظ میشوند و این غلط فاحش، گاه وارد زبان مکتوب نیز شده است و باید از آن پرهیز کرد. پارهای افعال معطوف در زبان فارسی امروز بدون واو عطف تلفظ میشوند که به زبان معیار نزدیکتر است:
ترکیب غلط معطوف | ترکیب اضافی صحیح |
قوس و قزح | قوس قزح |
زاد و بوم | زادبوم |
خواروبار | خواربار |
۴. ساخت مصدر جعلی (صناعی) با «یت»
در عربی نوعی مصدر از اسم منصرف ملحق به «ة» تأنیث ساخته شده که به آن مصدر صناعی گویند. این مصدر معمولاً از اسم فاعل، اسم مفعول، مصدر، اسم مکان و… بنا میشود. در زبان عربی در صورتی به این کلمات مصدر جعلی میگویند که قبل از آنها موصوف لفظاً و تقدیراً ذکر نشود؛ در غیر این صورت به آن اسم منسوب گویند.
ساختن مصدر جعلی، چه در فارسی و چه در عربی، در مواردی معمول بوده است که از همان ریشه هیچ مصدری که عین آن معنی را برساند، مستعمل نباشد و دیگر اینکه «یت» در آن لفظ، معنای بودن و شدن را برساند.
در زبان فارسی گاه از روی قیاس، کلمات غیرعربی را به «یت» ملحق کردهاند که در زبان معیار فارسی اینگونه کلمات غلط محسوب میشود. مثل: ایرانیت، منیت و… .
۵. ساخت کلمات قیاسی بهطریقهٔ قرینهسازی (Anology)
۵. ۱. تبعیت از زبان عربی
در زبان فارسی برخلاف زبان عربی نمیتوان از ریشهٔ سهحرفی کلمه، کلمات دیگری ساخت؛ اما گاه فارسیزبانان بهشیوهٔ قیاسی از بعضی کلمات فارسی یا عربی، کلماتی با مقولههای متفاوت دستوری ساختهاند که شایسته است از کاربرد آنها در زبان فارسی معیار علمی اجتناب شود. البته پارهای از آنها در زبان فارسی، مصطلح شده و کاربرد آنها جایز شمرده شده است.
کلمهٔ جعلی | کلمهٔ صحیح |
بلادرنگ | بیدرنگ |
گلایه | گله |
تبانی | همدستی |
۵. ۲. تبعیت از کلمات زبان لاتین و ترکی
در زبان فارسی، پارهای کلمات لاتین یا ترکی وارد شده است که از نظر شکل ظاهر و بهقیاس کلمات فارسی، تصور شده کلمهٔ مرکب یا عدد و معدودند؛ در نتیجه بهقرینهٔ آنها ساخته شده و گاه بعضی از آنها رواج یافته است.
برای نمونه، دوجین (dozen) یعنی یک بستهٔ دوازدهتایی از هرچیز. در فارسی ساخته شده: یک جین، سه جین و… .
دوقلو کلمهٔ ترکی مرکب از دوق از مادهٔ فعل دقماق بهمعنی زاییدن + لو: پسوند شباهت است. در فارسی ساخته شده: سهقلو، چهارقلو و… .
۶. کاربرد افعال وصفی (صفت فعلی)
فعل در زبان فارسی به دو صورت به کار میرود: فعل صرفی و وصفی. فعل صرفی دارای زمان و شخص است؛ ولی فعل وصفی بدون زمان و شخص است. فعل صرفی از رفتن: رفتم، رفته بودی و… . فعل وصفی از رفتن: تو دیروز رفته، آنها فردا رفته و… .
قاعده
در کاربرد فعل وصفی در جمله، باید به چند چیز توجه کرد:
۱. فاعل جملهٔ وصفی و صرفی یکی باشد:
درست: دیروز به موزه رفته، به تماشای آثار باستانی پرداختم.
غلط: دیروز به موزه رفته، دانشآموزان دبیرستان آنجا آمده بودند.
۲. بعد از فعل وصفی «واو» عطفی نمیآید:
درست: به خانه رفته، غذا خوردم.
غلط: به خانه رفته و غذا خوردم.
نکته: در جملههای عطفی باید به فعلهای دیگر جمله توجه شود؛ زیرا چه بسا جزء فعل کمکی از فعل اول، بهقرینهٔ فعل دوم حذف شده باشد.
درست: سالها پیش به دانشگاه رفته و درس خوانده بود.
اصل جمله: سالها پیش به دانشگاه رفته بودم و درس خوانده بودم.
۳. در جملهها و عبارتهای معطوف، شایسته است تا آنجا که میتوانیم، از بهکاربردن افعال وصفی اجتناب کنیم؛ زیرا تشخیص وجه وصفی از صرفی، بهویژه در افعال ماضی بعید و التزامی در صورتی که فعل بهقرینه حذف شده باشد، تا حدی دشوار است.
۴. در صورت لزوم بهکارگیری فعل وصفی، باید در یک جمله بیش از یک یا دو فعل وصفی به کار نبریم؛ زیرا کثرت کاربرد افعال وصفی موجب التباس زمان و شخص میشود.
چکیدهای از: ناصر نیکوبخت، مبانی درستنویسی زبان معیار فارسی، چ۱، تهران: چشمه، ۱۳۸۶، ص۵۸ تا ۶۶.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
با سلام و احترام
ضمن سپاس از مطالب آموزندهتان، متوجه یک اشتباه تایپی در متن شدم.
در جمله «فاعل جمله وصفی و حرفی یکی باشد»، باید بهجای حرفی، صرفی تایپ شود.
سپاس از دلسوزیتان. برطرف کردیم.