ناویراسته: پدر و مادر برای ما خیلی زحمت کشیدهاند. از جان خود برای رفاه و آسایش ما گذاشتهاند. آنها بهخاطر ما از همهچیزشان میگذرند، مبادا ما ناراحتی کوچکی داشته باشیم. آنان در مقابل این همه گذشت و فداکاری از ما توقع هیچچیزی ندارند. پس بر ما لازم است که تا میتوانیم برایشان هر کاری کنیم.
درنگ: پدر و مادر برای ما خیلی زحمت کشیدهاند. از جان خود برای رفاه و آسایش ما گذاشتهاند. آنها بهخاطر ما از همهچیزشان میگذرند، مبادا ما ناراحتی کوچکی داشته باشیم. آنان در مقابل این همه گذشت و فداکاری از ما توقع هیچچیزی ندارند. پس بر ما لازم است که تا میتوانیم برایشان هر کاری کنیم.
ویراسته: پدر و مادر برای ما خیلی زحمت کشیدهاند و از جانشان برای رفاه و آسایشمان مایه گذاشتهاند. آنها بهخاطر ما از همهچیزشان میگذرند، مبادا کوچکترین ناراحتیای داشته باشیم و در مقابل اینهمه گذشت و فداکاریشان، از ما هیچ توقعی ندارند. پس بر ما لازم است تا میتوانیم، برایشان هر کاری کنیم.
گزارش: ارتباط جملات ضعیف است که با عطفکردن اصلاح شد. در «از جان خود برای رفاه و آسایش ما گذشتهاند»، «مایه» را افزودیم تا عبارت روانتر و باورپذیرتر شود. «ما» بعد از مباد حشو است. برای تأکید بهتر است بهجای «ناراحتی کوچکی» بنویسیم «کوچکترین ناراحتی». «ناراحتی کوچکی» متن را بهسمت محاوره میکشاند و با این بافت نمیسازد. همچنین است «توقع هیچچیزی». در ضمن نویسنده در آوردن ضمایر منفصل افراط کرده بود که تا میشد، اینهم اصلاح شد.
نمونهای از: طاهره نوروزی.