virastaran.net/a/11739

مسابقهٔ ویرایش ۲: جملهٔ طولانی نفس‌گیر! | اعلام برنده

آموزش, اصلاح خطای منطقی و پیچیده‌نویسی, تمرین, ویرایش زبانی, ویرایش و درست‌نویسی

مسابقه ویرایش-ویراستاران-آزمون ویرایش-

این دومین مسابقه ویرایش وبگاه «ویراستاران» است. پاسخ‌ها و اسامی برندگان مسابقۀ اول را ببینید:

مسابقهٔ ویرایش ۱: مدیر عاشقِ جمله‌های طولانیِ بدون نقطه! | اعلام برندگان

برای این مسابقه، متنی پُر از جمله‌های طولانی نفَس‌گیر را به اشتراک می‌گذاریم. پیشنهاد می‌کنیم قبل از خواندن جمله، دَم بگیرید!

مسئلهٔ قابل‌توجه تربیت فرزند از سوی مادر و نوع سبک زندگی پسربچه‌های در حدود سن امیرعلی است که با ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر، پیتزا و حتی انتخاب نام اسب چوبی ساختهٔ پدرش (که امیرعلی در جواب مادر که می‌گوید اسم اسب چوبی‌ای که پدرش در زندان برایش ساخته است را رخش بگذاریم، اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند)، هنگام خرید، خواستن نظر پدر در خصوص انتخاب اسباب بازی و در نهایت خرید آنچه خود می‌خواهد (همان اسباب‌بازی و ماسک زورو)، حسرت امیرعلی در پی ماشین خارجی پدر دوستش، اینکه در خیال فوتبالیست ایدئال‌شدن، نام فوتبالیست خارجی را می‌آورد و دیگر المان‌های موجود در فیلم، همگی مبنی بر سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی در هر موقعیت و وضعیت زندگی حتی در بدترین حالت‌ها مثل زندگی امیرعلی و مادرش است که مدام این مسئله در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و حتی دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی، مادربزرگ امیرعلی و دیگر افرادِ به‌تصویرکشیده‌شده در فیلم دیده می‌شود.

متن را ویرایش صوری کرده‌ایم. ویرایش زبانی‌اش موضوع مسابقه است. باید جملات تودرتو را به چند جملهٔ کوتاه و فهمیدنی تبدیل کنید. این خواستهٔ اصلی ماست. اولویت بعد هم بقیهٔ اشکالات ویرایشی است.

این متن را ویرایش کنید و در قسمت دیدگاه‌ها در پایین همین صفحه بیندازید و بفرستید. تا ساعت ۲۴ یکشنبه ۱۵بهمن۱۳۹۶ هرکس بهترین پاسخ را داد، یک بن تخفیف برای خرید از وبگاه «ویراستاران» هدیه می‌گیرد. پاسخ‌های شما ۱۶بهمن۱۳۹۶ نمایش داده خواهد شد تا مزهٔ مسابقه نرود.

‌دقت کنید

ملاک ما در ارزیابی ویراسته‌های شما برای یافتن بهترین پاسخ، این دو تاست:

  1. کمترین تغییر ممکن؛
  2. بیشترین استفاده از کلمات و عبارات نویسنده.

هدف اصلی از ویرایش این متن هم تبدیل آن به چند جملهٔ کوتاه است.

جمع‌بندی

متن بالا را در قسمت دیدگاه پایین همین صفحه بیندازید و ویرایش زبانی کنید؛ البته با کمترین تغییر ممکن و بیشترین استفاده از واژه‌های نویسنده. ویراسته‌تان را بفرستید و ۱۶بهمن۱۳۹۶ هم نتیجه را در همین صفحه ببینید.

لطفاً نشانی ایمیلتان را درست وارد کنید؛ چون هدیه‌مان را به همان نشانی ایمیل خواهیم کرد.

دوستانتان را هم به این مسابقهٔ ویرایشی دعوت کنید.

بهترین پاسخ

حضور شما باعث افتخار ماست. از شما سپاسگزاریم. همۀ شما شرکت‌کنندگان برای پاسخ‌هایتان زحمت کشیده‌اید. دست مریزاد. از این میان، پاسخ این سه دوست را بهتر یافتیم:

  1. ف میرفخرایی
  2. شهناز
  3. … hadi

این سه پاسخ از بین بقیۀ پاسخ‌ها به مطلوب نزدیک‌تر است؛ گرچه هرکدام ضعف‌هایی هم دارد. در بین این سه پاسخ، «… hadi» با بیشترین امانت‌داری در انتقال معنای مدنظر نویسنده، متن را ویراسته است؛ بنابراین ایشان را برندۀ این مسابقه معرفی می‌کنیم.

البته هر سه بزرگوار از نظر ویرایش صوری ضعف‌هایی دارند. بهترین پاسخ از نظر ویرایش صوری هم پاسخ «صبا دباغ‌منش» است. به دقت ایشان آفرین می‌گوییم.

هدیۀ «… hadi» را به ایمیلشان می‌فرستیم.

گفت‌وگوی ویرایشی ادامه دارد؟

مسابقه تمام شده است؛ اما این متن هنوز جای کار دارد. اگر علاقه دارید، می‌توانید در پایین همین صفحه پاسخ این چهار نفر یا دیگران را بررسی کنید و نظرتان را بگویید تا گفت‌وگویی شکل بگیرد. حتی می‌توانید متن را خودتان ویرایش کنید و بگذارید.

مقالات پیشنهاد شده

15 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید

  • ریحانه anv
    5بهمن 1396، 12:15

    مسئله قابل توجه،تربیت پسربچه های هم سن و سال امیر علی و نوع سبک زندگی انها است که:با ماکارونی،پیتزا و همبرگر،بازی رایانه ای و شخصیت های کارتونی خارجی،انتخاب اسم برای اسب چوبی ساخته شده توسط پدر در زندان که امیرعلی،در حالی که مادرش به او اسم رخش را پیشنهاد می دهد، اسم آنرا زورو میگذارد و نظر خواستن از پدر برای انتخاب اسباب بازی در حین خرید و در نهایت خرید به سلیقه خود و حسرتی که امیرعلی در پی ماشین خارجی پدر دوستش دارد و او در خیال خود فوتبالیست ایده ال شدن را میپروراند و نام یکی از بازیکن های فوتبال خارجی را می اورد و نیز دیگر المان های فیلم همگی نشانه ای از سبک زندگی القایی به زندگی ایرانی است ک حتی در بدترین موقعیت و وضع و حال زندگی مثل زندگی امیرعلی و مادرش نیز این مسئله در رنگ وسایل خانه و لباس های امیر علی و شیوا و بازیگران فیلم مثله رییس و نگهبان و مسئول خانم ستاد زندان و نیز پدر و مادربزرگ امیرعلی و دیگر افراد حاضر در فیلم دیده می شود.

    پاسخ
  • سیده فاطمه موسوی
    7بهمن 1396، 20:06

    مسئلهٔ مهم، روش تربیت مادر و نوع سبک زندگی است که برای پسربچه‌هایی در حدود سن امیرعلی را نشان می‌دهد و این‌ها با ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر، پیتزا بیشتر آشکار می‌شود. حتی هنگام انتخاب نام اسب چوبی ساختهٔ پدرش، وقتی که امیرعلی در جواب مادر که می‌گوید، اسم اسب چوبی‌ای را که پدرش در زندان برایش ساخته است، رخش بگذاریم؛ اما مادر اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند؛ یا هنگام خرید، وقتی که در خصوص انتخاب اسباب بازی نظر پدر را می‌پرسد؛ ولی در نهایت همان اسباب‌بازی و ماسک زورو را که خود می‌خواهد می‌خرد، حسرت امیرعلی در پی ماشین خارجی پدر دوستش و اینکه در خیال فوتبالیست ایدئال‌شدن، نام فوتبالیست خارجی را می‌آورد و دیگر المان‌های موجود در فیلم، همگی مبنی بر سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی است، در هر موقعیت و وضعیت زندگی حتی در بدترین حالت‌ها مثل زندگی امیرعلی و مادرش است که مدام این مسئله در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و حتی دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی، مادربزرگ امیرعلی و دیگر افرادِ به‌تصویرکشیده‌شده در فیلم دیده می‌شود.

    پاسخ
  • مهناز ن
    9بهمن 1396، 13:41

    مسأله ی قابل اعتنا، نحوه ی تربیت مادر و نوع سبک زندگی پسربچه‌هایی در محدوده ی سنی امیرعلی است. روشی که با علاقه ی این پسر بچه به ماکارونی، بازی رایانه ای، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر و پیتزا خود را نشان می دهد؛ همین طور در مواردی مانند انتخاب نامِ اسب چوبی ای که پدرش در زندان برایش ساخته – و امیرعلی در پاسخ به پشنهاد مادرش که می خواهد نام آن اسب را رخش بگذارند، نام اسب زورو را انتخاب می‌کند- خود را آشکار می کند و یا هنگام خرید اسباب بازی و خواستن نظر پدرش در مورد آن و در نهایت خرید آن چه خود می‌خواهد (اسباب‌بازی و ماسک زورو). از طرفی حسرت امیرعلی در خصوص ماشین خارجی پدر دوستش و اینکه در خیال فوتبالیستی ایده آل‌شدن، نام بازیکنی خارجی را می‌آورد و نشانه های دیگرِ موجود در فیلم، همگی مبنی بر حفظ سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی در هر موقعیتی است حتی در بدترین حالت‌ها مانند زندگی امیرعلی و مادرش؛ این مسأله همواره در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیره ی لباس‌های امیرعلی و شیوا و بازیگران دیگرِ فیلم مانند رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان و نیز پدر و مادربزرگ امیرعلی دیده می‌شود.

    پاسخ
  • صبا دباغ‌منش
    11بهمن 1396، 10:42

    روش تربیت مادر و نوع سبک زندگی پسربچه‌های هم‌سن‌وسال با امیرعلی، مبحث درخور توجهی است. امیرعلی همان نوجوانی است که به ماکارونی، همبرگر، پیتزا، بازی کامپیوتری و شخصیت‌های کارتونی خارجی علاقه دارد. وقتی مادرش از او می‌خواهد نام اسب چوبی‌اش را رخش بگذارد، همان اسبی که پدرش در زندان ساخته بود، پسرک قبول نمی‌کند و اسم اسب زورو را ترجیح می‌دهد. زمانی که با پدر برای خرید اسباب‌بازی می‌رود، درخصوص انتخاب اسباب‌بازی از پدر نظر می‌خواهد؛ اما در نهایت آنچه را می‌خرد که خودش می‌خواهد. نشانه‌هایی در فیلم دیده می‌شود که مبنی بر القای سبک زندگی غربی به زندگی ایرانی است، آن هم در هر وضعیتی از زندگی حتی اگر نامساعدترین شکل آن باشد؛ مانند آنچه در زندگی امیرعلی و مادرش وجود دارد. ازجملۀ این نشانه‌ها می‌توان به حسرت خوردن امیرعلی در پی دیدن ماشین خارجی پدر دوستش و خیال تبدیل‌شدن به فوتبالیست خارجی ایدئال، اشاره کرد. وضعیت نامناسب زندگی این نوجوان در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌ تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی، مادربزرگ امیرعلی و دیگر افرادِ به‌تصویرکشیده‌شده در فیلم، دیده می‌شود.

    پاسخ
  • مسئلهٔ درخور توجه، تربیت فرزند از سوی مادر و سبک زندگی پسربچه هایی است که در حدود سن امیرعلی اند. عناصر موجود در فیلم که نشان دهنده سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی در هر موقعیت، حتی در وضعیت بد زندگی امیرعلی و مادرش است، عبارت اند از: ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر، پیتزا، حسرت امیرعلی برای ماشین خارجی پدر دوستش و انتخاب نام فوتبالیست خارجی در خیالِ فوتبالیست ایدئال‌شدن. کهنگی سبک زندگی ایرانی، مدام، در رنگ وسایل خانه و نیز رنگ‌های تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و دیگر بازیگران فیلم، مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز (پدر امیرعلی) و مادربزرگ امیرعلی به‌تصویرکشیده می‌شود. تاثیر این مسئله تا جایی است که امیرعلی نام اسب چوبی اش را که پدر در زندان ساخته است، زورو می گذارد و پیشنهاد مادر را برای انتخاب نام رخش رد می کند. او همچنین، در هنگام خرید اسباب بازی، نظر پدر را می خواهد؛ اما در نهایت، همان اسباب بازی و ماسک زورو را که دوست دارد، می خرد.

    پاسخ
  • سهیل مومنین
    14بهمن 1396، 16:25

    مسئله قابل ‌توجه درتربیت فرزند از سوی مادر و نوع سبک زندگی پسربچه ‌ها در حدود سنی امیرعلی این است که ، با بازی های کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، غذاهایی مثل ماکارونی و همبرگرو پیتزا و حتی انتخاب نام اسب چوبی ساختهٔ دست پدرشان (که امیرعلی در جواب مادرش که می خواهد اسم اسب چوبی ‌ای که پدرش در زندان برایش ساخته است را رخش بگذارند، ترنادو اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند) ،درهنگام خرید ، خواستن نظر پدر در خصوص انتخاب اسباب بازی و در نهایت خرید آنچه خود می‌خواهد (همان اسباب‌ بازی و ماسک زورو) و همچنین حسرت امیرعلی در پی ماشین خارجی پدر دوستش، اینکه در خیال خود فوتبالیست ایده آلی بشود ، نام فوتبالیست خارجی محبوب خود را به زبان آوردن و دیگر المان‌های موجود در فیلم، همگی مبنی بر سبک زندگی القاءشده به زندگی ایرانی است ؛ که درهرموقعیت و شرایط زندگی حتی در بدترین حالت‌ها مثل زندگی امیرعلی و مادرش است و مدام این مسئله در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیره لباس‌های او و خواهرش شیوا و حتی دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس و نگهبان زندان، خانم مسئول ستاد، پدرش بهروز، مادربزرگ اش و دیگر افراد به ‌تصویرکشیده ‌شده در فیلم مشهود است.

    پاسخ
  • محمد نجابتی
    14بهمن 1396، 18:30

    آنچه دربارۀ پسربچه‌هایی در حدود سن امیرعلی اهمیت دارد تربیت مادرانه و سبک زندگی‌شان است. ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر و پیتزا از مصداق‌های سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی هستند. همچنین برای نامگذاری اسب چوبی‌ای که پدر در زندان برای فرزندش ساخته و برخلاف مادر که می‌گوید اسم آن را رخش بگذاریم، امیرعلی زورو را انتخاب می‌کند. هنگام خرید نیز اگرچه امیرعلی نظر پدرش را می‌پرسد اما در نهایت اسباب‌بازی و ماسک زورویی را انتخاب می‌کند که خودش می‌خواهد. او از دیدن ماشین خارجیِ پدرِ دوستش حسرت می‌خورد و آنگاه که در خیال خودش را فوتبالیستی ایدئال تصور می‌کند، نام بازیکنی خارجی را می‌برد. نمونه‌های بالا و دیگر بخش‌های فیلم همگی نمایانگر سلایق جدیدی هستند که آن‌ها را در هر موقعیت و وضعیتی، حتی در شرایط بغرنج امیرعلی و مادرش نیز می‌بینیم. در سرتاسر فیلم وسایل خانه، کهنگی فضا و لباس‌های تیره‌رنگ اغلب بازیگران نمایانگر این زندگی پرمشقت هستند.

    پاسخ
  • مسئلهٔ قابل‌توجه، چگونگي تربیت فرزند از سوی مادر و نوع سبک زندگی پسربچه‌هایي هم سن امیرعلی است؛ پسربچه هايي که شيفتهء ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر و پیتزا شده اند و تحت تأثير سبک زندگی غربي القاءشده به زندگی ایرانی قرار گرفته اند. اين وضعيت در عناصر مختلف موجود در فيلم، مثلا در انتخاب نام اسب چوبی ساختهٔ پدر اميرعلي (انتخاب نام زورو به جاي نام پيشنهادي مادرش، رخش)، هنگام خرید همراه با پدرش (خريد اسباب بازي و ماسك زورو)، حسرت امیرعلی نسبت به ماشین خارجی پدر دوستش و الگوگيري از فوتبالیست خارجي مشاهده مي شود كه همگی دال بر تأثير اين سبك زندگي در هر موقعیت و وضعیت حتي در وضعيتي با شرايط زندگي اميرعلي و مادرش است. این مسئله در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و حتی در دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی، مادربزرگ امیرعلی و دیگر شخصيت هاي فیلم نيز دیده می‌شود.

    پاسخ
  • محسن خطیبی فر
    14بهمن 1396، 22:37

    مسئله‌ی قابل‌توجه، تربیت فرزند از سوی مادر و نوع سبک زندگی پسربچه‌های در حدود سن امیرعلی است. المان‌های موجود در فیلم مثل ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر و پیتزا؛ همگی دلالت بر سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی در هر موقعیت است. در بخشی از فیلم، امیرعلی به دنبال انتخاب نام برای اسب چوبی ساخته‌ی پدرش در زندان؛ نظر مادر را می‌شنود که می‌گوید: اسمش را «رخش» بگذاریم؛ اما پسر اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند. درجایی دیگر، او در هنگام خرید؛ نظر پدر برای انتخاب اسباب‌بازی را می‌خواهد ولی درنهایت ماسک زورو را که دلخواهش است، می‌خرد. اثرات این سبک زندگی، درصحنه‌ی مواجه حسرت‌بار امیرعلی با ماشین خارجی پدر دوستش، خیال‌بافی او برای فوتبالیست ایدئال‌شدن و… روایت می‌شود. تا جایی که رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا و رنگ‌های تیره‌ی لباس‌های بازیگران فیلم؛ نمایانگر حال‌وروز زندگی ایرانی در عصر حاضر می‌شوند.

    پاسخ
  • هادی آزاد
    14بهمن 1396، 23:49

    مسئله د‌رخور توجّه این است که مادر چطور فرزند را تربیت می‌کند و پسربچّه‌های هم‌سن امیر‌‌علی با چه سبکی زندگی می کنند.امیرعلی به ماکارونی‌، بازی کامپیوتری، شخصیّت‌های کارتونی خارجی،همبرگر و پیتزا علاقه دارد .درصحنه ای از فیلم مادر می گوید نام اسب چوبی را رخش بگذاریم. همان اسبی که پدر، در زندان ساخته است. اما امیر‌علی اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند. هنگام خرید اسباب‌بازی‌،امیرعلی نظر پدر را می‌خواهد اما درنهایت اسباب‌بازی و ماسک زورو را برمی‌گزیند.پدرِ دوستش خودروی خارجی دارد و امیرعلی در حسرت آن است و با این خیال که فوتبالیست بزرگی شود ، نام فوتبالیست خارجی را به زبان می‌آورد. اینها و دیگر نشانه‌ها در فیلم، همگی گویای سبک القا شده به زندگی ایرانی است درهمه وضعیتهایش و حتی در بدترین‌شان مثل زندگی امیرعلی و مادرش . مدام این مسئله را در فیلم می بینیم : در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا،رنگ تیره لباس‌های امیرعلی و شیوا . حتی در دیگر افراد تصویرشده و بازیگران هم شاهد آن هستیم مثل رئیس زندان، نگهبان زندان‌، مادر بزرگ و پدر امیرعلی( بهروز).

    پاسخ
  • مریم عرفانی فر
    15بهمن 1396، 16:09

    مسئلهٔ قابل‌ توجه تربیت فرزند از سوی مادر و نوع سبک زندگی پسربچه‌های در حدود سن امیرعلی است که به ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر و پیتزا علاقه دارند . حتی این موضوع در انتخاب نام اسب چوبی ساختهٔ پدرش ( امیرعلی در جواب مادر که می‌گوید اسم اسب چوبی‌ای که پدرش در زندان برایش ساخته است را رخش بگذاریم، اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند) دیده می شود. هنگام خرید، امیر علی نظر پدر در خصوص انتخاب اسباب بازی را می خواهد و در نهایت آنچه خود دوست دارد (همان اسباب‌بازی و ماسک زورو) را می خرد. حسرت امیرعلی در پی ماشین خارجی پدر دوستش، اینکه در خیال فوتبالیست ایده آلش، نام فوتبالیست خارجی را می‌آورد و دیگر عناصر موجود در فیلم، همگی مبنی بر سبک زندگی القا شده به زندگی ایرانی در هر موقعیت و وضعیت زندگی است حتی در بدترین حالت‌ها مثل زندگی امیرعلی و مادرش که مدام این مسئله در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و حتی دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی، مادربزرگ امیرعلی و دیگر افرادِ به‌تصویرکشیده‌ شده در فیلم دیده می‌شود.

    پاسخ
  • مسئلهٔ درخور ‌توجه در فیلم این است که مادر فرزندش را چطور تربیت می‌کند و نوع زندگی پسربچه‌های هم‌سن‌وسال امیرعلی چگونه است. این پسربچه‌ها به ماکارونی، همبرگر، پیتزا، بازی‌های رایانه‌ای و نیز شخصیت‌های کارتونی و فوتبالیست‌ها و خودروهای خارجی علاقه دارند. هنگام خرید، امیرعلی نظر پدرش را در خصوص انتخاب اسباببازی جویا می‌شود؛ اما در نهایت همان اسباب‌بازی را میخرد که خود می‌خواهد (ماسک زورو). حتی نام اسب زورو را برای اسبی چوبی انتخاب می‌کند که پدرش در زندان برایش ساخته است؛ در حالی که مادرش اسم رخش را پیشنهاد می‌دهد. همچنین، امیرعلی در حسرت خودروی خارجی پدر دوستش است. علاوه بر این، وقتی در این خیال است که فوتبالیستی ایدئال شود، نام فوتبالیستی خارجی را می‌آورد. همۀ این‌ها و نیز دیگر نشانه‌های موجود در فیلم سبکی از زندگی را به تصویر می‌کشد که در زندگی ایرانی تأثیرگذار است و در هر موقعیتی، حتی در بدترین حالت‌ها، بهچشم می‌خورد؛ مثلاً، در زندگی امیرعلی و مادرش، این مسئله مدام در رنگ وسایل خانه و کهنگی فضا و رنگ‌های تیرهٔ لباس‌های امیرعلی و شیوا و حتی دیگر بازیگران فیلم همچون رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی و مادربزرگ امیرعلی دیده می‌شود.

    پاسخ
  • ف میرفخرایی
    16بهمن 1396، 00:05

    مسئله ی شایان توجه ، روش مادر در تربیت فرزند و سبک زندگی پسربچه‌هایی در حدود سن امیرعلی است.
    فیلم این موضوع را با اشاره به ماکارونی، بازی کامپیوتری، شخصیت‌های کارتونی خارجی، همبرگر، پیتزا و حتی انتخاب نام اسب چوبی ساخته ی پدر امیرعلی – در زندان – که در برابر پیشنهاد مادرش برای انتخاب اسم رخش، اسم اسب زورو را انتخاب می‌کند مطرح می کند. هم چنین با نشان دادن نظرخواهی او از پدرش در خصوص انتخاب اسباب بازی و در نهایت خریدن آنچه که خود می‌خواهد (اسباب‌بازی و ماسک زورو)، نمایش حسرت امیرعلی در پی ماشین خارجی پدر دوستش، اینکه او در خیال فوتبالیست ایده آل‌شدن، نام فوتبالیست خارجی را می‌آورد و با همه ی المان‌های دیگر موجود در فیلم بر سبک زندگی القاشده به زندگی ایرانی می پردازد. این تاثیر در هر موقعیت و وضعیتی حتی در بدترین حالت‌ها مثل زندگی امیرعلی و مادرش هم وجود دارد. مسئله ای که مدام در رنگ وسایل خانه، کهنگی فضا، رنگ‌های تیره ی لباس‌های امیرعلی و شیوا و دیگر بازیگران فیلم مثل رئیس زندان، خانم مسئول ستاد، نگهبان زندان، بهروز پدر امیرعلی، مادربزرگ امیرعلی و دیگران دیده می‌شود.

    پاسخ
  • ف میرفخرایی
    16بهمن 1396، 00:08

    سلام. مسابقه ی خیلی خوبی بود.
    سپاااس
    خودمون هم با درگیر شدن برای ویرایش این متن خیلی نکته ها رو یاد گرفتیم.
    پاینده باشید

    پاسخ
  • سلام و درود
    سپاس از شما (ویراستاران) عزیز
    اشکالات ویرایش صوری به علت استفاده از صفحه کلید غیراستاندارد گوشی تلفن همراه است.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد