ناویراسته: در یکی از شبها مرحوم فلسفی بهشدت به بهائیت و تشکیلات آنها در ایران میتازد. بهنحویکه خیلیها این سخنرانی را موجد ایجاد جنبش ضد بهائیت در ایران میدانند و حتی با دید کمی بیش از اندکی اغراقآمیز تأثیرات آن سخنرانی را قابل مقایسه با سخنرانی معروف سال ۴۲ امام(ره) در قم میدانند.
درنگ: در یکی از شبها مرحوم فلسفی بهشدت به بهائیت و تشکیلات آنها در ایران میتازد. بهنحویکه خیلیها این سخنرانی را موجد ایجاد جنبش ضد بهائیت در ایران میدانند و حتی با دید کمی بیش از اندکی اغراقآمیز تأثیرات آن سخنرانی را قابل مقایسه با سخنرانی معروف سال ۴۲ امام(ره) در قم میدانند.
ویراسته: در یکی از شبها، مرحومفلسفی بهشدت به بهائیت و تشکیلات آنها در ایران تاخت؛ بهنحوی که بسیاری این سخنرانی را ایجادکنندهٔ جنبش ضدبهائیت در ایران میدانند. آنان حتی با دیدی کمی اغراقآمیز، تأثیرات آن سخنرانی را با سخنرانی معروف سال ۱۳۴۲ امام(ره) در قم مقایسه میکنند.
گزارش: با توجه به متن پیش و پس از این چند جمله، زمان فعل جملهٔ اول بهتر است گذشته باشد. واژهٔ «خیلیها» کمی عامیانه است و در سبکِ این متن، بهتر است تغییر کند. «موجد ایجاد» حشو است؛ زیرا «موجد» خود بهمعنی «ایجادکننده» است. عبارت «کمی بیش از اندکی» پیچیدگیِ نابجا دارد. «قابلمقایسه» کلیشه است و بهتر است عوض شود.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
با درود.
به نظر میرسد با تغییردادن «تأثیرات آن سخنرانی را قابل مقایسه با سخنرانی معروف سال ۴۲ امام(ره) در قم میدانند» به «تأثیرات آن سخنرانی را با سخنرانی معروف سال ۱۳۴۲ امام(ره) در قم مقایسه میکنند» معنا را تغییر دادهاید. آنها این تأثیرات را مقایسه نکردهاند؛ بلکه همشأن و درخور مقایسه با هم دانستهاند.
سلام و دورد و خسته نباشید خانم میرنظامی
«سخنرانی» چطور ممکن است “ایجادکننده” باشد؟
به نظر من «سخنرانی»ممکن است «سبب» ایجاد/شکلگیری جنبش باشد.