تاکنون برای گیومه بیشتر از یک کارکرد بنیادین ندیدهام. عملاً زمانی از گیومه استفاده میکنیم که بخواهیم «یک جزء را در میان یک کل متمایز کنیم». این متمایزسازی با سه هدف نمود مییابد.
اگر از چراییِ کاری آگاه باشیم، احتمال اینکه درست از آن استفاده نکنیم ضعیف میشود؛ اما مسئله به همین سادگیها هم نیست. رسیدن به این آگاهی، انرژی جسمی و ذهنی میبَرد و این با تمایل آدم ناسازگار است؛ برای همین است که چیزی را از بر میکنیم و با تأملِ کمتر دستبهکارش میشویم. نمونهای از این مسئله را میتوان در گیومهگذاری دید. گاه، شاهدیم که گیومه نابهجا بهکار گرفته شده است.
بهقدرِ تجربه و درکم، تاکنون برای گیومه بیشتر از یک کارکرد بنیادین ندیدهام. عملاً زمانی از گیومه استفاده میکنیم که بخواهیم «یک جزء را در میان یک کل متمایز کنیم». درست مثل همین جمله که خودش مصداق خودش است. این متمایزسازی خودْ میتواند با یکی از این سه هدف نمود یابد:
- نشاندادنِ خاصبودنِ چیزی: اروین رومل به «روباه صحرا» شُهره بوده است.
- برجستهکردنِ چیزی در جمله: لطفاً «یک» لیوان بردارید.
- نمایاندنِ ارجاعیبودنِ چیزی: تامس فولر میگوید «امروز شاگردِ دیروز است»[۱].
تفاوت نمونهی اول با نمونهی دوم این است که در اولی، لفظِ روباه صحرا خودش کاملاً خاص است؛ ولی در دومی، لفظِ یک کاملاً عام است. البته ممکن است لفظی به خودیِ خود خاص نباشد، یعنی جزوِ اَعلام به حساب نیاید؛ اما نویسنده در آن جمله، کارکرد خاصی از آن در نظر داشته باشد و در گیومه بگذاردش. به این جمله توجه کنید:
اگر بخواهیم محمد زهرایی را در دو صفت بارز خلاصه کنیم، حق است که وی را «کاغذباز حرفهای» و «ذوقورز سختگیر» بنامیم.[۲]
همانطور که میبینید، دو عبارتِ کاغذباز حرفهای و ذوقورز سختگیر برخلاف روباه صحرا به خودیِ خود خاص نیستند؛ ولی نویسنده آن دو عبارت را در نوشتهاش خاص کرده است.
حال بیایید نمونهی دوم را بیشتر بکاویم. علت اینکه در جملهای مانندِ نمونهی دوم، واژهای را در گیومه میگذاریم این است که در نوشتار برخلاف گفتار، نمیتوانیم تکیهی تأکیدی را نشان دهیم. تکیهی تأکیدی تکیهای است که روی واژه مینشیند و در تلفظ، آن واژه را از بقیهی واژههای دیگر برجسته میسازد. در گفتار، این تأکید با تلفظ قویتر آن واژه نمایان میشود، ولی چون در نوشتار نمیتوانیم از عامل تلفظ استفاده کنیم، واژهی موردِتأکید را با گیومه برجسته میسازیم.
در نقطهکاماگذاری افراط نکنیم | نکتهای دربارۀ نشانهگذاری
همهی اینها را گفتم تا مقدمهای چیده باشم برای اصل سخنم. دیدهام که در بعضی جاها، گیومه بهکار رفته است، درحالیکه نیازی به متمایزسازی آن عنصر نبوده است. در متن، ماهیت برخی بخشها ذاتاً متمایز است و گیومهگذاری برای آن منطقی نیست؛ مثلاً عنوان و امضای نوشته یا عبارتِ ناارجاعیِ بعد از دونقطه. این خطا بیشتر در محتوای پوسترها بروز مییابد.
همانطور که در متن پوستر مشاهده میکنید، در بخشهای عنوان و میزبانان و سخنرانان، کلِ عبارتها در گیومه قرار گرفتهاند، درحالیکه نه جزئی از کلاند، نه برجستهاند، نه ارجاعیاند، البته در همهی آنها عنصر یا عناصری خاص وجود دارد که قاعدتاً باید در گیومه محصور شود یا به شکلی دیگر از بقیهی عناصر متمایز گردد؛ ولی اینکه کلِ عبارت را در گیومه بگذاریم، ناموجه است و با منطق گیومهگذاری منطبق نیست.
همچنین، گیومهگذاریِ کل عبارت، در عباراتی که ذیل بخشهای میزبانان و سخنرانان آن پوسترِ تخیلی آمده است مقبول نیست؛ بهویژه که آن عبارتها پس از دونقطه آمدهاند و چیزی که بعد از دونقطه میآید، خواهناخواه تمایزیافته است. البته در متون، قرار بر این است که نقلِقول مستقیم را بعد از دونقطه و در گیومه قرار دهند. در آنجا گیومهگذاری میتواند درست باشد؛ چون نقلِقول مستقیم نقش ارجاعی دارد و مشمول آن سه هدف پیشگفته میشود.
افزون بر آن، در نوشتهها، دو بخشِ عنوان و امضا، چون همیشه جدا از بقیهی متن درج میشوند، خودبهخود از بخشهای دیگر متمایزند و نیازی نیست کُلشان را در گیومه جای بدهیم. البته ممکن است عناصری از این دو بخش،خاص یا برجسته یا ارجاعی باشند؛ در آن حالتها هم باید فقط همان عناصر را درون گیومه بگذاریم.
این را هم بگویم و تمام! اینکه چهقدر از گیومه استفاده کنیم، جدا از اسلوبِ مطلوب گیومهگذاری، به امکانات ابزاریمان هم وابسته است. مثلاً در برنامهای مانند وُرد، میتوان برای تمایزبخشیدن به یک عنصر، از امکانات متنوع و گستردهای بهره گرفت:
در گیومهاش بگذاریم، بُلدش کنیم، مورّبش سازیم، زیرش خط بکشیم، خودش را رنگی گردانیم، رَخشانش کنیم، اندازهاش را بزرگتر یا کوچکتر کنیم، قلمش را عوض کنیم و امکانات دیگری که احیاناً وجود دارد و من از آن مطلع نیستم.
اما در برخی برنامهها و برنامکها فقط چندی از این امکانات موجود است؛ مثلاً برنامکِ تلگرام با همهی روزآمدی و گُربُزیاش، فقط سهتا از این امکانات را برای کاربرانش فراهم ساخته است: گیومهگذاشتن و بُلدساختن و موربکردن. طبیعی است که درصد استفاده از گیومه در محیط تلگرام بیشتر از محیط وُرد باشد. البته من در این یادداشت ازقصد و برای پیشگیری از خلط مبحث، بهجا یا نابهجا، تا توانستم از گیومهگذاری پرهیختم و واژههای موردِتأکیدم را فقط بُلد کردم. امید است اهلِفن بر این بنده ببخشایند!
پانوشتها
۱. این جمله را از کانال «گزینگویه»، متعلق به آقای بهروز صفرزاده، برگرفتهام.
۲. این دو عبارت وصفی را از جُستاری نوشتهی فرید مرادی با عنوانِ «کاغذباز حرفهای، ذوقورز سختگیر؛ نگاهی به زندگی و کارنامه محمد زهرایی، بنیانگذار نشر کارنامه» برگرفتهام. این جستارِ جذاب در شمارهی سیوسومِ ماهنامهی «مهرنامه» چاپ شده است.
«ویراستاران»: رسمالخط این نوشته اختصاصی نویسنده است و «ویراستاران» آن را تغییری نداده است. این مطلب اولین بار در اینجا منتشر شده است.
7 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
استفادۀ بی مورد از «مورد» در ان مطلب می بینم.
با سلام. چه زمانی نقطه بعد از گیومه قرار میگیرد؟
مثلا در جملهُ: «امروز شاگرد دیروز است»؛ نقطه درون گیومه درست است یا بیرون آن؟
نقطۀ پایان، داخل گیومه میآید.
با خود گفت: «همهچیزم را باختهام؛ اما خود را دوباره بلند میکنم.»
مگر وقتی گیومه از آنِ کل جمله نباشد
و فقط چند کلمۀ پایانی را در بر بگیرد.
بیایید برای نمایش آخر سال «طرحی نو دراندازیم».
سلام
زمانی که یک نقل قول داخل یک نقل قول دیگر میآید یا عباراتی خاص داخل گیومه میآید، آنجا بهتر است چه کار کرد؟
استفاده مجدد از گیومه یا استفاده از علامت نقل قول؟ مثلاً:
او گفت: «صحبت در مورد سفر به شهرهای «تهران» و «اصفهان» رسید.»
پدر گفت: «برو به او بگو: «زودت بیا!».»
با تشکر
گیومهٔ لاتین مفرد
او گفت: «صحبت در مورد سفر به شهرهای ;تهران’ و ‘اصفهان’ رسید.»
پدر گفت: «برو به او بگو: ‘زودتر بیا.’»
سلام وقت بخیر. نسبت به گیومه گذاری سوالی داشتم. چه نقل قول هایی وارد سطر جدید میشوند؟ آیا وقتی نقل قول وارد سطر جدید میشود و چپ چین هم میشود، نیازی به گیومه نیست؟
در نقلقول مستقیم طولانی، یعنی بیش از چهل واژه:
تورفته
بدون گیومه در ایتدا و انتهای نقلفول
با قلمِ یک اندازه کوچکتر