نشانههای بیماری ویراستاری در ابتدا خفیف و نامحسوس است و اندکاندک آزاردهنده و خطرناک میشود. چیزی که در آغاز سلیقهٔ شخصی است، بعد از مدتی، بهصورت تعصب و لجبازی درمیآید و به صدور دستور کلی و تخطیناپذیر تبدیل میشود.
۱. ویراستار عیبجو
بیماری ویراستار عیبجو نوعی بیماری اخلاقی است. کافی است در کتابی قطور، به چند خطای فاحش یا جزئی برخورد کند تا آن کتاب را «غیرقابل ویرایش» و نویسنده یا مترجم آن را بیسواد بشمارد. در نظر ویراستار عیبجو، بشر جایزالخطا نیست. ویراستار عیبجو بهجای توجه به ترکیب کلی هر اثر و میزان توفیق مترجم یا مؤلف در ادای مقصود، در پی آن است که ببیند معادل فلان اصطلاح «درست» بهکار رفته است یا نه.
۲. ویراستار خطاپوش
ویراستار خطاپوش نقطهٔ مقابل ویراستار عیبجوست. ویراستار خطاپوش عیب را میبیند؛ اما جوانمردی را در این میداند که «شوخ مردمان را پیش چشم ایشان نیاورد». نتیجهٔ این عمل بهظاهر جوانمردانهٔ او، رفعنشدن خطایی است که ممکن است پیش از چاپ کتاب، با گردش قلمی رفع شود.
۳. ویراستار مبتلا به کتاب لغت
این بیماری به کمبود قابلیتهای حرفهای در ویراستاری مربوط میشود. قسمت اعظم آموزههای شخص در این حرفه، ضمن کار است. البته آموزش پیش از شروع کار هم لازم است. ویراستاری کاری تخصصی است و ویراستاری هر کتابی را از هرکسی نمیخواهند. مراجعهٔ مکرر به هیج کتاب لغت یا کتاب دستورزبانی مشکل ضعف زبان را برطرف نمیکند. معنای لغات از متنی معلوم میشود که در آن بهکار رفته است، نه از کتاب لغت. قدرت تشخیص این معنی، جز با آشنایی طولانی مستمر با زبان حاصل نمیشود.
۴. ویراستار هیچندان
ویراستار هیچندان از موضوع اصلی کتابی که میخواهد ویرایش کند، خبر ندارد. برای ویرایش، حداقل آشنایی با موضوع ضروری است. این حداقل، بسته به نوع کتاب فرق میکند. تا مفهوم جملهای را در متنی درنیافتهاید، در آن دست نبرید. هر تغییری در متن، حاصل اجتهاد است و شرط اجتهاد، علم است. ویرایش کتاب تألیفی علمی نیازمند تخصص است؛ آنهم تخصصی در حد نویسنده.
۵. ویراستار همهچیزدان
در هر کتاب، اشارههای بسیاری به امور واقعی میشود و ویراستار باید دربارهٔ درستی این واقعیات تحقیق کند. واقعیات همیشه هنگام نقل، در معرض تحریفاند. برای بررسی صحت این واقعیات، باید به منبعی موثق مراجعه کرد. اتکای به حافظه یا حدس، خطرناک است. هنر ویراستار این نیست که پاسخ هر پرسش را بداند؛ بلکه باید بداند پاسخ پرسش خود را در کجا جستوجو کند.
۶. ویراستار واژهباز
بیماری واژهبازی معمولاً گریبانگیر مترجمان و ویراستارانی میشود که کارشان ترجمه یا ویرایش متون علمی و فلسفی است. اصطلاحات هر زبان را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- اصطلاحاتی که فقط در یک علم یا در چند علم بهکار میروند و کاربرد روزمره ندارند؛
- اصطلاحاتی که فقط در یک علم بهکار میروند و کاربرد روزمره هم دارند؛
- اصطلاحاتی که در بیش از یک علم بهکار میروند و کاربرد روزمره هم دارند.
یکدستکردن اصطلاحات از وظایف هر ویراستار است. باید دید مرز اصطلاح و واژهٔ معمولی چیست. بیماری واژهبازی دو علت دارد: بیبندوباری مترجم و تخصصگرایی ویراستار.
۷. ویراستار زبانآفرین
ویراستار پاسدار زبان خویش است. برای بیان منظور، راههای مختلفی وجود دارد. باید به سبک و سلیقهٔ مترجم یا مؤلف احترام گذاشت. سلیقهٔ خود را به او تحمیل نکنید. ازنظر ویراستار زبانآفرین، زبان خویش یعنی زبانی که خودش میپسندد، نه زبانی که اهل زبان میپسندند. او فقط یک سبک را قبول دارد.
۸. چند توصیهٔ کلی به ویراستاران
۱.۸. همیشه به صاحباثر و تخصص او احترام بگذارید؛
۲.۸. سلیقهٔ شخصی خود را پیشنهاد کنید؛ اما سعی نکنید آن را تحمیل کنید؛
۳.۸. از خطاهایی که به واقعیات مربوط میشود، بههیچوجه نگذرید؛
۴.۸. هرجا که نمیتوانید با صاحباثر به توافق برسید، کار را پیش شخص ثالثی که مورد قبول هر دوی شماست، بهداوری ببرید.
چکیدهای از:
حسین معصومی همدانی، «بیماریهای ویراستاری»، در: نصرالله پورجوادی، دربارهٔ ویرایش، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵، ص۷۰ تا ۸۷.
چکیدهساز: نسرین لطفی، ویراستارِ مؤسسهٔ «ویراستاران».
ویراستار: سیدحمید حیدریثانی heydarisani.ir
3 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
در بند سوم، «هیچ» را «هیج» نوشتهاید.
سایت بسیار مفیدی است. ممنون از شما.
من در حال حاضر دانشجوی ویراستاری هستم. می تونم با شما همکاری کنم؟
آفرین به این اشتیاق و پشتکارتان. در این روزگار دشوار کرونازده، وضع نشر که افتضاح و گریهآور است و بهتبعش ویرایش که حاشیۀ نشر است! «ویراستاران» نیز برای بقا میجنگد و مانند سالهای دشواری که در گذشته داشته، امسال نیز بهلطف خدا بهسلامت از آن میگذرد. تیم کاری ما پر است. گاهی دست همکاران قدیمی ما نیز خالی میماند. البته در «کارآموزی» اگر ببینیم کسی مشتاق است و تمیزکار، از او چراغخاموش دعوت به همکاری میکنیم. همزمان دنبال ویرایش در جاهای دیگر هم بگردید. پیدا میکنید.