زبان پدیدهای زنده است و مثل هر پدیدهٔ زندهٔ دیگر، روزی هستی مییابد؛ تا زمانی که نیروی حیاتی دارد، به هستیاش ادامه میدهد و هنگامی که مناسبت و سرزندگیاش را از دست داد، میمیرد. زبان را به شهر تشبیه کردهاند. شهر زبان، مثل هر شهر دیگری، خودبهخود خوشمنظر و دلپسند و روحنواز و پاکیزه نمیشود. زبان را به دریا تشبیه کردهاند. دریا تا حدّی ظرفیت پاکسازی مواد آلودهکنندهای را دارد که به آن وارد میشود. سرنوشت هر زبانی تا حدود زیادی به نیروی حیاتی، ظرفیت سختکوشی، پیشتازی، ابداع و خلاقیت اهل آن زبان بستگی دارد.
در دوران معاصر، رسانههای همگانی نقش عمدهای در گفتوشنود ملی و لاجرم در سرنوشت زبان ایفا کردهاند. کلام عمدهترین ابزار رادیو و روزنامه و یکی از دو ابزار عمدهٔ تلویزیون است. بهعلت ابتربودن آموزش زبان فارسی در نظام آموزشی و زیادبودن شمار بیسوادان در کشور ما، نقش رسانههای همگانی ایران در سلامت زبان فارسی، مهمتر و مؤثرتر از نقش رسانههای همگانی کشورهای پیشرفته در سلامت زبان ملی آنان است.
امروزه میبینیم غلطهای زبانی تلویزیون، بهسرعت به جریان اصلی زبان فارسی وارد میشود. تصمیم گرفتم برنامههایی را که معمولاً تماشا میکنم، ضبط کنم تا هم بر اساس این چند نمونه، میزان درد را بهدقت بسنجم و هم سخنم مستند باشد. در بررسی قسمتهایی از برخی برنامههای شبکههای اول و دوم سیما، برخی غلطها به دست آمد:
۱. داشتن
در دهههای اخیر، در نتیجهٔ ترجمهٔ مکانیکی فعل معین have، از مصدرِ داشتن معانی غلطی اخذ شده است. «داشتن» بهجای افکندن، مواظببودن، حملهکردن، بودن، کردن، گزارشکردن، تماشاکردن، حفظکردن، زدن، باقیماندن، گرفتن، دادن و… در برنامههای تلویزیونی استعمال میشود.
حالا باید یک نصیحت را داشته باشیم… (ورزش، شبکهٔ ۲، ۲۸آذر۱۳۶۶).
۲. را
سوءاستعمالِ «را» بهوفور در زبان تلویزیون و رادیو و روزنامهها به چشم میخورد.
و بهاین ترتیب، طوطیان قصهگو بهجای تماس مستقیم با کودک، ارتباط را ازطریق پردهٔ تلویزیون با کودک برقرار کردند (نفوذ، شبکهٔ ۱، ۲دی۱۳۶۶).
۳. توسط
این استعمال نیز بر اثر ترجمهٔ مکانیکی واژهبهواژه، در زبان فارسی رایج شده است.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد… عدهای از تظاهرکنندگان توسط پلیس مجروح شدند (اخبار، شبکهٔ ۲، ۱دی۱۳۶۶).
۴. برای
در نتیجهٔ ترجمهٔ مکانیکی رایج شده است.
بازی دنبال میشود برای این دو تیم… (ورزش، شبکهٔ ۲، ۲۸آذر۱۳۶۶).
۵. تحقیق روی
در نتیجهٔ ترجمهٔ مکانیکی رایج شده است.
طبق تحقیقات مختلفی که یکی از محققین بزرگ رفتارهای ناهنجار کودکان در زندانها روی انگیزهٔ روابط ضداجتماعی کودکان و نوجوانان… (نفوذ، شبکهٔ ۱، ۲دی۱۳۶۶).
۶. رفتن
در نتیجهٔ ترجمهٔ مکانیکی رایج شده است.
فرصت را میرفتند که داشته باشند (ورزش، شبکهٔ ۲، ۲۸آذر۱۳۶۶).
۷. در معرض
این سوءاستعمال تازگی دارد.
… دستهایی که اگر در معرض برنامهریزی درست قرار میگرفت، میتوانست… (نفوذ، شبکهٔ ۱، ۲دی۱۳۶۶).
۸. هست بهجای است
و امتیاز هر مرحله هم کنار تصویر مشخص هست (مسابقهٔ نامها و نشانهها، شبکهٔ ۱، ۳دی۱۳۶۶).
اینها مشتی بود از خروار غلطهایی که هر روز از طریق رسانههای همگانی، وارد دریای زبان فارسی میشود. تردیدی نیست که سرنوشت آتی زبان فارسی، تا حد زیادی به نوع عمل مدیران، مسئولان، نویسندگان و گویندگان رسانههای همگانی بستگی دارد. این رسانهها بهآسانی و با صرف هزینهٔ اندکی میتوانند به آموزشِ (البته غیرمستقیم) زبان فارسی و پاسداری از سلامت آن بپردازند.
چون در این مقاله صحبت از تلویزیون است، راهی را که این رسانه میتواند در پیش گیرد، پیشنهاد میکنم: یافتن و بهکارگماشتن افراد فاضل و باتجربه و نیز بهرهگیری صحیحتر از کاردانان موجود.
چکیدهای از: ناصر ایرانی، «زبان فارسی را حفظ کنیم؛ پژوهشی مختصر در زبان تلویزیون»، در: نصرالله پورجوادی (زیرنظر)، دربارهٔ زبان فارسی، تهران: نشر دانشگاهی.
چکیدهساز: مهسا صابر.