آسیبهای ویرایش در ایران از بسیاری جهات با آسیبهای ویرایش در نشر کشورهای در حال توسعه مشابه است. این مشابهت ناشی از جنبههای عمومی مشترک میان این کشورهاست. این آسیبها را برحسب علتهای آنها میتوان تقسیمبندی کرد:
۱. علتهای اقتصادی
ویرایش از نظر اقتصادی تابع اقتصاد نشر است. نشر در همهٔ کشورهای در حال توسعه با کمبود سرمایه و منابع مالی مواجه است. نشر در این کشورها سودآور نیست و نمیتواند سرمایه و بهتبع آن اندیشه و تخصص و مهارت جذب کند. ویرایش بهعنوان یکی از بنیادهای نشر، از این مشکلات اقتصادی برکنار نیست. پس هر سرنوشتی که بر اقتصاد نشر حاکم باشد، بر ویرایش نیز تأثیرگذار است.
تجربه نشان داده است که با رشد شاخصهای اقتصادی، شاخصهای فرهنگی و اقتصاد فرهنگی نیز رشد میکند. در این صورت، نشر نیز رشد میکند و در سایهٔ رشد نشر، ویرایش نیز به بالندگی میرسد. اما وضعیت اقتصاد فرهنگی و نشر و ویرایش در ایران مجهول است. برای روشنکردن این مجهولات باید به پژوهش پرداخت. پژوهش و بررسی باید نشان دهد که ویرایش تا چه حد میتواند بر اقتصاد نشر تأثیر بگذارد. سهمی که ویرایش از اقتصاد نشر میبرد نیز نامشخص است. باید هریک از اجزای نشر بررسی و با هم مقایسه شود. همین ناشناختههاست که مدیریت، سیاستگذاری، برنامهریزی و تصمیمگیری را در حوزهٔ نشر محدود میکند و بر سر راه جذب سرمایه و تخصص و اندیشه در ویرایش مانع بهوجود میآورد.
۲. علتهای اجتماعیفرهنگی و قانونی
ویراستاران با مشکل عمدهای بهنام منزلت اجتماعی و فرهنگی خود روبهرو هستند. جامعه از وظایف و ارزشهای کار ویراستاران آگاه نیست و حرفهٔ ویراستاری را نمیتواند در جایگاه سزاوار خویش قرار دهد. سازمانها و تشکیلات مختلف نیز ویراستاری را بهگونههای مختلف تعریف میکنند و تعرفههای مختلفی برای آن دارند. مراتب و درجات در خود ویرایش نیز نامشخص است و نبود تشکیلات صنفی و انجمنهای علمی و فنی و حرفهای ویراستاران و نهادهای قانونی که از حقوق ویراستاران حمایت کنند نیز بر این مشکلات افزوده است. مسلم است که هیچ فعالیتی در فضای ابهام و سوءتعبیر رشد نمیکند. سیر قانونی کردن ویرایش بیش از هرچیز به عامل محرک و پیگیرندهای نیاز دارد که فعلاً موجود نیست و فقدان آن مشکل اساسی دیگر ویرایش است.
۳. علتهای آموزشیپژوهشی
ویرایش از آغاز هیچگونه نظام آموزشی نداشته و از متن درسی، تعریف، اصطلاح، زبان و روش مشترک بیبهره بوده است. شماری مترجم و نویسنده در دههٔ ۱۳۳۰ به ویرایش روی آوردند. تفاوت نگرشها و روشها از همان آغاز مشکلآفرین بود. هنوز هم بر سر بسیاری مسائل در ویرایش توافقنظر وجود ندارد. انزواطلبی ویراستاران نیز مزید بر علت شد و ویرایش نتوانست در جریان تبادل تجربهها و دانستهها رشد کند. بینظمی، بیروشی، بیقانونی، نابسامانی و خلاصه بلبشو در ویرایش از پیامدهای نبود نظام آموزشی هم هست. متأسفانه در ایران تاکنون دربارهٔ هیچیک از جنبههای ویرایش، پژوهش بنیادی انجام نگرفته است. ویرایش مانند هر زمینهٔ دیگر برای رشد و پیشرفت و تصحیح روش به پژوهشگر نیاز دارد. [بشتابید!]
۴. علتهای ساختاری
این علتها به صنعت نشر وابسته است. ساختار صنعت نشر در ایران بیمار است. بهطور کلی دو نوع نشر داریم: نشر دولتی و نشر خصوصی.
نشر دولتی توانایی پرداخت دستمزد کافی به ویراستاران را داشته است؛ اما بازده کاری ویراستاران در این مؤسسات مناسب نیست. در حقیقت، این ویراستاران از امکانات نشرهای دولتی استفاده میکنند و بیشتر وقت خود را صرف همکاری با بخش خصوصی میکنند.
نشر خصوصی هم قادر نیست به ویراستاران برجسته دستمزد کافی بپردازد و بهندرت میتواند ویراستاری را بهصورت تماموقت استخدام کند. ناشران خصوصی باید هزینههای متخصصان خود را تأمین کنند. در این راستا، شمارگان کتابها باید بالا برود و هزینههای چاپ کتاب باید کم شود.
خلاصه، این مشکلات حل نمیشود مگر اینکه مشکلات ساختاری صنعت نشر در ایران حل شود. تحول ساختاری در نشر هم با تحول در مدیریت نشر آغاز میشود. متأسفانه شماری از مدیران نشر اصلاً در این حوزه متخصص نیستند و همینها هستند که کسانی را که خود ویراستار نامیدهاند، به این کار گماشتهاند. بیماری و نابسامانی در حوزهٔ نشر مستقیماً در حوزهٔ ویرایش نیز تأثیرگذار است.
۵. علتهای فنی
دو نوع نشر داریم: نشر الکترونیکی و نشر غیرالکترونیکی. متأسفانه در کشور ما مانند دیگر کشورهای در حال توسعه، رشد نشر الکترونیکی بهکندی صورت میگیرد و علتهای آن را در همان دشواریهای بحث توسعه باید سراغ گرفت. در نشر غیرالکترونیکی، نشری که رسانهٔ اصلی آن نشریهٔ کاغذی و وسیلهٔ اصلی انتقال آن چاپ است، دستاوردهای الکترونیکی کاربردی در حال گسترش است. مهمترینِ این دستاوردها کاربرد رایانه، ابزارهای الکترونیکی، نرمافزارهای اطلاعاتی، پردازشگرها و استفاده از امکانات شبکه است.
ویرایش، بهویژه از جنبههای صوری، موضوع انواع نرمافزارهاست. کشورهایی که به پژوهش دراینباره نمیپردازند و کاربردهای مختلف زبان، نشانهها، کوتهنوشتها، صورتهای املایی و سایر جنبههای صوری را استاندارد نمیکنند، خود را از تسهیلات گستردهای که در زمان و هزینههای آنان صرفهجویی میکند، محروم میسازند. توافقنکردن بر سر قراردادهای مربوط به رسمالخط و نشانهگذاری در فارسی از جملهٔ مواردی است که وقت و هزینهٔ ناشران را صرف میکند؛ حال آنکه نرمافزار املایی، برای مثال میتواند ویرایش صوری را بسیار آسان کند.
سخن آخر
آسیبشناسی ویرایش گام نخست در راه تشخیص مشکلات و یافتن راه درمان است. تحول نشر تحولی جهانی است و تحول فناوری و اقتصاد چاپ و کاغذ و سایر مواد و ملزومات نشر، به جامعهای خاص محدود نیست. جوامعی که روند تحولات را آگاهانه دنبال نکنند، دیر یا زود دچار بحران میشوند. آسیبشناسی ویرایش، به برنامهریزان و مدیران نشر و بسیاری دیگر کمک میکند خود را از تهدید آسیبهای بیشتر محفوظ بدارند.
چکیدهای از: عبدالحسین آذرنگ، بازاندیشی در مباحثی از نشر و ویرایش، تهران: ققنوس، ۱۳۸۴، ص ۱۹۵ تا ۲۰۳: «آسیبشناسی ویرایش در ایران».