من از مردی آغاز میکنم که همه او را میشناسند و اندکی بهتر از همه با وی آشنایی دارم. از صادق هدایت شروع میکنم، نویسندهای که بیشک نامآورترینِ نویسندگان این سالهای اخیر است و آن «شاهکار» آخرین او، پردهٔ ابهامی بر زندگانیاش کشید که شاید اگر به همین منوال پیش برویم، در فاصلهای دورتر، او جزو افسانهها قرار بگیرد!
نام صادق هدایت امروز یک نام شناختهشده در سراسر ایران است و در پارهای از نقاط گیتی، او بهعنوان معرّف شیوهٔ نوین داستانسرایی و قصهنویسی در ایران، نزد همگان شناخته شده و نامبردار است.
برای شناختن صادق هدایت کافی نیست آنچه را که در تراجم احوالش نوشتهاند، بخوانیم و آنچه را که دربارهٔ او در این سالهای آخر ساختهاند، راست بپنداریم. مخالفان و موافقان او در پیرامون این نویسنده حرفهایی زدهاند. از یک سو حبّ بسیار بوده است و از سوی دیگر بغض فراوان. اما اینک که از زمان مرگ او، با فاصلهای عادلانه ایستادهایم، قضاوت دربارهٔ وی نیز باید عادلانهتر از این باشد که هست و صادق هدایتی که امروز میشناسیم، باید صادق هدایتی باشد آنچنان که بود، نه آنچنان که «میخواهند باشد».
برای شناختن صادق هدایت، باید به چند جنبهٔ او توجه کرد. این چند جنبه اگر از یک نظرگاهِ درست مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد، سیمای واقعی صادق هدایت را آنچنان که بوده است، نشان خواهد داد.
در ادبیات قدیم ما، ترجمهٔ احوالنویسی یا آنچه فرنگیان به آن بیوگرافی میگویند، چیزی بوده است حدود چند سطر تعارف با سادهترین و ابتداییترین کلمات و مدحآمیزترین عبارات ممکن. بردارید تذکرههای زبان فارسی را ورق بزنید و حتی پیش بیایید و به «تاریخ ادبیاتهای معاصر» برسید. در هیچیک از این تذکرهها و تراجم احوال، شما به یک چشم منطقی صاحبنظر برخورد نمیکنید. بهعبارت دیگر، تاریخ ادبیاتهای ما هیچگاه جنبهٔ تحلیلی نداشته و همیشه قضاوتهای ادبی اینگونه تذکرهها و تاریخها مبتنی بر تأثّرات ذهنی نویسندگان آنها بوده است.
اینک که از من خواستهاید خاطرات ادبی خودم را برای شما نقل کنم و من امید آن را دارم که این خاطرات ادبی بتواند لااقل طرحریزی تندی از تاریخ ادبیات معاصر ما باشد، تلاش خواهم کرد که مثل یک منتقد، به توضیح و توجیه افراد موردنظر بپردازم و سعی کنم که یک بینندهٔ درست و بدون حبّوبغض باشم، نه یک مدّاح یکطرفه یا یک ناسزاگوی بیانصاف.
داوری آنچه که من از این لحظه میگویم، با کسانی است که منطق سلیم را بر احساس مرجّح میدارند و نیز با آیندگان است که با حوصلهٔ بیشتر و خالی از حبّ و بغض به همهچیز مینگرند.
قسمتهای بعدی این نوشته را بخوانید:
گزیدهای از: پرویز ناتل خانلری، «خاطرات ادبی»، هفتاد سخن، ج۳، تهران: توس، ۱۳۶۹، ص۳۳۹ تا ۳۴۰.
توضیح گزیننده:
این نوشته، صفحهٔ آغازین خاطرات پرویز ناتل خانلری است دربارهٔ صادق هدایت. به همهٔ دوستان و همکاران ارجمند پیشنهاد میکنم که این یادداشت و ادامهٔ آن را با حوصله و دقت، تا پایان بخوانند؛ چراکه افزون بر نثر نویسنده که به معیاربودن شهره است، محتوای این نوشته نیز هر خوانندهای را در زمینهٔ شناخت صادق هدایت یاری خواهد کرد.