virastaran.net/a/30230

روزنه‌ای از نور

نوشته‌چه

در هیاهوی جهان پر رمز و راز
و در بطن روزمرگی‌های پی‌درپی
آنگاه که از آدم‌های خاکی و عشق‌های زمینی دل کنده‌ای
و در سیاهیِ سکوت و بی‌معنایی به دنبال روزنه‌ای از نور می‌گردی
دست تقدیر، کسانی را بر سر راهت قرار می‌دهد که از دیدنشان دچار حیرت می‌شوی.
کسانی که در پشت ظاهر ساده و بی‌آلایششان، برکه‌ای عمیق و آرام دارند: پر از نیلوفران آبی.
و چه زیباست دیدن آدم‌هایی که هر روز باید آن‌ها را کشف کنی.
انگار ابعاد وجودی‌شان پایان ناپذیر است.
همان‌ها که نگاه‌کردن به آن‌ها برایت مصداق احسن‌الخالقین می‌شود.
آدم‌هایی که به وضوح لقد خلقنا الانسان فی کبد را با آن‌ها تجربه می‌کنی.
آنان که عشق و نور و آگاهی وجودی‌شان تو را به وجد می‌آورد و امیدی تازه می‌دهد.
و گاهی چقدر دست تقدیر زیباست.
انگار گاهی خداوند، فرشته‌ای را در کالبد انسان به سویت گسیل می‌دارد تا با چراغی در دست، راهنمای مسیرت باشد.
تا طی طریق‌کردن با او برایت سهل گردد و ادامه‌دادن برایت هموار.
به قول نادر ابراهیمی:
با تو بودن همیشه پرمعناست
بی تو روحم گرفته و تنهاست
با تو یک کاسه آب؛ یک دریاست
بی تو دردم به وسعت صحراست
با تو بودن همیشه پرمعناست

خدیجه بلکامه، اردیبهشت۱۴۰۲
Belkamekhadige@yahoo.com

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد