چندی پیش با برادرزادۀ هفتسالهام دربارۀ اعتماد و بیاعتمادی و عوامل مؤثر بر آن صحبت میکردم. پس از نزدیک به ده دقیقه سخنرانیِ اندرزگونه و برشمردن ملاکهای اعتماد، با حالتی متفکرانه و چشمانی سرشار از تناقضِ فهمیدن و نفهمیدن، درآمد و گفت: «همۀ حرفاتون خوبه ها. اما آخه من اصلاً نمیدونم “ملاک” یعنی چی!»
تازه فهمیدم ده دقیقه پند مفیدم، تحتتأثیر استفادهٔ زیاد از واژۀ ناآشنای «ملاک» برای کودکی هفتساله، بیتأثیر شده است.
در زندگی همۀ ما بسیار پیش آمده است که کاربرد اشتباه واژهها باعث کجفهمیها و نفهمیها شده، چه در مقام گوینده و سخنران و چه در مقام شنونده.
دایرۀ واژگانیِ ما گامبهگام گسترده میشود و هر واژه پلهای برای صعود به واژهای جدید و تخصصیتر است. انتخاب واژهای پایینتر از سطح شنونده مانع صعود میشود و انتخاب واژۀ بالاتر، نهتنها مانع صعود که گاهی عامل سقوط میشود.
یکی از مهارتهای مهم ارتباطی، مهارت کلامی است و بخش مهمی از مهارت کلامی به «واژهگزینی مناسبِ» سن و موقعیت و بافت سخن مربوط است. ارتباط کلامی میان استاد و شاگرد، سروهمسر، دوست و رفیق و… هرکدام واژۀ مناسب حال خود را میطلبد و احساس و درک مخصوص به خود را در پی دارد.
بافت سخن استاد، تخصصی است و مناسب سطح شاگردان. در ارتباط با دوستان و خانواده باید واژههایی با بار عاطفی برگزید. در رویارویی با کودکان نیز بهگفتۀ مولانا، واژههایی روان و ساده به کار برد:
چونکه با کودک سروکارَت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
بله، باید واژهها را آگاهانه انتخاب کرد. لازمۀ آگاهانه انتخابکردن، تسلط بر واژههاست و این تسلط، دستاورد گستردگی قلمروی واژگانی است.
چه عواملی در واژهگزینیِ مناسب مؤثرند؟
برای گسترش دایرۀ واژگانی، باید حریصانه مطالعه کرد و جستوجوگرانه شنید و هشیارانه بهکار برد. باید از عادتهای کلامی دوری جست و خود را درگیرِ واژههای گوناگون کرد. در انتخاب واژهها باید دقت ورزید تا انتقال معنا پس از بارشی از واژها، چون باران روحبخش و طربانگیز باشد.
واژه را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
و محصول همۀ اینها
خوشنشستن واژگان
و خوشسخنبودن است.
فاطمه کیانی، شهریور۱۴۰۰
tasnim2.kian@gmail.com