virastaran.net/a/26910

حفره

نوشته‌چه

در دنیا حفره‌های ترسناک زیادی وجود دارد که قرارگرفتن در آن‌ها، انسان را دچار وهم می‌کند و تا در آن‌ها قرار نگیرید، به نظر ترسناک و خطرناک نمی‌آیند.
تصور کنید تک و تنها درچاهی هستید، تنگ و تاریک، در قعر زمین، نه کسی صدای شما را می‌شنود و نه شما جایی را می‌بینید. بودن در چنین جایی که دست‌ساز بشر نیز هست، هم ترسناک است و هم خطرناک.
یا فرض کنید در عمقی نزدیک به ساحل شنا می‌کنید که ناگهان گرفتار چالۀ دریایی می‌شوید،جایی که در آب معلقید و حتی نمی‌توانید برای نجاتتان فریاد بکشید و ذره‌ذره فرورفتن در این چاله، لحظه‌به‌لحظه شما را به مرگ نزدیک‌تر می‌کند.
حفره‌ها و چاه‌های دیگری هم هستند که شاید تصورشان سخت باشد؛ اما وجود دارند، بی‌آنکه از خطر آن‌ها آگاه باشیم؛ مثل سیاه‌چاله‌های فضایی که بی‌انتها هستندیا حفره‌های طبیعی روی زمین و… .
انسان هشیار به خطر این حفره‌ها آگاه است و در مواجهه با آن‌ها احتیاط می‌کند و ممکن است هرگز با این خطر روبه‌رو نشود.
اما یکی دیگر از این حفره‌ها آن‌قدر نزدیک است که متوجه ترس و خطر آن نمی‌شویم. این خطر، ترس و مرگ به‌همراه ندارد؛ اما تا لحظۀ مرگ روح انسان را به بند تنهایی می‌کشاند و در زندان بیگانگی اسیر می‌کند. این حفره را خودمان هر روز گودترش می‌کنیم و ذره‌ذره در آن فرو می‌رویم و پس از مدتی در قعر آن، نه کسی صدای ما را می‌شنود و نه ما کسی را می‌بینیم. ما ناآگاهانه آن را حفر می‌کنیم و لحظه‌به‌لحظه عرصه را بر خودمان تنگ‌تر می‌کنیم و تا جایی پیش می‌رویم که نفس‌کشیدن هم برایمان سخت می‌شود و این تنگی نفس خاصیت حفره‌هاست.
این چاه نزدیک و خطرناک، جایی نیست جز «من» آدم‌ها. این حفرۀ عظیم، ساختۀ دست «خود» است. جایی که با غرور و خودخواهی حفر می‌کنیم و هر روز عمیق‌ترش می‌کنیم و تا جایی پیش می‌رویم که تنها می‌شویم.
غرور و خودخواهی منیت انسان را بیش‌ازپیش می‌پروراند، چشم‌هایش را می‌بندد و جز تصویری آماس‌کرده از خویش نمی‌بیند. خودخواهی و غرور می‌تواند عمیق‌ترین حفره را در کوتاه‌ترین زمان ممکن در وجود انسان حفر کنند و با این خیال که قلمرواش را وسیع‌تر می‌کند، در عمل عرصه را بر خود تنگ‌تر می‌کند.
انسان مغرور در این گودال عمیق و تاریک جز انعکاس صدای خود را نمی‌شنود و کسی را جز خود نمی‌بیند؛ بنابراین خود را مهم‌ترین و یگانه فرد با اهمیت اقلیم وجود می‌داند. او جز شأن «خود» و نه انسان، به چیزی نمی‌اندیشد و جز داشته‌های خود که ابزاری برای حفر این چاه است، چیزی را ارزشمند نمی‌داند.

فاطمه کیانی، اردیبهشت۱۴۰۰
tasnim2.kian@gmail.com

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد