هر واژهای بار معنایی بخصوصی دارد که آن را از واژههای هممعنیاش متمایز میکند. از همین رو است که «مُردن» و «درگذشتن» و «جانباختن» و «به رحمت ایزدی پیوستن» و «سَقَطشدن» و «نفلهشدن» که همه به یک رویداد (یعنی «جداشدن روح از بدن») دلالت میکند، هریک بار معنایی متمایزی دارد و در بافتهای متفاوتی به کار میرود. توجه به معنیهای باریکی ازایندست برای قلمبهدستان ضرورتی دوچندان دارد و رعایتنکردن آن گاهی حاصل کار را خندهآور میکند.
برای نمونه، کاربرد «تجلی» را در عنوان کتاب تجلی صهیونیسم در رمانهای جهانی در نظر بگیرید. این واژه، بنا به پیشینۀ کاربردش در فارسی، بهوضوح معنایی مثبت دارد و برای امور مطلوب به کار میرود. «تجلی» از اصطلاحات عرفانی است بهمعنی «نور مکاشفه که از باریتعالی بر دل عارف ظاهر میشود». همچنین در متنهای دینی از «تجلی خداوند بر موسی» که در نگاه دینورزان، اتفاقی است خوشایند، سخن به میان آمده است. تحت تأثیر همین کاربردهای مثبت، رفتهرفته جلوه و نمودِ هر چیز خوب و خواستنی را با این واژه بیان کردهاند؛ چنانکه مثلاً کتابی نوشتهاند با عنوان «تجلی قرآن و حدیث در شعر فارسی» و با این عنوان نشان دادهاند که برای قرآن و حدیث ارج و احترام قائلاند.
باایناوصاف، نویسندۀ کتاب یادشده قاعدتاً باید دربارۀ صهیونیسم، نظر مساعدی داشته باشد و آن را امر خوشایندی تلقی کند. اما اینگونه نیست و با خواندن چند سطری از کتاب، مشخص میشود که نویسنده کتابی بر ضد صهیونیسم نوشته و با غفلتی که از بار عاطفی این کلمه نشان داده، عنوان کتابش را مضحک کرده است. بهکاربردن «تجلی صهیونیسم در رمانهای جهان» به این میماند که کسی که از صدام حسین و دونالد ترامپ بیزار است، بگوید: «صدام حسین به رحمت ایزدی پیوست» یا «طبق فرمودۀ دونالد ترامپ، تحریمها ادامه خواهد داشت»!
پینوشت: همنشینکردن «تجلی» و «صهیونیسم» در این عنوان بهقدری چشمگیر بود که ترجیح دادم در این نوشته فقط به این نکته بپردازم. بااینحال، کاربرد «جهانی» بهجای «جهان» نیز در این عنوان جالبتوجه و ظاهراً خطا است.