virastaran.net/a/11655

تنوع در واژه‌پردازی

آموزش, توصیه‌هایی برای نویسندگی, نگارش و زیبانویسی

تنوع در واژه‌پردازی-ویراستاران

انگار یک جایش می‌لنگد… .

این حالت را پس از خواندنِ بسیاری از نوشته‌ها تجربه کرده‌اید. شروع به خواندن متنی می‌کنید و کمی که گذشت، احساس دل‌زدگی می‌کنید؛ با این‌که می‌دانید محتوای ارزنده‌ای دارد و غلط زبانی هم ندارد، به‌نظر می‌رسد یک جایش لنگ می‌زند و به دل نمی‌نشیند.

یکی از علت‌های خستگی خواننده، نبود تنوع واژگانی در نوشته است. یعنی نویسنده از یک واژه یا یک عبارت، به‌کَرّات استفاده کرده است و همین، متن را از طراوت انداخته است.

مثلاً فرض کنید که الآن به بندِ آخرِ نوشته‌مان رسیده‌ایم و می‌خواهیم به خواننده بگوییم که آن‌چه تا الآن خوانده است، به‌شکل خلاصه و نتیجه، در این بند آمده است. خب، این را چه‌طور بیان می‌کنیم؟

آفرین! یکی از پرکاربردترین واژه‌ها برای این موقعیت، «خلاصه» است. اما اگر متنمان آن‌قدر بلند بود که خیلی خلاصه یا نتیجه‌گیری داشت، شاید چندان بابِ‌طبع مخاطب نباشد که دَم‌به‌دَم، بنویسیم: خلاصه خلاصه خلاصه.

پس چه بنویسیم؟ من این‌ها را برای متن‌ها و موقعیت‌های گوناگون پیش‌نهاد می‌دهم؛ اما تأکید می‌کنم که هر عبارتی را نمی‌شود در هر جایی استفاده کرد؛ پس هر لفظی باید متناسب با کارکردش به‌کار برود:

الغرض، القصه، باری، سرتان را درد نیاورم، پرحرفی نکنم، کشَش ندهم، گُزیده بگویم، خلاصه بگویم، مَخْلَص کلام این‌که، این را بگویم و خلاص، فقط همین را بگویم که، تهِ‌ تَهَش این‌که، سر و تهِ حرفم را این‌طور به‌هم بدوزم که، دیگر ذکر همین بس است که

این‌ها به ذهن من آمده است. شما چه عبارت‌های ناب و نوآورانه‌ای برای این مفهوم دارید؟

#آواچهٔ ۶۷، تنوع بی‌شک

راستی، تنوع همه‌جا هم مناسب نیست. نباید اصطلاح‌های تخصصیِ جاافتاده را عوض کنیم؛ حتا اگر از زیبایی متن بکاهند. همیشه به‌یاد داشته باشید:

در زبان، «انتقالِ پیام» اصل است و «زیباییِ کلامْ» فرع؛ مبادا اصل را فدای فرع کنیم!

مثلاً در متن‌های منطق، عبارت «شرط لازم و کافی»، اصطلاح تخصصیِ جاافتاده است. نباید آن را مثلاً به «شرط ضروری و بسنده» تغییر بدهیم! چون معنایش عوض می‌شود و مخاطب را سردرگم می‌کند.

در آخر هم بگذارید این‌ را اضافه بکنم: خلاقیت فقط این نیست که از مضمون‌های نو بنویسیم؛ بخشی از ابراز خلاقیت با تسلط بر ظرایف زبان میسر می‌شود. اِشراف بر این ظرایف، منوط به مطالعه‌ی بسیار و دقتِ بسیارتر است. با بی‌حوصلگی و سرسری کارکردن، کاری از پیش نمی‌رود.


این مطلب ابتدا در اینجا منتشر شده است.

[«ویراستاران»: دستورخط این نوشته مطابق نظر نویسنده، معین پایدار، است و در آن تغییری نداده‌ایم.]
مقالات پیشنهاد شده

1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید

  • این حالت را پس از خواندنِ بسیاری از نوشته‌ها تجربه کرده‌اید.
    پس از خواندنِ بسیاری از نوشته‌ها چنین حالی داشته اید.
    “تجربه کردن” با “حس کردن” یا “داشتن حالتی” فرق دارد.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد