هرجا با «اینکه» و «آنکه» روبهرو شدید، اگر میشد جملهواره را بدون تغییر در معنی بهصورت مصدری درآورد، آن را طبق شیوهٔ فرهنگستان سرهم بنویسید: «اینکه» و «آنکه». اگر نمیشد، همهجا با فاصلهٔ کامل بنویسید: «این که» و «آن که».
فرهنگستان زبان و ادب فارسی نوشتن «اینکه» و «آنکه» را به همین صورت، یعنی سرهم، توصیه کرده؛ اما املای «اینکه» (بهمعنی «این کسی که») و «آنکه» (بهمعنی «آن کسی که») را بهصورت نیمجدا صحیح شمرده است. عدهای نیز که خلاف شیوهٔ فرهنگستان عمل میکنند، همهجا «اینکه» و «آنکه» را نیمجدا میکنند یا با فاصله مینویسند.
کدام شیوه صحیح است و چرا؟
به نظر میرسد در هریک از این شیوهها توضیحاتی مغفول مانده که موجب شده اهالی قلم بعضاً در نوشتن این دو صورت املایی در جاهای مختلف به اشتباه بیفتند و بهدرستی قاعدهاش را درنیابند.
نخست باید گفت که کارکرد اصلی نیمفاصله، نشاندادن حدومرز واژه در نوشتار است. نیمفاصله غالباً میان اجزای واژهٔ یکپارچهای به کار میرود که سرهمنویسیِ حروف آن بهدلایلی جایز نیست و درعینحال، نباید بین اجزایش فاصلهٔ کامل انداخت؛ زیرا فاصلهٔ کامل مرزنمای میان دو واژه است، نه دو یا چند جزء از یک واژه. برای نمونه، جملهٔ زیر را در نظر بگیرید:
ـ امروز کار میکنم.
در این مثال، فاصلهٔ موجود میان واژههای «امروز» و «کار» و «میکنم» مرز آنها را از یکدیگر نشان میدهد. بهعلاوه، در همین جمله بین «می» و «کنم» نیمفاصله آمده است؛ چراکه این دو جزء بررویهم یک واژه است و درعینحال، پیوستهنویسی «میکنم» در نوشتار امروز پذیرفته نیست. پس ناگزیر بینشان نیمفاصله میگذاریم. بنابراین، در صورتهای املایی گوناگونی که منطقاً میتوان هم سرهم نوشت و هم نیمجدا، به هریک از این دو شکل بنویسیم، نتیجه یکی است: با یک واژه مواجهیم. به همین دلیل، «میکنم» و «میکنم» ازنظر واژهبودن یکسان است و فرقی با هم ندارد.
برپایهٔ آنچه گفته شد، روشن است که نوشتن «این+که» و «آن+که» بهصورت سرهم («اینکه» و «آنکه») یا نیمجدا («اینکه» و «آنکه») در واژهبودن این دو تفاوتی ایجاد نمیکند. بهسخن دیگر، عموماً وقتی بهدنبال ضمیر اشارهٔ «این» و «آن» واژهٔ «که» میآید، با واژهٔ مرکب سروکار داریم و منطق فاصلهگذاری و مرزگذاری بین واژهها حکم میکند که اجزای واژهٔ مرکب را یا سرهم بنویسیم یا نیمجدا.
ولی آیا تمام «اینکه/اینکه»ها و «آنکه/آنکه»ها وضع یکسانی دارد و همهجا باید این صورتها را سرهم نوشت یا نیمجدا کرد؟ نه. بهطور کلی، هرگاه «اینکه» و «آنکه» آغازگر جملهوارهای باشد که بتوان آن را بدون تغییر معنایی به مصدر تأویل کرد، باید آن را سرهم یا نیمجدا نوشت؛ زیرا حکم واژهای یکپارچه را دارد. در بقیهٔ جاها، یعنی وقتهایی که نمیشود اینقبیل جملهوارهها را به مصدر تأویل کرد، باید آنها را جدا و با فاصلهٔ کامل نوشت. توجه به مثالهای زیر موضوع را روشنتر میکند:
۱. اینکه/اینکه ظرفت شکست، تقصیر من بود.
۲. این که شکست، ظرف بود.
۳. برای آنکه/آنکه تمرکزتان به هم نریزد، زنگ نزدیم.
۴. برای آن که تمرکزتان را به هم ریخت، جریمه تعیین میکنیم.
۵. این که بد نیست. هست؟
۶. این که کار من نیست. همهاش زیر سر ناصر است.
۷. آن که باید خجالت بکشد، تویی.
از نمونههای بالا، جملهواره را در دو جملهٔ ۱ و ۳ میتوان بی هیچ تغییر معنایی بهصورت مصدری درآورد:
۱. اینکه/اینکه ظرفت شکست، تقصیر من بود: شکستن ظرفت تقصیر من بود.
۳. برای آنکه/آنکه تمرکزتان به هم نریزد، زنگ نزدیم: برای بههمنریختن تمرکزتان زنگ نزدیم.
اما جملههای ۲ و ۴ و ۵ و ۶ و ۷ را یا اصلاً نمیتوانیم به مصدر تأویل کنیم یا اگر هم بتوانیم، معنی تا حدودی عوض میشود:
۲. این که شکست، ظرف بود: شکستن ظرف بود.*
۴. برای آن که تمرکزتان را به هم ریخت، جریمه تعیین میکنیم: برای بههمریختن تمرکزتان جریمه تعیین میکنیم (دراینصورت معنی جمله عوض میشود؛ زیرا در جملهٔ اصلی برای شخص خاصی که تمرکز را به هم ریخته، جریمه تعیین میشود؛ اما در جملهٔ تأویلشده سخن از جریمهای کلی است برای هرکس که تمرکز را به هم بریزد).
۵. این که بد نیست: بد بودن.*
۶. این که کار من نیست: کارِ من نبودن.*
۷. آن که باید خجالت بکشد، تویی: خجالتکشیدن تویی.*
بنا بر این توضیحات، هرجا با «اینکه» و «آنکه» روبهرو شدید، نخست ببینید که آیا میشود جملهواره را بدون تغییر در معنی بهصورت مصدری درآورد یا نه. اگر میشد، دو راه دارید: یا طبق شیوهٔ فرهنگستان عمل کنید و سرهم بنویسید «اینکه» و «آنکه» یا جدانویسانه عمل کنید و بنویسید «اینکه» و «آنکه» (با نیمفاصله). اگر نمیشد، فارغ از اینکه «این» و «آن» به شخص اشاره میکند یا شیء یا مفهوم، همهجا با فاصلهٔ کامل بنویسید: «این که» و «آن که».
17 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
ضمن تشکر از گروه ویراستاران و تشکر از توضیح فوق، باید عرض کنم که از نظر من متأسفانه رسمالخط زبان فارسی از مظلومترین موضوعهایی است که واقعاً باعث کلی مشکل و دردسر است. یعنی اگر از زیبایی و خواندن دقیق متنها بگذریم؛ نرمافزارهای خارجی را نیز با سردرگمی روبرو کرده است. کاش همانطور که خیلی راحت در متن کتابهای درسی اعمال قانون شد و نیز در روزنامهها و… در متن نامههای اداری دولتی نیز این اعمال قانون را انجام دهند. تا کلمهها و عبارتهای فارسی یکدست شود. در همین توضیح گروه ویراستاران که زحمتشان بسیار ارزشمند و قابل احترام است، در توضیح فوق مرقوم فرمودهاند که «اگر میخواهید طبق شیوهٔ فرهنگستان عمل کنید»
در حالیکه حتی اگر قانون فرهنگستان دقیق نیست باید بهآن عمل کرد؛ تا زمانی که خود فرهنگستان اصلاحیه اعلام کند. بهاین ترتیب یک رسمالخط مرجع و یکسان خواهیم داشت.
شاید دوست داشته باشیم که به سلیقهٔ خودم بنویسیم، اما این ظلم است به استانداردهای تعیینشده.
شاد و سلامت باشید.
درود بر شما.
سخنتان تا اندازهای درست است. در حالت آرمانی، اگر ایران کشوری واپسمانده نبود و امور مملکت نظم و سامانی داشت و متخصصان در رأس بودند و از امکانات به بهترین وجه بهره میبردند، طبیعتاً برای زبان فارسی و دستورخط این زبان هم چارهای میاندیشیدند و پیروی از آن هم بجا و درست بود. باوجوداین، بدبختانه چنین نیست.
فرهنگستان بااینکه بعضاً دانشمندان گرانقدری در آن مشغول فعالیتاند، در مجموع نهادی ازکارافتاده و علیل است؛ هم بهدلیل بیتدبیریهای سازمانیِ خودش و گردانندگانش و هم بهدلیل ناکارآمدیِ کلیِ حکومت که سرمایۀ مالیِ کافی در اختیار این نهاد نمیگذارد و در کنار این، قدرت اجرایی به آن نمیدهد.
گوشهای کوچک از بیکفایتی فرهنگستان را در همین زمینه برایتان مثال میزنم. فعالیت فرهنگستان درزمینۀ دستورخط فارسی از سال ۱۳۸۴ به این سو بهکلی متوقف مانده است؛ بااینکه در این سالها صاحبنظران و منتقدان پرشماری پیشنهادهای کارآمد و مناسبی برای بهبود وضعیت خط فارسی عرضه کردهاند و دستورخط پیشنهادی فرهنگستان را به نقد کشیدهاند. در چنین اوضاعی، بهنظرتان آیا باید اندیشهگری را تعطیل کرد و همچنان بر نقصها و کاستیها چشم پوشید؟ گمان نمیکنم حتی در حالت آرمانیِ پیشگفته که مملکت سروسامانی داشت و متخصصان بر کار بودند، منطقی بود که راه نقد و سنجشگری را بر خود ببندیم و از گفتوگو دراینباره سر باز بزنیم و راهحلهای منطقی و حسابشده را پیش نکشیم.
با درود با سپاس از همگی.
من هم معتقد هستم، بهتر است تشویق کنیم همگی به یک منبع معتبر تکیه داشته باشیم و از فرهنگستان بخواهیم کار کنند و تکلیف این همه سردرگمی زبان فارسی را روشن کنند.
به نظر من به عنوان یک آموزگار زبان فارسی بیست ساله به فرزندان ایرانی خارج از ایران، صدا گذاری ها و تکلیف هم صداها در این زبان را هر چه زودتر روشن کنند. با سپاس دوباره.
سلام. افعالی مثلِ “میشه” که در محاوره استفاده میشوند باید جدا نوشت با سر هم؟ چون اگر جدا بنویسیم ظاهرِ فعل کمی عجیب به نظر میرسد.
میشه، میره، میگه و…
یک دیدگاه جدید فرستادم که جوایش رد در فرهنگ املاییتون پیدا کردم
با سلام
ضمن سپاس از مطالب و راهنمائیهای خوب شما، آیا راه حلی برای نیم فاصله در گوگل داکیومنت سراغ دارید؟
با برنامههای اصلاح صفحهکلید: Shift+Space
در مورد پسوندهایی مثل «اش» یا «ات» یا «ام» چطور باید عمل کرد؟ مثلا «آغوشش» درسته یا «آغوشاش»؟ «کتکت زد» یا «کتکات زد»؟ «کتابم» درسته یا «کتابام»؟
نک: کتابچهٔ دستورخط فارسی فرهنگستان، جدول ضمایر مِلکی.
آغوشش، کتکت زد، کتابم.
در مورد پیشوند می در فعل می آد در محاوره باید به صورت میاد باشه یا جدا
دستورخط شکسته مرجع واحدی ندارد. ما هم نمیدانیم. خودتان تصمیمی بگیرید و یکدست پیش بروید.
بهنظرتان بهتر نیست افعال محاورهای مانند میشه، میره، میده، میگه، میام، میاد، میدی و… همراه با شکل منفی آنها را بهصورت پیوسته بنویسیم تااینکه بخواهیم جدا بنویسیم بهمانند “میآد” یا “میدی” و اینگونه، چنین افعالی صورت زیبایی نداشته باشند؟
تنها فعلی که صورت ناجور مییابد، همان است که مثال زدید.
بقیه تمیز و خواندنی است.
در کل، بهتر است شکسته ننویسیم.
چجوری می تونیم با کارشناسانتون در ارتباط باشیم
سلام به شما.
با ایشان صحبت کنید.
مسئولدفترِ
مؤسسۀ «ویراستاران»
+982166919962
+989002981388
t.me/virastaran1
با درود
سپاس از آقای محمد یوسفی شیرازی بهخاطر مطلب سودمندتان و آفرین به پاسخ درخورتان به آقای محمد ثمینی؛ و اما بعد، رفع تردید و اشکال در اِعمال فاصله و نیمفاصله به همین راحتی که در «آنکه/اینکه» یا «آن که و این که» دیدیم، هم نیست و چهبسیار موارد که نویسنده و ویراستار در حین نوشتن یا ویراستاری بلاتکلیف میمانند؛ برای مثال، در اعمال فاصله یا نیمفاصله برای مواردی چون «باوجوداین»، «ازاینرو»، «به عبارت دیگر»، «به وجود آوردن»، «به شمار آوردن»، «به سبب»، «به عنوان» و نیز نام کتابها مثل «تذکرةالاولیا»، «تهذیبالاستبصار» و … اختلاف نظر وجود دارد؛ ضمن اینکه در برخی از این موارد، اعمال نیمفاصله موجب میشود متن صورتی فشرده و نازیبا پیدا کند و اعمال فاصله گویی موجب از هم گسیختگی متن میشود. من برای رفع این بلاتکلیفیها همان کتابچۀ فرهنگستان و نیز کتاب فرهنگ املایی دکتر اشرف صادقی را ملاک قرار میدهم؛ اما یکی به سبب سکوت این دو کتاب در بسیاری موارد و اختلاف نظر با نویسندگان یا سردبیران مجلات، در نهایت سر در گم و بلاتکلیف میماندم. امیدوارم همانطور که شما گفتید، با برقراری نظامی کارآمد در این مملکت و رفع گرفتاریهای عدیدۀ ایران عزیز و نیز استقرار مدیریتی شایسته بر فرهنگستان، تدبیری برای رفع این مشکلات اندیشیده شود. پیروز و پایدار باشید