آیا میدانید یکی از راههای مصدرسازی در زبان عربی، افزودن «ـیت» به اسم است؟ مثل «حاکم»، «حاکمیت»، یعنی حکمرانیکردن. در زبان فارسی، همیشه آخر مصدر یا «دن» است یا «تن». حالا شما فعلاً خلاصهتر فکر کنید که آخرش همیشه حرف «نون» است.
چند مثال برای «ـیت»: اقلیت یعنی کمبودن، انسانیت یعنی انسانبودن و انسانبودگی، اولویت یعنی در ابتدا بودن و آغازینبودن، اهمیت، تابعیت. عربی که نمیخواهیم درس بدهیم. قصه چیست؟
در متنهای فارسی کلمۀ عربی اگر «ـیت» گرفت، هیچ ایرادی ندارد، کاملاً سالم و درست است. دست بهش نمیزنید. بهتر است عوضش کنید؛ اما واجب نیست. اما کلمۀ فارسی نباید «ـیت» بگیرد. این غلط است.
مگر کلمۀ فارسی هم «ـیت» گرفته؟
پاسخ: بله. برای مثال، «آشناییت» در دوران خواستگاری. دختر و پسر باهم صحبتی بکنند، آشناییتی بینشان ایجاد شود، رفتوآمد بکنند کمی آشناییت بیشتر شود.
مثال دیگر: «ایرانیت» در کنار «اسلامیت». توجه کنید که اسلامیت درست است. اسلام کلمۀ عربی است و «ـیت» گرفته؛ ولی ایرانیت نه. باید بگوییم «ایرانیبودن». همین طور «رهبریت» غلط است. رهبر کلمۀ فارسی است و «ـیت» نمیگیرد.
و یک نکتۀ جالب: «منیت». من کلمۀ فارسی است و بهجای آن میتوان از «خودخواهی»، «خودپرستی»، «خودمحوری» و «مَنمَنکردن» استفاده کرد. به عباس اقبال آشتیانی گفتند: «کاربرد منیت درست است؟» جواب داد: «عین خریت است.» کژتابی داشت؟ شاید هم این، ایهام عمدی بوده است. «خریت» کلمۀ غلطی است. «خر» و «ـیت» کنار هم نمیآیند؛ چون «خر» فارسی است و «ـیت» مصدرساز عربی و یک ساختار عربی است. هدف ایشان این بوده که بگویند «منیت» مثل «خریت» غلط است. یا شاید هم منظورشان این بوده: کسانی که منیت را بهکار میبرند… .
پس امروز یاد گرفتیم که «ـیت» را به کلمههای فارسی نچسبانیم. اگر کلمۀ عربی «ـیت» داشت، اشکالی ندارد و درست است؛ ولی بهتر است عوض کنید، یعنی مصدرش را فارسیتر بنویسید. کسی هم این وسط نمیتواند به شما اجبار کند که باید این کار را میکردید. این بهتربودن، بنای مفصل و جالبی است که وقت دیگری خدمتتان گفتهایم.
تاریخ انتشار در کانال تلگرامی «ویراسـتاران»: ۲۴اسفند۱۳۹۵.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
ملاک درست و غلط بودن چیه؟
واژه ای که قرن هاست در ادبیات فارسی به کار میره چرا باید ویرایش بشه؟