در کار ویرایش، مثل هر کار دیگری، اصولی حرفهای برقرار است و البته باز مثل هر کار دیگری، کسانی هستند که این اصول را رعایت نمیکنند:
۱. سبک نثر نویسنده را بههم میریزند؛
۲. در هنگام کار روی متن، هرگز با نویسنده گفتوگو نمیکنند؛
۳. قبل از شروع کار روی متن، دربارهٔ موضوع متن، هیچ مطالعه نمیکنند؛
۴. بهجای آنکه خود را در شمار مجموعهٔ کارکنان خدمات نشر بدانند، خود را سرور نویسندهٔ متن میانگارند و در این ویژگی، با رانندگان خودروهای عمومی شریکاند!…
و ۱۰۰۰. فارسی نمیدانند!…
قطعهٔ زیر البته مخاطب خاص ندارد یا دیگر ندارد. اندکی زبان این قطعه تند است. عذر میخواهم.
کرد ویراستار نابغهای
ضمهای را به فتحهای تبدیلگفتم انگار کار ویرایش
گشته امروز کار هردمبیللوچه ورچید و ترش کرد و سپس
«کرد بر من نگه به چشماغیل»گفت چیزی نشد که باز شما
دست بردی به طبل قیلاقیلباز یک بار یک اویی اَ شد
تو دمیدی به صور اسرافیل؟صد از این ضمهها فدای سرم
لاابالی به حرکت و تشکیلگفتم البته حق به جانب توست
یا مرا نیست رغبت تفصیلظاهراً وقت وقت دولت توست
که تو را کرده بر زمین تحمیلمردمان در برابرت خاضع
میدهندت ز هول باج سبیلگفت ای خیرهسر تو یک فتحه
جای ضمه نمیکنی تسجیل؟صرف و نحو کلام، ملک من است
دم مزن پیش من ز میر و خلیلکس نگیرد ز کار من غلطی
جز تو که گیر میدهی، نشبیلگفتم آخر تو نیز رحمی کن
«نیک بنگر یکی به رای اصیل»زر با زر تفاوتی دارد
حر با حر کجا بوند عدیل؟دب و دب را تفاوتی است شگرف
زب و زب را نمیکنند بدیلجلد با جلد گرچه مربوط است
در لغت نیستند همفامیلگفت اینها که گفتهای همگی
هست بر گوش من نفور و ثقیلمن به اُفعول گفتهام اَفعول
شکر باید کنی به این تبدیلهرچه باشد، به من تو مدیونی
من طلبکار شکرم و تقبیلگفتم اَفعول نیست اُفعول است
آخر اینجا نه جای خودرأیی استگر بر آنی که واقعاً بینِ
فتحه و ضمه فرق چندان نیستمن تو را شکر میکنم یک بار
تا بدانی که فرق مطلب چیست!آندون میلا
از صفحهٔ فیسبوکیِ تف سربالا.