- متنوعنویسی
- پخش از رادیو ایران، برنامهٔ «کافههنر، ۶شهریور۱۳۹۶
- یک فعل و اینهمه معنی!
- زایا و زنده باد زبان فارسی.
- محمدمهدی باقری
دوستان، زبان فارسی گسترشپذیر است، خیلی دامنه دارد. اینجوری بگویم: اصلاً کرانه ندارد!
یک فعل میگویم: سرزدن. مصدر است. فکر میکنید چند تا معنی در فارسی برای این وجود دارد؟ احتمالاً دو تا به ذهنتان رسیده است. مثلاً:
- ملاقاتکردن: برویم یک سری بزنیم به خاله اینا.
- مرتکبشدن: کار نابجایی از تو سرزد.
- طلوعکردن: سر زد از افق مهر خاوران…
- کسی را میخواهند اعدام کنند، او را سر میزنند!
- در فوتبال، به کسی که هد میزند، میگویند سر زد. با سر میزند. سرزن قویای است.
- اگر تغییرش دهیم، باز معانی جالبی تویش هست. مثلاً اگر قیدش بکنیم و بگوییم «سرزده»، معنیاش میشود ناغافل؛ یعنی غافلگیرانه و بدون اینکه به ما خبر بدهد.
فعل پیدا بکنیم، رویش فکر بکنیم، برایش جمله بسازیم، سلولهای خاکستری ذهن ما میترکد؛ یعنی قدرت واژهسازیمان و تنوع کلاممان بیشتر میشود و این کمک میکند به ما که دنیا را گستردهتر ببینیم و از امکانات زبان شیرین فارسی استفاده بکنیم.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
سلام. سپاس بیکران سپاسی به بیکرانگی واژگان فارسی. زایا و زنده باد زبان فارسی