ناویراسته: این متن ضدّرئالیستی، خواهان تئاتری با تخیل ناب است. تئاتری که تماشاگر را با چراغهای جلوی صحنه، از بازیگر جدا نمیکند.
درنگ: این متن ضدّرئالیستی، خواهان تئاتری با تخیل ناب است. تئاتری که تماشاگر را با چراغهای جلوی صحنه، از بازیگر جدا نمیکند.
ویراسته: این متن ضدّرئالیستی، خواهان تئاتری با تخیل ناب است. این نوع تئاتر، تماشاگر را با چراغهای جلوی صحنه، از بازیگر جدا نمیکند.
گزارش: وجود سازهٔ رها در این جمله، مشکل اساسی آن است؛ یعنی قبل از بند موصولی، کلمهای آمده است که گزارهای ندارد. یکی از راههای رفع ایراد اینگونه جملهها، آوردن یک ضمیر اشاره در ابتدای سازهٔ رهاست؛ مانند «این».
نمونهای از: فهمیه قاسمی.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
به عنوان دانشجوی ادبیاتنمایشی این سوال برایم پیش میآید:
فکر نمیکنید به جای «خواهان تئاتری» بگوییم «خواهان اجرایی» بهتر است؟ متن را اجرا میکنند، جایی ندیده و نشنیدهام که بگویند متن یا نمایشنامه را تئاتر کردیم. از طرفی واژهی «ضدّرئالیستی» هم برایم ناآشناست. رئالیسم مکتب است، چطور میشود که ضد داشته باشد؟ در برابر رئالیسم کدام مکتب قرار میگیرد؟ سورئالیسم؟ اکسپرسیونیسم؟ رئالیسم جادویی؟