واژۀ انگلیسی Soulmate را در فارسی به «نیمهٔ گمشده» ترجمه کردهایم. من دوست دارم بگویم «همروح»؛ همان طور که به classmate میگوییم «همکلاسی». انگلیسیها واژهای دارند که در فارسی به…
واژهسازی
یکی از همراهان ترجمانک این عکس را فرستاد و نظرم را دربارهٔ معادل فارسی preshrunk پرسید. ماجراجویانه رفتم دنبالش. شرح این ماجرای دوستداشتنی را برایتان نوشتهام. بهنظرم Preshrunk از آن واژههایی…
واژهپردازی یعنی کلمههای موجود و رایج را در شکل یا معنایی جدید با روابطی متفاوت، پردازش کنیم یا پرورش دهیم. البته این شکل یا معنای جدید باید همسانیهایی با شکل…
میلاد شمعی: در متنی که به تازگی ویرایش میکنم مترجم محترم از ترکیب ابداعی جالبی استفاده کرده است. ایشان بر وزن ترکیب «روزی روزگاری» از ترکیب «جایی جایگاری» استفاده کردهاند.…
نوواژه فرهنگ واژهسازی محمدمهدی باقری پخش از رادیو ایران، برنامهٔ «کافههنر»، ۵شهریور۱۳۹۶ اونا واژههای نو رو راحت میپذیرن؛ ولی نوواژهها برای ما باید خیلی شرط و قروقمیش داشته باشن! … اگر واژه…
▪️ بسیطگونهها ▪️ واژهسازی، ترکیب ▪️ خیلی از واژهها مرکباند؛ ولی ما گمان میکنیم بسیطاند. ▪️ «بسیطگونه»ها را بشکنید و اجزایشان را بکاوید. ▪️ برشی از کارگاه نگارش و زیبانویسی…
هزار سال پیش، در اوج رشد و گسترش علم و ادبیات، ابوریحان بیرونی در پیشگفتار کتاب الصیدنة که آن را بهعربی نگاشته است، پس از خوارشمردن زبان مادری خویش یعنی…