«بالغ بر» سه معنی میدهد: بهاندازۀ، در حدودِ، بیش از. «بالغ بر» معمولاً از زبان اهالی سیاست و در مواقعی شنیده میشود که میخواهند گزارش یا آماری بدهند:
فارسیزبانان، دستکم فارسیزبانانِ امروز ایران، فارسی را درست و دقیق به کار نمیبرند و کاربردهای زبانی چندپهلو و ابهامآمیز در زبانشان کم نیست. همین امر سبب میشود در بسیاری مواقع منظور یکدیگر را خوب متوجه نشوند یا بتوانند عمداً بهنحوی سخن بگویند که از گفتن حقیقت و حرفِ راست و صریح (و درنتیجه، بار مسئولیت) شانه خالی کنند. یکی از کاربردهای زبانی ابهامآلود و نادقیق که اتفاقاً از زبان سیاستمداران و مسئولان فراوان شنیده میشود و معنی دقیقش بهدرستی معلوم نیست، لفظ «بالغ بر» است.
بنا بر آنچه در فرهنگ بزرگ سخن آمده، «بالغ بر» سه معنی میدهد:
۱. بهاندازۀ؛
۲. در حدودِ؛
۳. بیش از.
بااینحساب، مثلاً از جملۀ «بالغ بر ۱۰۰ شرکت دانشبنیان در مازندران وجود دارد» سه معنی برمیآید:
۱. «دقیقاً» ۱۰۰ شرکت دانشبنیان در مازندران وجود دارد.
۲. «حدوداً» ۱۰۰ شرکت دانشبنیان در مازندران وجود دارد.
۳. «بیش از» ۱۰۰ شرکت دانشبنیان در مازندران وجود دارد.
ولی منظورِ اصلی گوینده کدام است؟ غالباً معلوم نیست!
ازنظر واژگانی، «بالغ» همریشۀ «بلوغ» است و معنیِ «رسیده» میدهد. «بلوغ عقلی» و «بلوغ جسمی» نیز تعبیرهایی است که به رسیدن به مرحلۀ کمال و پختگیِ عقلی و جسمی دلالت میکند. بنابراین، وقتی «بالغ بر» را به کار میبریم، قاعدتاً میتوانیم بهجایش از «رسیدن» استفاده کنیم؛ مثلاً جملۀ بالا را میتوان اینطور نوشت: «تعداد شرکتهای دانشبنیان در مازندران به ۱۰۰ تا میرسد.» باوجوداین، هنوز معنی صددرصد روشن نیست؛ چراکه نمیتوان بهیقین گفت که منظور «دقیقاً ۱۰۰ تا شرکت دانشبنیان» است یا «حدوداً ۱۰۰ تا شرکت دانشبنیان (یعنی از صد تا کمتر)».
گذشتهازاین، «بالغ بر» اشکال دیگری هم دارد: حرفاضافۀ مناسب برای «رسیدن»، «به» است و نه «بر» و ظاهراً یکی از علتهای چندپهلوشدن این لفظ، همین حرفاضافه است. بهسخن دیگر، «بر» دربردارندۀ معنی بالابودن و بالارفتن است و از همین رو است که از «بالغ بر» معنی «بیش از» را برداشت کردهاند؛ درصورتیکه «بالغ» چنین معنایی نمیدهد.
که این گفته را گر شَوی کاربند؛ در باب طرز نوشتن سیدجواد طباطبایی
«بالغ بر» معمولاً از زبان اهالی سیاست و در مواقعی شنیده میشود که میخواهند گزارش یا آماری بدهند. ایشان با استفاده از این لفظ معمولاً معنی سوم را قصد میکنند؛ یعنی منظورشان «بیش از» است. این در حالی است که همانگونه که نشان داده شد، معنیهای دیگری هم از این تعبیر برداشت میشود. باتوجهبه این نکته و بافتی که «بالغ بر» در آن فراوانی بیشتری دارد، پرسشی بنیادی پیش میآید: اگر مسئولان و گزارشدهندگان در اینگونه مواقع از تعداد و مقدارِ دقیق چیزی که دربارهاش گزارش میدهند، مطلعاند (که معمولاً اینطور است)، چرا اطلاعات تقریبی و نادقیق میدهند؟ برای مثال، آیا مسئولی که دربارۀ شرکتهای دانشبنیان مازندران (البته درستش «دانشبنیاد» است) خبر میدهد، واقعاً تعداد دقیق آنها را نمیداند یا میخواهد با مبهمگویی به سخنش آبوتاب بدهد و چنین بنمایاند که تعداد آنها بیش از چیزی است که میگوید؟ ظاهراً فرض دوم صادقتر است. نمونههای زیر، این مدعا را روشنتر میکند:
ـ درآمد حاصل از کشت گیاهان دارویی بالغ بر ۵۱۵میلیارد ریال است.
ـ تمام درآمدهای مالیاتی کشور، اعم از مالیات بر ارزش افزده و مالیات مستقیم، بالغ بر ۱۰۵هزارمیلیارد تومان است.
ـ واگذاری بالغ بر ۵هزارمیلیارد ریال املاک مازاد در بانک صادرات.
ـ از ابتدای امسال تاکنون بالغ بر ۶هزارمیلیارد تومان پروژه در استان بهرهبرداری شده است.
ما فارسیزبانها روزانه بارها در خبرها و گزارشها با این کاربرد پرابهام روبهرو میشویم و بیاعتنا از کنارش میگذریم. درواقع، نه ما میپرسیم و نه آنها صریح میگویند. هیچکس هم در پیِ شفافگویی نیست.
بنا بر این گفتهها و توضیحات، بهتر است هیچگاه از «بالغ بر» استفاده نکنیم و بسته به منظوری که داریم، یکی از این معادلها یا مترادفهای آنها را به کار ببریم: «بهاندازۀ»، «در حدودِ»، «بیش از».
کتابنامه: انوری، حسن، ۱۳۸۲، فرهنگ بزرگ سخن، ج۲، چ۲، تهران: سخن.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
توضیحات خوبی بود…سپاس.