virastaran.net/a/11661

کاما کجا؟ | سعی داریم نتیجهٔ انتخابات را سریع‌تر از قبل اعلام کنیم!

آموزش, رفع کژتابی زبانی, نشانه‌های سجاوندی, ویرایش زبانی, ویرایش صوری, ویرایش و درست‌نویسی

یک کاما چه‌ها می‌تواند بکند! بنگرید به تیتر کژتابِ خبرگزاری ایسنا برای سخنان وزیر کشور:

سعی داریم نتیجهٔ انتخابات را سریع‌تر از قبل اعلام کنیم (منبع)

قرار است در مؤسسهٔ «ویراسـتاران» حرف سیاسی نزنیم. آنچه در ادامه آورده‌ام، نکته‌ای سیاسی نیست؛ بلکه بی‌اعتنایی به حساسیتی ویرایشی است که شاید به دردسرهای دامنه‌دار بینجامد.

سعید سلیمانی، در تارنمای خواندنی خود، نتیجهٔ دقت خویش به این بی‌دقتی را نمایانده است:

شما این نقل‌قول را چگونه می‌خوانید؟ اجازه دهید شبیه آن مثال معروف، یعنی «بخشش لازم نیست اعدامش کنید»، اینجا هم با یک ویرگول لغزان و بازیگوش، با دم شیر سیاست بازی کنیم. این عبارت را به دو شکل می‌توان خواند:

          • سعی داریم نتیجهٔ انتخابات را سریع‌تر از قبل، اعلام کنیم. (سریع‌تر از از دوره‌های قبل)

‌      ‌    • سعی داریم نتیجهٔ انتخابات را سریع‌تر، از قبل اعلام کنیم. (قبل از برگزاری انتخابات!)

شما چه فکر می‌کنید؟ من که می‌گویم ویرگول لغزان ما هر جایی می‌تواند جا خوش کند. در ثانی، گاهی می‌شود در یک جمله از دو ویرگول هم استفاده کرد! نمی‌شود؟! (منبع)

امین ایران‌پور در پاسخ گفته است:

به‌نظر نویسندهٔ محترم، این کژتابی با کاربرد یک ویرگول رفع می‌شود؛ اما ویرگول یک‌طرفه در میان جمله صحیح نیست و نباید آن را لغزان پنداشت که هرجای جمله به‌تنهایی منتقل شود. استفاده از ویرگولِ تنها برای رفع ابهام یا ایجاد مکث روا نیست. کارکرد اصلی نشانه تعیین نقش دستوری است و از رهگذر آن، رفع ابهام نیز رخ می‌دهد. در اینجا قید یا باید بین دو ویرگول بنشیند یا کلاً بدون نشانه بیاید.

به‌نظر من، این کژتابی چندان برجسته نیست، زیرا قید «سریع‌تر از قبل» زودتر از «سریع‌ترِ» تنها در ذهن می‌نشیند؛ اما برای رفع آن چند راه داریم:

          ۱. سعی داریم نتیجهٔ‌ انتخابات را، سریع‌تر از قبل، اعلام کنیم.

          ۲. سعی داریم نتیجهٔ‌ انتخابات را سریع‌تر از دوره‌های قبل اعلام کنیم.

          ۳. سعی داریم نتیجهٔ‌ انتخابات را سریع‌تر از گذشته اعلام کنیم.

پاسخ بنده، محمدمهدی باقری، به ایشان چنین است:

۱. نقش معنابخشی و روان‌سازیِ کاما بر نقش دستورنماییِ آن می‌چربد. قید، طبق قاعده، بین دو کاما می‌آید؛ اما بنا به اصل خسّت، گاه یکی یا هر دو کاما را برمی‌داریم تا تعداد سرعت‌گیرهای متن زیاد نشود و زیروبندِ ماشین خواننده پایین نیاید! مثال بزنم:

در این ناحیه، انواع غلات، در کنار یکدیگر، به‌طور اتفاقی و پیش‌بینی‌ناپذیر، به‌خوبی، به عمل می‌آید.

با اصل خسّت این‌طور می‌نویسیم:

در این ناحیه، انواع غلات در کنار یکدیگر به‌طور اتفاقی و پیش‌بینی‌ناپذیر، به‌خوبی به‌ عمل می‌آید.

استثناهای کامای بعد از فعل وسط جمله

۲. در کژتابی‌های متأثر از حضور قید، یکی از راه‌های مؤثر رفع دومعنایی این است که کامای پیش یا پس از قید را برداریم تا آن قید به قبل یا بعد از خود بیشتر یچسبد و از بعد یا قبلِ خود جداتر بنماید. این تدبیر، نه‌تنها مجاز است، بلکه واجب می‌نماید و کمترین تغییر ممکن نیز هست. نمونه‌اش را بگویم:

کژتاب:

نوشته‌های او در سال ۱۳۷۰ آشوب به پا کرد.

نظر امین ایران‌پور، باز کژتاب:

نوشته‌های او، در سال ۱۳۷۰، آشوب به‌ پا کرد.

درستِ ۱:

نوشته‌های او در سال ۱۳۷۰، آشوب به‌ پا کرد.

درستِ ۲:

نوشته‌های او، در سال ۱۳۷۰ آشوب به‌ پا کرد.

مقالات پیشنهاد شده

5 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید

  • امین ایران‌پور
    29فروردین 1397، 20:57

    ۱. اگرچه نشانه‌گذاری فارسی را از خط لاتین وام گرفته‌اند، در تعریف و کاربردش دقت آن‌ها را به خرج نداده‌ و دچار تساهل شده‌اند. در نوشتار لاتین، وجود یا نبود حتی یک کاما نقش دستوری و معنا را زیرورو می‌کند و این مسئله یکی از عوامل ورود غلط‌های فاحش در ترجمه‌های فارسی است که مترجمان آن به نشانه و دستور توجه لازم را ندارند.
    ۲. از میان نشانه‌ها، برای کاما نقش گسترده‌تری تعریف کرده‌اند، ولی ما در خط فارسی آن را عیال‌وارتر کرده‌ایم و چنان بار چندین سر عائله را بر دوش می‌کشد که نقش اصلی خود را فراموش کرده و تقریباً بی‌خاصیت شده‌ است. چنین است ‌که دیگر برای خواننده حساسیتی برنمی‌انگیزد که با رسیدن به آن باید مکث کند، نفس بگیرد، از کژتابی وارهد، برشمارد، بدل بینگارد، توضیح فرض کند، یا… .
    ۳. حفظ تعریف و تبعیت از آن است که به رفع ابهام و اشتباه راه می‌برد. اصل خسّت نباید به ناقص‌شدن و مشتبه‌شدن اصول دیگر بینجامد. در بحث حاضر، طبق این اصل، باید هر دو کاما حذف شوند، نه‌فقط یکی. برای رفع ابهام، روان‌سازی یا هرچه از این دست، نباید از تعاریف مشخص‌شدهٔ دیگر نشانه‌ها وام بگیریم، زیرا گسترده‌ترشدن کاربرد یک نشانه خوانش‌های آن، و به‌تبع آن شک و حتی ابهام، را متعدد می‌سازد و این خود نقض غرض است. برای نمونه، به‌کاربردن کاما پس از نهاد برای رفع ابهامْ عبارت پس از نهاد را در نگاه اول با بدل یا بند توضیحی مشتبه می‌کند و ممکن است خواننده تا رسیدن یا نرسیدن به کامای بعدی سردرگم بماند، بماند که کاربرد کاما پس از نهاد در هر حال و از اساس نادرست است. دراین‌زمینه، شیوه‌نامهٔ ام.اچ.آر.اِی آورده است:
    The mere fact that a sentence has a complex subject does not justify the use of a comma between the subject and verb. Accordingly a sentence such as
    The team of editors responsible for the latest edition of the handbook has made a significant number of changes
    requires no comma following handbook
    ۴. برداشتن یکی از کاماهای طرفینِ بند توضیحی محدودهٔ آن را نامشخص می‌کند و سبب می‌شود سر یا ته آن گم شود. در اینجا، نباید توجیه کرد که خواننده خود متوجه قید یا بند توضیحی خواهد شد، زیرا، علاوه‌بر آنکه بسیاری مواقع چنین نیست، با همین منطق، دیگر نشانه‌ها ازجمله نقطهٔ پایان جمله را نیز می‌توان حذف کرد و آن را به تشخیص خواننده واگذاشت.
    این مسئله در کاربرد نقل‌قول‌های غیرمستقیم نیز مطرح است و بسیاری از مقالات فارسی به‌سبب سهل‌انگاری مذکور به آن دچارند، به‌نحوی‌که فقط انتهای نقل‌قول به‌دلیل ارجاع مشخص است، اما آغاز آن در میان متن گم است.
    ۵. همیشه نمی‌توان ایجاز یا کمترین تغییر را رعایت کرد و برای اعمال آن به هر قیمت بر اصول و تعاریف مشخص تبصره و استثنا آورد. گاهی برای رفع ابهام، به‌جای وام‌گرفتن و تعمیم‌ کاربرد نشانه‌ها، باید ساختار جمله را عوض کرد:
    کژتاب: «نوشته‌های او در سال ۱۳۷۰ آشوب به پا کرد.»
    برداشت ۱: «نوشته‌های او، که در سال ۱۳۷۰ منتشر شد، آشوب به پا کرد.»
    یا: «مقالاتی که او در سال ۱۳۷۰ نوشت آشوب به پا کرد.»
    برداشت ۲: «در سال ۱۳۷۰، نوشته‌های او آشوب به پا کرد.»

    پاسخ
    • سیدحمید حیدری‌ثانی
      29فروردین 1397، 21:03

      فرمایش آقای ایران‌پور دقیق و علمی و مستند است. استفاده کردم.
      نکته‌ای که ایشان در نظر نگرفته‌اند، کاربرد کاما نزد اهل زبان فارسی و نویسندگان به این زبان است. به‌خلاف انگلیسی، فارسی‌زبانان با تسامح کاما را به کار می‌برند؛ همان‌ گونه که توضیح داده شد. در متنی که برای ایشان نوشته می‌شود، بهتر است منطق هم‌ایشان رعایت شود، نه شیوه زبان‌های دیگر.

    • امین ایران‌پور
      29فروردین 1397، 21:07

      جناب حیدری عزیز، عرض بنده هم همین است که در خط فارسی با نشانه‌ها، نه‌فقط کاما، با تسامح رفتار کرده‌اند، و در ادامه آورده‌ام که چرا این تسامح موجه و مستدل نیست و خود بر مشکلات می‌افزاید. رواجِ نادرستِ نشانه‌گذاری در خط فارسی را نباید چنین اصل انگاشت که تعریف کاما در فارسی متفاوت است. تقلید صرف، بی درنظرگرفتن فراخورهای زبانی و نوشتاری، پسندیده نیست، اما شایسته است که منطق و دقت را در انتقال و بازتعریف نشانه‌گذاری در فارسی رعایت کنیم.

  • سعید سلیمانی
    29فروردین 1397، 21:09

    با سلام به دوستان عزیز
    خوشحالم که مطلب بنده بهانه‌ای شده برای بحث‌های خواندنی دوستان. خواندم، لذت بردم و یاد گرفتم!
    در مورد نحوه استفاده از کاما، شخصاً با نظر امین ایران‌پور موافقم؛ در نوشته‌هایم کاما را یک‌طرفه بکار نمی‌برم و اگر هم بخواهم متنی را ویرایش کنم، بر همین قاعده عمل می‌کنم؛ البته موارد کمی هم هست که ابهام معنایی جمله مجبورم می‌کند که استثنائاً از کامای یک‌طرفه و تک استفاده کنم.
    اما چرا در این نوشته یک کاما به کار بردم؟ باید بگویم در آنجا قصدم ویرایش جمله نبود و صرفاً می‌خواستم با استفاده از آن «کامای لغران» کژتابی و دومعنایی جمله را به خواننده‌ام نشان دهم. اگر می‌خواستم جمله را بازنویسی و ویرایش کنم و یا اینکه از ابتدا خودم آن جمله را می‌نوشتم، یا از دو کاما استفاده می‌کردم و یا اینکه اصولاً جور دیگری می‌نوشتم؛ مثلاً به شکل پیشنهاد دوم آقای امین‌پور.
    گمان می‌کنم این بحث را می‌‌توان همچنان ادامه داد.

    پاسخ
  • ع بیدگلی
    1بهمن 1397، 03:00

    اقای ایران پور اینکه در نمونه “نوشته‌های او، در سال ۱۳۷۰، آشوب به‌ پا کرد.” با بازنویسی جمله ان را از کژتابی رهاندید خوب است ولی به این نیز باید ملتفت می بودید که جمله بالا ممکن بود که نقل قول مستقیم باشد و شما حق نداشتید در ان دست ببرید. ان وقت چه می کردید؟ ایا راهی جز بهره بردن از ویرگول یک طرفه داشتید؟

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد