محمد پروین گنابادی در مقالهٔ «عجایبها» دربارهٔ جمعِ جمعهایی که در متنهای کهن فارسی یافت میشود، توضیحی جالبتوجه میدهد. وی میگوید شاعران و نویسندگانی چون منوچهری و بلعمی، به زبان عربی کاملاً مسلط بودهاند و بسیار دور از ذهن است که کاربردهایی از این دست در نوشتههای ایشان، ناشی از عربیندانی باشد.
عدهای در خصوص اینگونه جمعها در متنهای کهن، حدسهایی زدهاند؛ مثل اینکه این دسته از نویسندگان و شاعران میخواستهاند به این قبیل کلمهها رنگوبوی فارسی بدهند یا اینکه اصلاً در فارسی معنیِ جمعِ این واژهها آنقدر روشن نبوده که سبب شود نشانهٔ جمع فارسی به آنها افزوده نشود. همچنین ممکن است پیشینیان این واژهها را نوعی اسمجمع (مانند «طایفه» و «گروه») پنداشته باشند و از آنجا که این نوع اسم را در فارسی میتوان جمع بست، آنها را جمع بستهاند.
اما نظری که در این میان صحیحتر مینماید، برمیگردد به نوعی جمعبستن واژهها در فارسی که معنیِ کثرت میدهد و نحوهٔ خواندنش متفاوت است با واژههای جمعبستهشدهٔ دیگر. در این دسته از کلمهها، موقع خواندن، تکیه بر روی «ها» قرار میگیرد؛ مثلاً:
مدرسهها تأسیس کرده و کتابخانهها بنا کردهاند.
چه کارها که نکردهای تو!
پروین گنابادی معتقد است واژههایی نظیر «عجایبها» و «منازلها» و «کتبها» در متنهای کهن فارسی از جنسِ این نوع جمع است.
منبع: محمد پروین گنابادی، «عجایبها»، وحید، س۲، ش۴، فروردین۱۳۴۴، ص۶۸ تا ۷۰.