«ساز» در فارسی کهن معنیهای متعددی داشته و یکی از آنها «ابزار» و «آلت» بوده است. معنی دیگر آن، «سامان» و «نظموترتیب» بوده است. از این کلمه واژههای مرکبی هم ساختهاند که بیشتر معنیِ «ابزار» در آن نهفته است؛ ازجمله «سازوُبرگ» و «سازوُیراق» و «سازوُبنه». احتمالاً این دسته از واژهها موجب ساختهشدن کلمۀ «سازوکار» نیز شده است؛ کلمهای که امروزه دربرابر «مکانیسم» به کار میرود.
اما «سازوکار» چندان دقیق و درست به نظر نمیآید. ناصر نیکوبخت در صفحۀ ۶۲ کتاب مبانی درستنویسی زبان فارسی معیار این واژه را در شمار ترکیبهای اضافیای ذکر کرده که بهغلط بهصورت ترکیب عطفی به کار میرود؛ مثل «دردودل» و «قوسوقزح» و «یدوبیضا» و «باقیات و صالحات» که همه بدون «و» و با کسرۀ اضافه صحیح است. بهعقیدۀ وی، «سازوکار» نیز در اصل «سازِکار» است؛ اما او دربارۀ چرایی این تجویز هیچ توضیحی نداده است.
«مکانیسم» بهمعنی «چگونگی عملکرد اجزا در یک دستگاه یا نظام است» (انوری، ۱۳۸۲). پس مفهوم چگونگی و روش کار در آن نهفته است. به همین دلیل، «سازِکار» معادل معنایی دقیقتری برای آن است. در این تعبیر، «ساز» بهمعنی «نظموترتیب» و «سامان» است و توسعاً معنیِ «چگونگی» و «روش» میدهد. بنابراین، «سازِکار» یعنی «روش و چگونگی و ترتیبِ کار». البته میشود بهنحوی کاربرد «سازوکار» را نیز برای این مفهوم توجیه کرد؛ ولی «سازِکار» بهدلیل ساخت واژگانی دقیقتر و سرراستتری که دارد، بهشکل بهتری رسانندۀ معنی یادشده است. ازاینرو، بهتر است همهجا بهجای «سازوکار»، «سازِکار» بگوییم و بنویسیم.
کتابنامه
انوری، حسن، ۱۳۸۲، فرهنگ بزرگ سخن، ج۷، چ۲، تهران: سخن.
نیکوبخت، ناصر، ۱۳۸۷، مبانی درستنویسی زبان فارسی معیار، چ۲، تهران: چشمه.
6 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
منطقی و عالی
بسیار باعث تأسفه که در سراسر صفحات اینترنتی و تلگرامی مربوط به فرهنگ واژگان و وبلاگ های ویراستاری و … برابر نهادۀ مکانیسم را سازِکار توضیح داده اند، در حالی که این برابر نهادۀ واژۀ متابولیسم است که از طرف فرهنگستان به صورت درستِ «ساز و کار» ارائه شده است.
کاش با این عناوین تخصصی، مردمِ کمتر اهل این حرفه را به گمراهی نبریم!!!
منبع سخنتان را هم بفرمایید.
فرهنگستان کجا و کی اعلام کرده است که «سازوکار» معادلِ «متابولیسم» است؟
سؤال است برایمان.
من خودم سازِکار رو بر سازوکار ترجیح میدم و به نظرم دیدگاه دکتر نیکوبخت، عضو هیئتعلمی گروه ادبیات فارسی دانشگاه تربیتمدرس، درسته و لزومی به استفاده از سازوکار نیست. متأسفانه در فرهنگ املایی خط فارسی یا دستور خط فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی این واژه مدخل نشده یا توضیحی براش نیومده که بشه به مصوبات گروه خط فرهنگستان استناد کرد. باوجوداین، گروه واژهگزینی فرهنگستان در توضیح برابرنهادهایی که ساخته، صورت «سازوکار» رو نوشته، نه «سازکار» رو. این توضیحات رو به راحتی میشه در وبگاه واژهیار که مربوط به خود فرهنگستانه و قابلیت جستوجو هم داره، پیدا کرد. کافیه در این وبگاه فقط «سازوکار» رو جستوجو کنید و ببینید بسامد کاربردش چقدر زیاده.
میدونم که اون توضیحات مستند ما نیست برای کاربرد سازوکار و ترجیح اون بر سازکار، ولی اگر فرهنگستان این اصلاح رو در وبگاهش انجام بده یا در ویراست جدید فرهنگ املایی این واژه رو لحاظ کنه، میشه پروندۀ این واژه رو بست و دیگه با اطمینان و مستند، سازکار نوشت؛ اگرچه نگارنده همین الآن هم این کارو میکنه.
با سلام و احترام به شما.
اتفاقا در فرهنگ املایی خط فارسی فرهنگستان و فرهنگ املایی فارسی استاد صفرزاده، که هر دو از فرهنگ های معتبر و کارآمد و بهروز هستند (و بسیاری فرهنگ های دیگر)، این واژه به صورت سازوکار آمده است.
با سلام. در فرهنگ املایی خط فارسی این واژه به صورت «سازوکار» آمده است. در جدیدترین و یکی از کاربردیترین فرهنگها، با نام فرهنگ املایی فارسی از استاد صفرزاده، نیز این واژه به همین صورت آمده است. بنابراین وقتی استادان بنام ما اجماعی در این باره ندارند و استنادات مکتوبی در این زمینه نیست، لطفا ویراستاران و نویسندگان و مترجمان و اهل کتاب را سردرگم نکنید.