virastaran.net/a/9937

ابزار تحسین

آموزش, بایدها و نبایدها, دربارهٔ ویراستار, مبانی ویرایش, ویرایش و درست‌نویسی

ویراستار چگونه می‌تواند در کارش توفیق یابد؟

موفقیت ویراستار عمدتاً منوط است به روابط شخصی. او برای آنکه بتواند کتاب را به‌بهترین نحوی ویرایش کند، لازم است روابط خوبی با نویسنده داشته باشد.

ویراستار خوب چشم از لغت‌نامه برمی‌گیرد و انسانی را مشاهده می‌کند که بخش مهمی از درون خود را دارد بر همگان آشکار می‌سازد. در زمینهٔ این روابط، یعنی روابط ویراستار و نویسنده، چیزی در شیوه‌نامه‌ها نمی‌توان یافت؛ ولی سال‌ها سروکله‌زدن با نویسندگان و ویراستاران، نوعی شیوهٔ برخورد به من آموخته است که برایم کارساز بوده است.

[…]

با توجه به اینکه نویسندگان انسان‌اند، ویراستاران فرزانه به‌خاطر می‌سپارند که نویسندگان بدون شک از تحسین محظوظ می‌گردند و رابطهٔ با آنان دوستانه‌تر خواهد بود، اگر تصحیح‌ها و تجدیدنظرها و تشکیک‌ها با کمی تحسین همراه شود.

مجسم کنید روابط دو شخص را که نفر اول غلط‌هایی املایی و اشتباه‌های دستوری و عبارت‌های مبهم و تکرارهای نابجا و امثالهم را در کتاب نفر دوم بازمی‌نماید و او می‌گوید: «شما حق دارید. من اشتباه کردم» و همهٔ پیشنهادهای اصلاحی نفر اول را می‌پذیرد یا می‌گوید: «من حق دارم. شما بر خطایید» و هیچ‌یک از پیشنهادهای اصلاحی او را نمی‌پذیرد. هر دوی این بده‌بستان‌ها به دوستی آن‌ها لطمه می‌زند! ولی اگر نفر اول ضمن بازنمودن خطاها و کاستی‌های کتاب نفر دوم، فضیلت‌های آن را نیز تحسین کند، دورنمای روابط آنان روشن‌تر خواهد شد. نویسندگان شکّاک به دل خود بد نیاورند: چنین تحسین‌هایی به‌ندرت دروغین یا ریاکارانه است. ریاکاری پایهٔ محکمی برای روابط خوب نیست و ویراستاران باید رک‌گو و در عین حال محتاط باشند.

حتی در این صورت، گاه ویراستار قادر نیست فضیلتی در کتابی بیابد که دارد ویرایشش می‌کند. بعضی از متون دست‌نوشت، بسیار آشفته یا چرند یا هم آشفته و هم چرند به‌نظر می‌رسند. ویراستار در این قبیل موارد، بهتر است به‌خاطر بیاورد که روش‌های انتخاب و حذف که پیش از اخذ تصمیم راجع به انتشار هر کتابی اعمال می‌شود، معمولاً صحیح و منطقی است. کتاب‌هایی که در دست چاپ‌اند، به‌یقین ارزش چاپ‌شدن دارند و این کتاب که به‌نظر او آشفته یا چرند می‌رسد، لابد چیزکی دارد که بتوان تحسینش کرد.

فرض کنید کتابی حاوی نکات کاملاً بدیهی است و سخن از استدلال‌هایی به میان می‌آورد که مثل روز روشن است. چه‌چیز این کتاب را می‌توان تحسین کرد؟ ویراستار می‌تواند این‌طور اظهارنظر کند: «بسیاری از خوانندگان با شما هم‌عقیده خواهند بود؛ ولی آیا بهتر نیست به استدلالتان شکل تازه‌ای بدهید؟»

فرض کنید کتابی پر از اندیشه های درهم و برهم است؛ یعنی نویسنده به‌روشنی نگفته است که حرفش چیست. چه‌چیز این کتاب را می‌توان تحسین کرد؟ ویراستار می‌تواند این‌طور اظهارنظر کند: «شما به موضوع بسیار مشکلی پرداخته‌اید.» نویسنده این سخن را تحسینی از اثر خود تلقی خواهد کرد و لابد پیشنهادهای اصلاحی ویراستار را آسان‌تر خواهد پذیرفت.

فرض کنید نسخهٔ تایپ‌شدهٔ کتابی به‌دست ویراستار می‌رسد که نویسنده اصلاحات زیادی در آن صورت داده و حسابی ناخوانایش کرده است. بیشتر صفحات این نسخه، لازم است دوباره تایپ شود. چگونه آن را تحسین کنیم؟ ویراستار می‌تواند این‌طور اظهارنظر کند: «اصلاحاتی که در نسخهٔ تایپ‌شده انجام داده‌اید، عالی است. حالا لطف کنید صفحاتی را که روی آن‌ها بیشتر اصلاح صورت گرفته، دوباره تایپ کنید.» اگر اصلاحات بجا و لازم نیستند، ویراستار می‌تواند به نویسنده بگوید: «شما باید همهٔ صفحات این نسخه را تایپ کنید؛ مگر اینکه از خیر اصلاحات بگذرید.»

گاه بیهوده است اینکه ویراستار بکوشد در گفت‌وگوهایش با نویسنده، عبارات نومایه و درخشان به‌کار برد. عبارات معمولی، حتی کلیشه‌ای، غالباً مناسب و کارساز است. مثلاً چنین جمله‌ای: «ما بسیار علاقه‌مندیم که کتاب شما را چاپ کنیم»، نویسنده را خوش‌حال می‌سازد و حقاً ویراستار باید خوش‌حال باشد که کتابی جهت ویرایش در اختیار داشته باشد.

ویراستاران از ابزار کارساز تحسین به‌قدر ممکن بهره نمی‌گیرند. شیوه‌نامهٔ شیکاگو دستورالعمل کاملی به ویراستاران داده است؛ مع‌هذا اندکی تحسین صادقانه می‌تواند به‌نحو مؤثری رسم‌الخط اثر را تحت نظم صحیحی درآورد و به‌طور کلی سبک نویسنده را بهبود بخشد.

ساعاتی که به‌مصرف ارزیابی و تذکر فضیلت‌های یک اثر می‌رسد، دو فایده در بر دارد: روابط نویسنده و ویراستار را بهتر می‌کند و ویراستاران را حال که توجهی خاص به فضیلت‌های متن دست‌نوشت مبذول داشته‌اند، قادر می‌سازد که آن فضیلت‌ها را از طریق ویرایش قوت بیشتری بخشند.


قسمت دوم از چکیدهٔ:
الزی مایرز استینتون، «ویراستار چگونه آدمی است و چه می‌کند؟»، ترجمهٔ ناصر ایرانی، نشر دانش، س۶، ش۲؛ نقل در: نصرالله پورجوادی، دربارهٔ ویرایش؛ برگزیدهٔ مقاله‌های نشر دانش (۱)، چ۱، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵، ص۳ تا ۱۳.

Elsie Myers Stainton, “The copy editor”, Scholarly Publishing: A Journal for Authors & Publishers. October 1985, pp. 55-63.

قسمت اول را اینجا بخوانید.

آماده‌سازی: سیدحمید حیدری‌ثانی heydarisani.ir

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد