virastaran.net/a/11130

ویرایش کتاب کودک | به‌مناسبت روز کودک

آموزش, دربارهٔ ویرایش, گونه‌های ویرایش, مبانی ویرایش, ویرایش و درست‌نویسی

ویرایش کتاب کودک-ویراستاران

هر کتابی دنیای مخصوص به خودش را دارد و به‌زبانی هم سخن می‌گوید که فقط ساکنان همان دنیا متوجه شوند. مریخی‌ها از زبان ساکنان زمین سر درنمی‌آورند و عطاردی‌ها هم از زبان نپتونی‌ها. کتاب‌ها بسته به اینکه چه مخاطبی دارند، زبانشان هم مشخص می‌شود. زبان کتاب زیست‌شناسی با کتاب شناخت حافظ فرق می‌کند.

به‌جز اینکه کتاب‌ها بر اساس موضوع و محتوایشان دسته‌بندی می‌شوند، نوع دیگر این دسته‌بندی‌ به سن مخاطب مربوط می‌شود. موضوعی چون منظومهٔ شمسی را در نظر بگیرید. به‌نظر شما زبان کتابی که برای مخاطب فارغ‌التحصیل رشتۀ نجوم به کار برده می‌شود، چه تفاوتی دارد با کتابی که خواننده‌اش کودکِ شیفتۀ کهکشان‌هاست؟

#آواچهٔ ۵۸، ویراستار کتاب کودک

برای کتاب‌های بزرگ‌سالان «سواد» و «دانش» حرف اول را می‌زند. نویسنده می‌کوشد اطلاعاتش را به خواننده منتقل کند و ویراستار نیز کوشش می‌کند این ارتباط را تسهیل ببخشد و اطلاعات نویسنده را با کمترین خطا به خواننده برساند و او را در این مسیر یاری رساند. برای کتاب کودک، «زبان» و «نوع بیان» و «تصویر» حرف اول را می‌زند. نویسنده بر اساس دانش و تجربۀ علمی و عملی خود به این نتیجه می‌رسد که فلان موضوع برای کودک و نوجوان فهم‌پذیر است.

حال، موضوع مهم، انتخاب «نوع بیان» و «تصویرسازی» برای کتاب است. ویراستار کتاب کودک در این زمینه تخصص دارد و به نویسنده یاری می‌رساند بسته به سن مخاطب مدنظر، نحوۀ بیان و زبان کتاب را انتخاب کند. بسیاری از نویسندگان گمان می‌کنند همین که جملات را ساده کنند، برای کودکان فهمیدنی می‌شود و دیگر مشکلی در این زمینه ندارند. به همین دلیل هم است که این روزها خیل کتاب‌هایی را می‌بینیم که این عنوان‌ها را دارند: «شاهنامه به‌زبان ساده»، «فیزیک به‌زبان ساده» و… .

آن‌ها «فهم‌پذیر» و «جذاب و گیرا»بودن جملات را با ساده‌کردن جملات اشتباه می‌گیرند و به محتوای متن نیز توجه نمی‌کنند. گاهی حتی خودشان را به‌جای کودک می‌گذارند و تصور می‌کنند اگر آن‌ها جای آن کودک بودند، چطور زبانی را انتخاب می‌کردند؛ حال آنکه هیچ انسان بزرگ‌سالی نمی‌تواند متوجه این موضوع شود؛ مگر اینکه واقعاً از انسانی چهل‌ساله به انسانی هشت‌ساله با تمام ویژگی‌های آن گروه سنی تبدیل شود که این اتفاقی محال است.

#آواچهٔ ۶۰، واژه‌های کودک

ویراستار کتاب‌های کودک جز ویرایش کتاب‌ها، تشخیص می‌دهد بر اساس معیارها و ملاک‌های علمی که روان‌شناسان و متخصصان کودکان بر آن‌ها صحه گذاشته‌اند، چه نوع زبانی باید در تدوین کتاب‌ مربوط لحاظ شود. مسلماً نوع انتخاب واژها، چه اصطلاحات تخصصی و چه واژه‌های کاربردی و حتی جمله‌سازی در کتاب‌های مربوط به کودکان، مهم و حیاتی است. نوع و ترتیب چینش اطلاعات هم بسیار اهمیت دارد.

کتاب‌های کودک پایه‌ها را می‌سازد؛ بنابراین دانه‌دانه و قطره‌چکانی اطلاعات به کودک خورانده می‌شود تا او پس از چشیدن یکی و هضم آن، سراغ بعدی برود. آنچه باعث می‌شود کتابی مانند شاهنامه خواندنی شود، عنصر «داستان» است. وقتی این عنصر را از کتاب می‌گیریم و به روایت چند ماجرای کوتاه و چسباندن نکته‌ای اخلاقی اکتفا می‌کنیم، در واقع آن کتاب را از معنی اصلی آن تهی کرده‌ایم. وقتی هم بی‌رغبتی کودکان را به این کتاب‌ها مشاهده‌ می‌کنیم، نتیجه می‌گیریم که حتماً کودکان این دوره به کتاب‌های ادبی کهن علاقه ندارند.

بهترین نوع امتحان کتاب‌های کودک و پیش‌بینی بازخورد مخاطبان این است که پس از ویراستاری آن، کتاب در اختیار چند کودک و نوجوان قرار بگیرد. دست‌کم‌گرفتن فهم کودکان و احمق‌پنداشتن آن‌ها نیز درست نیست. از سوی دیگر، تصور اینکه کودکان خود می‌آموزند و اگر برایشان سؤالی مطرح شود و جایی فهم‌ناپذیر باشد، به سراغ منبع دیگری می‌روند، نادرست است. کتاب کودک باید مختص به خود او باشد، نه مختص بزرگ‌تر از او و نیز بیش‌از اندازه ساده؛ چون کودک باهوش است و به‌سرعت هم دست نویسنده پیش رویش رو می‌شود.

نکتۀ مهم دیگر رده‌بندی کتاب‌های کودکان است. نمی‌شود کتابی را هم برای کودکی هشت‌ساله مناسب دانست و هم برای نوجوانی دوازده‌ساله. این وظیفۀ ویراستار کتاب است که این تمایز را به‌درستی قائل شود و مرزها را تشخیص دهد. جملات باید شیوا و رسا باشند. انتخاب زبان محاوره برای کتاب‌های کودکان به این بهانه که بچه‌ها با آن ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند، صحیح نیست. این آفت این روزهای کتاب‌های کودکان است؛ مخصوصاً کتاب‌های ترجمه‌شده. مترجم به این نتیجه می‌رسد که اگر با زبان محاوره کتاب را ترجمه کند، بیشتر می‌فروشد و فهمش هم برای کودکان آسان‌تر است؛ در حالی که اتفاقاً کودکان متوجه تفاوت زبان معیار با محاوره می‌شوند و ترجیح می‌دهند با «کتاب» طرف باشند تا اینکه حس کنند کسی مستقیم با آن‌ها صحبت می‌کند. ضمن اینکه خواندن کتاب‌ به زبان معیار به فرایند خواندن و نوشتن کودکان هم در آینده یاری می‌رساند و باعث می‌شود دایرۀ لغاتی که می‌دانند، وسیع‌تر شود.

#آواچهٔ ۶۲، کودک و ویرایش صوری

در پایان باید به این مهم اشاره کرد که حضور ویراستار کتاب‌های کودکان و نوجوان در فضای تولید و نشر از هر واجبی واجب‌تر است. ویرایش باید کم‌کم به حوزه‌های تخصصی وارد شود و در هر زمینه‌ای ویراستار مخصوص به آن زمینه پرورش داده شود. وقتی اهمیت کتاب‌های کودکان و نوجوانان سنجیده شود، آن زمان اهمیت کارها و پژوهش‌هایی که در این زمینه و به‌صورت غیرمستقیم انجام گرفته می‌شود نیز صدچندان شناخته شده و قدر دانسته می‌شود.


نویسنده: افسانه دهکامه، شرکت‌کنندهٔ کارگاه ۱۰۸ «ویراستاران»، ویراستار در اصفهان.

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد