virastaran.net/a/23549

فرمانده تأسیسات آ. ت. دریایی | یک تجربه از ترجمهٔ رسمی

آموزش, تجربه‌های کاری, ویرایش ترجمه

آیا ترجمهٔ رسمی کاری در سطح تایپ است؟ آیا سودای فرم‌زنی و سود مهرزنی، برای ثبت‌نام در آزمون ترجمهٔ رسمی کافی است؟ یک نمونه از ترجمهٔ رسمی را بخوانید و قضاوت کنید.

ترجمه رسمی-ویراستاران-نیروی دریایی-سرواژه

دو‌ روز است که با چند تا گواهی‌ کار و تقدیرنامه مشغولم. فرمت را هم برایم فرستاده، دستش درد نکند. اما از شما چه پنهان، فرمت‌هایی که فرستاده و آن‌چه که دارم ترجمه می‌کنم، مرا یاد آن لطیفه می‌اندازد که معلم سرکلاس ۲ + ۲ را درس می‌داد و از انتگرال سه‌گانه امتحان می‌گرفت؛ آن‌قدر که فرمت اصل کار ساده است و از بخت کوته ما، ریزه‌کاری‌های واژگانی دارد.

مثلاً ‌یکی از گواهی‌‌ها را ایشان مهر و امضا کرده است:

فرمانده تأسیسات آ. ت. دریایی، ناخدا دوم، [نام‌خانوادگی]

پی‌بردن به اینکه آ. ت. سرواژهٔ کدام دو واژه است، برایم شبیه رمزگشایی است. کلمه‌بازی‌هایم به‌ جایی نمی‌رسد.

سؤالم از آن‌هاست که نمی‌دانم کجا می‌شود پرسیدش. در وهلهٔ اول، از جنس سؤال ترجمه‌ای نیست؛ گرچه بعد از رمزگشایی باید ترجمه‌اش کنم‌. پرسش ویرایشی هم نیست؛ اما دل را به دریا می‌زنم و پرسش را در گروه «ویراستاران» مطرح می‌کنم. چند دقیقه بعد، معما حل می‌شود: آبی‌‌ترابری.

جست‌وجو‌هایم می‌گوید ناخدا‌دوم می‌شود commander و فرمانده نیز. آبی‌ترابری را هم احتمالاً می‌دانید که می‌شود water transport.

نقد کتاب «ویرجینیا گرگ می‌شود»، نوشتۀ کیو مکلیر

این را نوشتم محض اطلاع کسانی که بی‌خبرِ بی‌خبر از دنیای ترجمهٔ رسمی، به‌سوی ثبت‌نام آزمونش روانه می‌شوند، به‌سودای فرم‌زنی و سودِ مهرزنی. دیده‌ام در بین همین افراد، که دل‌خورند از قبول‌نشدنشان در آزمون! البته تقصیری ندارند. شاید کوشیدند و صاحب‌خبر شدند.

و نیز، برسد به دست آن کافی‌نت‌چی‌‌هایی که معلوم نیست با کدام مجوز خود را سزاوار پا‌گذاشتن در وادی ترجمه و ورای آن، اظهارنظر دربارهٔ ترجمهٔ رسمی می‌دانند و می‌گویند: دارالترجمه مترجم می‌خواد چی‌کار؟ تایپیست باید استخدام کنه!

به‌ امید روزی که هرکس کمینه شایستگی‌هایی دارد، به‌سوی این آزمون جانکاه بشتابد تا بلکه کُمیتش لنگ نماند. بعضی‌ها که آزمون‌نداده هم مردودند، که تعدادشان کم هم نیست، فقط آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و پول و عمر و اعصابشان را به‌ پای آزمون‌گیرندگان.

کاش هیچ سزاواری از مصاحبه درنماند، بس که در وصف ناعادلانه و سخت‌گیرانه‌بودنش شنیده‌ام.

از ما گفتن بود، خود دانید!

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد