در کتاب غلط ننویسیم تفاوت بین دو واژهٔ «مزمزه» و «مضمضه» آمده است. «مضمضه» بهمعنای گردانیدن آب در دهان است و «مزمزه» بهمعنای چشیدن مزهٔ چیزی است. شاید در کتابها با واژهٔ مضمضه بسیار کم مواجه شده باشیم. من نیز چنین بودم. دوسه ماهی از همکاری با مؤسسهٔ «ویراسـتاران» نگذشته بود که با این واژه در هنگام ویرایش کتاب پاپیون مواجه شدم:
ده دقیقه بعد، ما در خیابان بودیم. در پیادهرو راه مىرفتیم و آرنجمان به دیگران مىخورد. کسى نگاهمان نمىکرد، کسى به ما توجه نداشت. عمیقاً و با هیجان و شور نفس مىکشیدیم. این اولین قدمهاى آزادانه را در شهرى آنچنان بزرگ مضمضه مىکردیم.
واژهٔ «مضمضه» در جملهٔ بالا بهجای مزمزه بهکار رفته بود. برحسب تصادف، قبلاً ترجمهای دیگر و قدیمی از پاپیون خوانده بودم و در مواقعی که با پرسش و ابهامی مواجه میشدم، کار را با آن مقایسه میکردم. جملهٔ مدنظر در این ترجمه، چنین بود:
ما طعم اولین قدمهایی را که آزادانه در داخل یک شهر برمیداشتیم میچشیدیم.
پس «مضمضه» بهمعنای چشیدن طعم آزادی بهکار رفته بود. توجه کنیم که ترجمهٔ رمان پاپیون، به قبل از انقلاب بازمیگردد. ممکن است اگر کسی امروز بخواهد این جمله را ترجمه کند، واژههای دیگری بهکار ببرد. خواندن ترجمههای قدیمی از رمانها و متون مختلف، ما را با واژههایی آشنا میکند که امروزه در کتابها کمتر با آنها مواجه میشویم. «مضمضه» هم جزو همین واژهها بود.