دو سال پیش از مشروطیت، در سال ۱۳۲۲ قمری (۱۲۸۳ خورشیدی) نشریهٔ چهرهنما به مقایسهٔ اوضاع دو کشور [ایران و ژاپن] پرداخت و با حیرت و حسرت نوشت:
همجنسان ما به معارج عالیهٔ مدنیت و مدارج متعالیهٔ انسانیت ارتقا یافتند و بدبختانه ما به درَکات سافلهٔ ذلت انحطاط جُستیم. (یا رب آن قوم کیاناند چنین زنده و هشیار؟ / یا که ماها چهکسانیم چنین مرده و بیکار؟) آنها ژاپنی هستند که در پیشبردن اختراعات محیرالعقول، گوی سبقت از اروپاییان ربوده و در هر علم و تجارت و اختراعات جدیده و تتبعات عدیده دست رد بر سینهٔ مخترعین و متتبعین عالمیان زدهاند و همه را مبهوت اختراعات بُهتزای خود کرده و دیگران نکِشته، آنها میدروَند و سایرین نبریده، آنها میپوشند و… ما هم در خرافات مجعولانه سرودن و هذیانهای بلهوسانه گفتن ترقی کردهایم و در صنعتِ گفتن اراجیف و اباطیل و بستن سجع و قافیه به خود میبالیم.
گزیدهای از: ویلیام جی بیزلی، ظهور ژاپن مدرن؛ نگاهی به مشروطهٔ ژاپنی، ترجمهٔ شهریار خوّاجیان، چ۲، تهران: ققنوس، ۱۳۹۴، ص۱۴.
این متن را ازآنرو برگزیدم که هم از حیث فرهنگی آموزنده است، هم از نظر نوشتار معیار در دورهٔ مشروطه درخور توجه است. گفتنی است آنچه از این کتاب برگرفتهام، از مقدمه و بهقلم مترجم این کتاب است؛ نه خودِ نویسندهٔ کتاب.