مرحوم دهخدا نقل کرده است که در کودکی، شبی بر بام خانه خوابیده بوده است و دربارهٔ یکی از مَثَلهای متداول میان فارسیزبانان میاندیشیده. از مثَل و معنای آن آگاه نبوده؛ ولی همین قدر درک میکرده است که آن از نوعِ کلمات و لغات و جملات معمول نیست. قلم برمیگیرد و چند تا از آن نوع را یادداشت میکند. این نخستین پایهٔ کار و راهیشدن بهسوی جمعآوری امثال در سالهای بعد شمرده تواند شد.
اما کار واقعی و پیریزی این تألیف آنگاه آغاز میگردد که دهخدا پس از ماهها متواریزیستن در کوههای بختیاری در دوران نخستین جنگ جهانی، به طهران بازمیآید و از دخالت پیگیر و مستقیم در سیاست و نقدِ اَعمال متجاوزانِ اجتماع و بیدارساختن مردم ستمدیده و محروم، بیش به ادب و نقد سخن روی مینهد و روزگاری دراز به جمعآوری امثال و سپس لغات و شواهد منظوم و منثور برای آنها میپردازد و بهاعتقاد گروهی، امثال را نیز داخل لغات میسازد و کتابهای شعر و نثر مهم فارسی را بدین منظور تحت مطالعه و بررسی خود درمیآورد تا آنگاه که بهاشارت مرحوم اعتمادالدولهٔ قرهگُزلو، وزیر معارف وقت، یادداشتهای امثال را از لغات جدا میسازد و نظمی و ترتیبی بدانها میدهد و مجموع را بهنام امثال و حکم مشتمل بر «امثال» و «حِکَم» و «اصطلاحات» و «کلمات قصار» و «اخبار» و «احادیث» و غیره در چهار مجلّد بهچاپ میرساند.
گزیدهای از: علیاکبر دهخدا، گُزیدهٔ امثال و حِکَم، بهکوشش سیدمحمد دبیرسیاقی، چ۶، تهران: تیراژه، ۱۳۷۰، ص دو و سه.