ترس از نوشتن همهگیر است
خیلی از افراد نمینویسند. وقتی علتش را بپرسید، میگویند میترسند دیگران با خواندن نوشتههایشان، آنها را مسخره کنند! در هنگام نوشتن، این افراد نگران بهنظر میرسند و همین اضطراب باعث میشود نتوانند هنر نویسندگیشان را نشان دهند. بله، ترس از نوشتن جزو ترسهای رایج است.
واقعیت این است که همهٔ ما نگران میشویم. برخی اوقات کار، مسائل مالی، مسائل خانوادگی، سلامتی و موضوعات دیگر، ذهن ما را شدیداً به خود مشغول میکند. اینکه گاهی اوقات استرس بهسراغتان میآید، غیرطبیعی نیست؛ اما باید یاد بگیرید چگونه زندگی و فعالیتهایتان را بهسمت آرامش سوق دهید تا ترس از نوشتن هم از وجود شما رخت بربندد.
ترس از نوشتن دارید؟ این یادداشت کوچک برای این نوشته شده است تا به شما کمک کند که بدون ترس و نگرانی شروع به نوشتن کنید. از بیست راهکار مفید این نوشته، نهتنها در هنگام نوشتن، بلکه در حین انجامدادن هر کاری میتوانید استفاده کنید. به شما قول میدهم که این یادداشت برای شما آموزنده و جذاب باشد و شما هم به من قول دهید که تا آخر این کتاب همراهیام کنید.
آمادهاید برای نوشتن با طعمِ آرامش؟ شروع میکنیم.
ترس از نوشتن را بدل کنید به نوشتن با آرامش
۱. عواملی را که باعث نگرانی شما میشود، روی کاغذ بنویسید. هنگامی که نگرانیها و ترسها را از درونتان به روی کاغذ میآورید، بخشی از قدرتشان را میگیرید. با نوشتن نگرانیهایتان آنها را خلع سلاح کنید. بعد از آن میتوانید واقعگرایانه به ترسهایتان نگاه کنید.
۲. از خودتان سؤال کنید و اقدام کنید. به فهرستی که نوشتهاید، نگاه کنید و از خود بپرسید: «امروز بزرگترین نگرانی من کدام است؟» دور بزرگترین نگرانیتان خط بکشید. بار دیگر از خود بپرسید: «بهترین کاری که برای کمکردن نگرانیام میتوانم انجام بدهم، چیست؟» جواب این سؤال، اقدامی است که باید هرچه زودتر آن را عملی کنید. ترس از نوشتن با «اِقدامکردن» رفع میشود، نه با فکرکردن!
۳. بازهم فهرستی تهیه کنید؛ اما این بار باید موضوعاتِ روبهراه زندگی خود را روی کاغذ بیاورید. هر زمان که به این فهرست نگاه میکنید، موضوعات خوب و سامانیافتهٔ زندگیتان را خواهید دید. این کار بهسرعت از فشار نگرانیهایتان میکاهد.
۴. روی کارهایی که میتوانید انجام بدهید تمرکز کنید، نه آنهایی که توان انجامدادنشان را ندارید! مثلاً اگرچه در انتخاب عنوان مقاله مهارت ندارید، در عوض میتوانید از نوشتههای معتبر بهبهترین شکل خلاصهبرداری کنید. تمرکز بر قوتهایتان باعث میشود که برای بهبود ضعفهای خود، بهتر و خلاقانهتر بیندیشید.
۵. کمالگرایی را کنار بگذارید. کمالگرا نباشید. انتظار نداشته باشید نوشتههای شما در حد نویسندگان معروف باشد. شما در ابتدای راهِ نوشتن قرار دارید و طبیعی است که گاهی اوقات اشتباه کنید. برای اولین نوشتهها، همین اندازه که خودتان از سبک نگارش خود راضی باشید، کفایت میکند.
۶. اگر فکرِ نوشتن مضطربتان میکند، بهتر است اولِ صبح بنویسید. به این ترتیب این فکر، همهٔ روز شما را خراب نخواهد کرد.
۷. سعی کنید پیشداوری را رها کنید. تا ترس از نوشتن در شما فروکش کند. جملههایی مانند «نوشتهٔ من خوب نیست»، «هیچکس این نوشته را نخواهد خواند»، «حس میکنم نوشتهام هیچ ارزشی ندارد» و عبارات مشابه اینها را کنار بگذارید. بیشتر مواقع کارها خوب پیش میروند؛ به همین دلیل پیشداوری نکنید و با ذهنی باز بنویسید.
۸. چرا نگرانید؟ نگرانشدن درست مانند باریدن باران است. تا میزان معینی از آن خوب است؛ اما اگر از حد بگذرد، مخرب خواهد شد. هر زمان نگران شدید، به زندگی خود نگاه کنید، ببینید کدام قسمت از زندگی شما دچار ناهماهنگی شده است. شاید لازم باشد بخشی از زندگیتان را تعمیر و بازآفرینی کنید.
۹. زمانی که پریشان و بیتمرکز هستید، نگرانیها چند برابر میشود. سعی کنید در هر زمان فقط یک کار بکنید و فقط بر همان کار متمرکز شوید. مثلاً زمانی که مشغول تماشای فیلم هستید، زمانِ مناسبی برای نوشتن نیست. یا بنویسید، یا با خیال راحت فیلم دلخواهتان را تماشا کنید.
۱۰. هنگامی که احساس تنهایی میکنید، نگرانیها رشد میکنند. میتوانید بخشی از مسئولیتهای خود را به دیگران واگذار کنید؛ البته اگر آنها مشتاقانه پذیرا باشند. با این کار، بارِ شما سبکتر خواهد شد و دیگر احساس نمیکنید که تمامِ کارهای دنیا روی شانههای شماست. البته بهتر است وظیفهٔ نوشتن را به کسی نسپارید! میتوانید شستن ظرفها را به خواهر و برادرتان بسپارید و خودتان بنویسید.
۱۱. دعا کنید. گاهی اوقات اوضاع مطابق مِیلتان پیش نمیرود. کنترلکردن اتفاقهای ناخواسته از توان شما خارج است. در این اوضاع است که باید از خدا بخواهید کنار شما بیاید و آرامش را در زندگیتان برقرار سازد.
۱۲. حواستان را از موقعیت آشفتهساز پرت کنید. اگر با بازکردن دفتر و شروعکردن نوشتن احساس دلشوره میکنید، حواس خود را از نوشتن پرت کنید و به موضوع جذابتری بیندیشید. میتوانید روی آن کاغذ ترسناک، نقاشی بانمکی بکشید و رنگش کنید. با این کار بهتدریج ترس از نوشتن و قلم و کاغذ از وجود شما رخت خواهد بست.
۱۳. خود را غرق لذت کنید. زمانی که ترسها بیرحمانه بهسراغ شما میآیند، در لذت غرق شوید. یادتان میآید که در درس علوم خوانده بودید آب قدرت انحلال زیادی دارد؟ در هنگام مواجهه با نگرانی، قدرتِ آب را بهیاد بیاورید. هرگونه ترس و وحشتی با یک دوشِ آب گرم، غوطهور شدن در آب استخر و یک ماساژ جانانه از بین خواهد رفت. جریان آب، آرامش را در وجودتان جاری میکند و نگرانیها را فراری میدهد.
۱۴. نگرانیتکانی کنید! ورزش و فعالیتهای بدنی به جسم شما کمک میکند تا تنشهای وجودتان از بین برود. وقتی خودتان را تکان بدهید و ورزش کنید، افکار مرموز و استرسزا کوچک و کوچکتر خواهند شد.
۱۵. از جادویِ موسیقی آرامشبخش غافل نشوید. موسیقیهایی که بیکلام هستند، شما را به مهمانیِ آرامش دعوت میکنند. موسیقیهای دلخواهتان را پیدا کنید و قبل از شروع فعالیتهای استرسزا، به آنها گوش کنید.
۱۶. استراحت کنید. ویلیام شکسپیر میگوید: «خواب مرهم ذهنهای خسته است.» شاید دلیل نگرانی و بیحوصلگی شما این است که به جسم خود فشار آوردهاید. لازم نیست از خوابتان بزنید تا به کارهای عقبماندهتان برسید. دراز بکشید و با چرتی کوتاه، تجدیدقوا کنید. بعد از اینکه بیدار شدید، میتوانید با انرژیِ بیشتری کارهایتان را انجام دهید.
۱۷. از محیطهای پرسروصدا به مکانی خلوت بروید. نگرانی در محیط شلوغ بیشتر میشود. برای نوشتن به تمرکز نیاز دارید؛ بنابراین به مکانی آرام بروید و شروع کنید به نوشتن.
۱۸. نفس عمیق بکشید. هر زمان نگرانی به شما حمله کرد، عمیقاً نفس بکشید. بهمدت دو ثانیه اکسیژن را به درون ریههایتان وارد کنید، هشت ثانیه نفس خود را نگه دارید و در چهار ثانیه هوای درون ششهایتان را تخلیه کنید. این حرکت را تکرار کنید تا هوا به مغز شما برسد.
۱۹. نگرانیهایتان را با دوست صمیمیتان در میان بگذارید. با این کار، با پیشنهادها و راهحلهایی تازه مواجه میشوید و میبینید که حلکردن این مشکل چندان سخت هم نیست.
۲۰. خود را در آغوش طبیعت بیندازید. به یک پیادهروی آرام بروید. حضور در دل طبیعت، نشاطِ فوقالعادهای در دل شما میکارد. آرامآرام قدم بزنید تا نگرانیها دواندوان از شما دور شوند. هنگامی که در طبیعت هستید، ایدههای نابی به ذهنتان خواهد رسید. برای اجرای این ایدهها برنامهریزی کنید.
یک تقاضا
اجازه ندهید ترس دستتان را بگیرد و نگذارد افکار خود را روی کاغذ بیاورید. بهجای اینکه ترس شما را شکست دهد، شما شکستش دهید. اجازه ندهید ترس مانعتان شود. از آن بهعنوان سکوی پرش خود استفاده کنید.
«ویراستاران» چهکار میکند؟
«ویراستاران» شما را به روزهای اول ابتداییتان میبرد، زمانی که با شور و اشتیاق پشت نیمکتهای مدرسه نشسته بودید و میخواستید بنویسید. معلم مهربانتان به شما یاد داد که چگونه باید بنویسید. «ویراستاران» هم رسالتی مانند همان معلم مهربان شما به گردن دارد. «ویراستاران» میخواهد به شما یاد بدهد که بنویسید، حرفهایتر بنویسید و راحتتر دانش و فکر خود را بیان کنید.